محمدرضا محمدی بهابادی
راهبرد استراتژیک، نقشه عملیاتی
در هجده مورد شاخصهای انتخاب وزرا و مسئولان پایه یکم کشورموضوع بسیار مهمی که توجه ویژه به آن نشده است، عدم تبیین دیدگاههای راهبردی در خطوط روابط بین الملل و چگونگی اداره کشوردر اصلی ترین محورها و نحوه تعامل مدیران و باورمندی آنان درگذشته وحال و اساسا توانایی درک عقلایی و فلسفی این خط سیر است.
مخلوطی از باورهای اخلاقی و فضائل انسانی بدون آنکه دقیق و متناسب با راهبردهای اصلی ریل گذاری خط کشی شده ای ترسیم شده باشد.
از آن مهمتر یادآوری این موضوع بسیار مهم که مدیران انتخابی در نقشه عملیاتی، مجریانی کارگزار و آشنا به متن استراتژی تعیین شده باشند و موظفند توانایی اجرای عملیاتی آن طرحهای استراتژیک را ازخود بروز دهند و اگر خلاقیتی هم هست، در چگونگی اجرا، معمول بدارند.
بارها دیده شده انتخاب شدگان در حین عمل وارد حوضه تبیین و تغییر استراتژی ها برمی آیند که بسیار زیانبار است، مدیر اجرایی، مدیر عملیات تحقق نقشه های راهبردی است و نباید در اصل حرکت به سوی اهداف تعیین شده مداخله نماید.
این نقصان آشکاردر تدوین انتخاب کابینه و مدیران ارشد، به وضوح دیده می شود، توان مدیر در درک خطوط راهبردی و توان اجرایی پیاده سازی و پیشبرد راهبردهای کلان در قالب مصوبات ابلاغی.
هجده شاخص انتخاب دولتمردان و روسای سازمانهای و شرکتهای بسیار مهم دولتی از سوی اینجناب اعلام شد،
در کنار مطلب بسیار مهم و اساسی که در این شاخصها لحاظ نشده است ، داشتن مهمترین خصلت یک مدیر ارشد اجرایی مبنی برتمایز مابین اجرای یک طرح عملیاتی و درک طرح استراتژیک ومحور نظری این طرح راهبردی است که در این مقوله نیامده است، بررسی استعداد و ظرفیت آکادمیک فرد در دانش، معلومات و ساختار فکری است که او را علیرغم نگرشهای فردی و اجتماعی و سیاسی اورا قادر به فهم و درک یک خط سیر و یک ایده و یک راهبرد میسازد، وپس از آن استعداد، دانش،توان، شخصیت و تجربه و ظرفیت اجرایی نمودن یک فکر مبتنی بر برنامه مصوب و ساختار و کانالهای ذیربط آن می باشد.
بر این اساس واحراز آنکه فرد چنین ساختار شخصیتی که متضمن التزام اخلاقی به آن موارد هجده گانه است و از آنها مهمتر قدرت درک نظری برنامه استراتژیک و توان اجرای آن را دارد می تواند مبنای اصلی کار باشد و سپس می توان نسبت به انتخاب او اقدام کرد.
درک صحبت بسیار مهم اینجناب که انگیزه نگارش این مطلب شد، فرمودید:«من نمی توانم به استادم بی اعتنا باشم، او بود که من توانستم جراح شوم، اگر او نبود من به این مدارج علمی نمی رسیدم، برخی استادانم ممکن بود حتی نماز نخوانند، اما بدون آنان امکان نداشت به اینجا برسم.»
آقای دکتر ابلاغ موارد هجده گانه، خود ابلاغ نوعی شریعت و نحله ایدئو لوژیک است، باور به این، باور به آن، استاد گرامی باورهاست که پایه بسیاری از حق کشی ها است که از آن بیزارید، این بیانیه ناقض، کار کارشناسی است. کارشناس بر اساس دانش و تجربه عمل میکند نه براساس باور، با اعلام بیانیه باور به موارد هجده گانه، بساط نفاق جدیدی گسترده می شود که کار را به باورمندان به موارد اعلامی و عدم باور به آنها تقسیم خواهد کرد.
برای کار اجرایی واقعی نیاز نیست که فرد انتخابی به ظاهر باوری را ابراز کند، مهمترین ویژگی در این میان، درک نظری و التزام عملی به اجرای برنامه است. کسی شایسته است که شخصیت او نخست تشکیلاتی است، فرد تشکیلاتی می داند و بلد است که در نظام کار اجرایی، نظر شخصی او پایه کار نیست، ولیکن نظر تشکیلات را به مفهوم نظری و تئوریکال درک و به عمل آن ملتزم است. بدون درک تشکیلاتی نه به معنای حزبی، بلکه نظام بوروکراتیک وساحتار دولت هم که تشکیلات است و بدین لحاظ فرد منتخب در گام نخست باید ادراک تشکیلاتی داشته باشد. در چنین صورتی می توان بررسی کرد که او مانیفست و بیانیه و طرحهای راهبردی در اینجا دولت را بعنوان همکار درک و تصمیم ساختاری در مجموع شخصیت و کاراکتر خود برای اجرای مناسب و تاثیر گزار آن را دارد یا خیر.
اینست راه عقلایی انتخاب افراد
جسته و گریخته از میان نوشته های همراهان خوانده می شود که کمیته هایی برای انتخاب و گزینش اعضای کابینه و سایر افراد تاثیر گزار سازمانهای دولتی تشکیل و در حال بررسی و انتخاب های نهایی کار هستند.
در حالیکه جمهور نگران از چینش کابینه به هیچ شکل در جریان سازماندهی و چگونگی تقسیم کار قرار ندارند، تا ضمن پرسشگری و نظارت عالیه بتوانند روند را بازبینی و خط کشی و دیدگاههای ضرور را به آگاهی برسانند. تمامی این مراحل خطرساز و نبود اطلاع رسانی شفاف و مسئولانه از سوی گردانندگان این کمیته ها و زنجیره فرماندهی هستند، در نبود ساختار حزبی، با گسترش شایعات و جوسازی ها، مدام چسب هواداران و مردم در صحنه را از قوام خارج و به مرور و اتفاقا در زمان کوتاهی پراکنده خواهد ساخت. در تزلزلی تاریخی و با هزاران مشقت و سرسختی وبه شکلی عبرت آموز در تاریخ معاصر ازمیان توفانها، معجزه انتخاب اینجناب شکل گرفته که با تدبیری فراتر از آنچه اکنون می نماید، امکان نگهداشت سرمایه اجتماعی، این نیروی برداری حافظ حضرتعالی و برنامه های اعلامی را در تندبادهای آینده فراهم می آورد. هم اکنون ابرهایی بهطرف نور شفافیت در حرکت هستند.
حضور بموقع و سنجیده حضرتعالی در دیدار با نمایندگان ملت در قالب انجمنها، اتاق اصناف، نمایندگان کارگران و قاطبه اقشار ملت که همچنان ادامه دارد موجب انبساط خاطر دوستداران انجناب و ایران عزیز شد.
همچنین شرکت فعالانه و از سر صدق و باور و صفای قلبی در عزاداریهای حسینی چه در بالاترین سطح از این مجالس و چه برپایی نماز در کف خیابان جمهوری در روز عاشورا و شخصیت و خلوص نیت ابرازی و خردورزی و درایتی که از خود بروز دادید، نتایج ملموس و قابل باوری را رقم زده است که در بیعت های گوناگون و ابراز علاقه های بسیار مهم ابرازی قابل مشاهده است.
گزارش جناب دکتر ظریف از وضعیت کمیته ها هرچند بعد از مصاحبه شکل دقیقتری بخود گرفت اما حضور ایشان در سیما و در برنامه گزارش خبری با عدم آمادگی و اشراف حضوری و آگاهی کامل نسبت به آنچه که ابراز کردند کار اصلی را خودم بر روی آن انجام دادهام، همراه بود که تاثیر نامطلوبی از این مهمترین قدم ابتدایی انجناب درارجاع کار به کارشناسان را در اذهان بجای گذاشت.
لازم است به ایشان در خصوص اهمیت فوق العاده این تدبیر جدید که نظر درست انجناب در ارجاع تصمیم سازی به کارشناسان است یادآوری شود که در یک برنامه تلویزیونی زنده که تمام جهان و از جمله تمامی مردم در ایران شنوا و بینایانند نمیتوان حتی نام کمیته ها را از یاد برد و مدام ارجاع به یوتیوب یا اینستاگرام شخصی نمود، حتی هماهنگ نشده بود سیما این دیاگرام رانشان دهد. البته در گزارشهای بعدی کمی جبران شد، ولیکن ضعف در ارائه برنامه موجب حملات رسانه ای فوری به ایشان از سوی مخالفان گردیده و ادامه دارد.
پیشنهاد می شود نامبرده در حوزه گزارش به مردم با جناب آقای دکتر جهرمی یا دکتر طیبینیا که کمتر درگیر واکنشهای شدید هستند و برای مردم چهره آرامتری را متصور می نمایند جایگزین شوند.
موضوع بسیار مهم دیگر دیگر واکنشهای آقای دکتر فاضلی درباره مقاله آرمان ملی است که با پرسش و زیر سوال بردن آن همراه بود ودر پادکست دغدغه ایران آن را منعکس کردند که به لحاظ نظری، مواضع ایشان غیر دقیق و در عین حال ایجاد فضا برای مخالفان و مهیا کردن زمینه اعتراض بود. جناب آقای دکتر فاضلی وقتی مخالفان خود زمزمه ای در این خصوص ندارند چرا برای آنان خوراک مهیا می کنید، جدای از آنکه مفهوم آن مقاله درست و در بطن خود به نظرات رئیس جمهورنزدیک و واقع بینانهبود.
تذکر علنی در خصوص نحوه پوشش رییس جمهوردر این شرائط ویژه ناشی از نگاه دور از مردم جناب کیانیان و همچنین ایراد به کاراکتر منتخب است که به نظرم کاملا آگاهانه و از سر لطف و نجابت انجام می شود و آثار و تبعات مطلوبی دارد و خواهد داشت.
او بخوبی می داند که کت و شلوار چیست، ومی داند که کاپشن چه سابقه سیاسی ویژه ای دارد اما پیام او خاص و رساست، من استاد تمام، سیاسی کهنه کار و صادق درخانواده و درمیان همکاران و مردم شناخته می شوم. در چند مناظره هم کت پوشید، اما آن را به کناری نهاد، چرا به نظرم دو دلیل واضح داشت:
یک: در این لباس آرام و متکی به خود است و مشخصا دردرون خودش احساس اطمینان می کند ، چرا که برایش آبهای آشناست ، در حالیکه هنوز رسما بر مسند ریاست ننشسته و الزامی برای رعایت پروتکل های تشریفات رسمی ندارد، یقینا اورا در ملاقاتهای رسمی در استانداردهای پروفسور دکتر پزشکیان خواهیم دید، اما او مایل است مردم باور کنند که کرده اند، و او بارها تکرار کرد که مگر چه خبر شده من همان آدم دیروز هستم، میترسم که میبینم با من جور دیگری رفتار میشود، من هم یک آدمی هستم مانند شما، ریا و نفاق افت سالهای طولانی اخیر است، اگر کاپشن پوش قبلی دروغ نمی گفت، جایی در قلوب مردم عوام داشت، اما کاپشن بعلاوه صداقت بعلاوه دانش راستین و توام با احترام به مردم و تواضع و فروتنی، از او قالبی دوست داشتنی ساخته است، اما قطعا در بزنگاه ها از او ویژگیهای دیگری خواهیم دید، به یقین، او با راستی هرچه انجام دهد، برند او خواهد شد و دستمایه تمجید داخل و خارج، البته مشاورین نیرومند و آگاه نیز باید او را یاری دهند.
دکتر ظریف در گزارش شورای راهبردی یقه تنگ پیراهن اخوندیش بشدت او را می آزرد و در کنار عدم آمادگی همیشگی در پرداخت موضوعات کاملا از انسداد و فشار بر شریانهای خون رسان به مغز در آن لحظات در عذاب بود، در آن لحظه پیراهنی با یقه مناسبتر اجازه می داد تسلط و تمرکز بیشتری را اعمال کند.
جوسازی آشکار به آقای دکتر که ما در پیشگاه جهانیان ابرو داریم واشارات بعدی این گمانه را برجسته میسازد که کاراکتر آقای دکتر موجب بی آبرویی است و خود تهاجم بیموقع و بیموردی است در این صحنه پر اشوب، اودر صحنه نمایش حاضر نشده است که بخواست کارگردان جلوه ای از هنر یا تن پوش و ارایه های خود را ارائه دهد، او خود کارگردان این صحنه خواهد بود وملت و جهانیان متناسب با عملکرد او و نقشی که در تاریخ ایفا خواهد کرد اورا در هر شمایلی برجسته و متناسب خواهند یافت، و به او افتخار خواهند کرد، چرا که می داند و آگاهانه نمیگذارد کفشش را بردارند، ولیکن یقینا جورابش را در برابر تریبون سازمان ملل از پایش بیرون نخواهد آورد.
لازم نیست کت و شلوار آنچنانی بپوشی و در برابر جهانیان در سازمان ملل بگویی امریکائی ها خودشان یازده سپتامبر را ساخته و پرداخته ساختند. او اگر چنین ادامه دهد و با سخنان امروز رهبری که با دقت گفت کمک به موفقیت رییس جمهور را باید از بن دندان باورکرد، او خود یک برند سیاسی موفق بین المللی خواهد بود.
سخنی در باب سنجه های شورای راهبردی و راهبری آقای دکتر ظریف برآن مولفه های هیجده گانه برشمرده در انتخاب وزرا و سازمانهای بزرگ خود بدعتی بدور از ذات کارشناسی و ظرائف تشخیص و غربال نیروهای اجرایی نیرومند برای کابینه و سازمانهای بزرگ است،
لطفا به بند یکم توجه فرمایید:
اعتقاد به قانون اساسی و اسناد بالا دستی، قانون که ساخته فکر بشری است مبنای اعتقادی ندارد و اساسا موارد اعتقادی جز حضور در در روز جزاودر دیوان عدل پروردگارقابل سنجش نیست، مگر آنکه فرد عملا و آشکارا اعتقاد به موارد مذکور را راسا و شخصا انکار نماید.
قانون اساسی با پایبندی به آن و رعایت نص آن مادامیکه امضا ملت بر پای آن است امری است قانونی و التزام به آن اعتقادی نیست، و بصورت اولی، اسناد بالا دستی نیز از چنین روالی برخوردار است.همچنین است موارد زیادی که باورمندی به برخی نکات ملاک قرار گرفته که مشمول ایراد بالا هستند.
جناب ظریف؛ مرام و نحله جدیدی ازباور مندیها نسازید که دیگر بار شاهد خدای ناکرده از منافقان باورمند و کاردان های بیگناه متهم به عدم باورمندی در امور تشکیل و ظرفیتهای ایجاد شده مغشوش و مخلوط در تصرف آدمهای زرنگ های فرصت طلب درآید.
دوری از گرایش های جناحی، قومی، مذهبی و منطقه ای
چگونه است باورهای مذهبی غیر شیعه در چک لیست نمره بالاتری دارد ولی در انتخاب وزیر ،اوباید بدور از گرایشهای مذهبی باشد، چگونه می توان از نگاه منطقه ای دور باشی و در عین حال معضلات ویژه و خاص برخی اقلیمها و حتی جغرافیای قومی آن منطقه را درک کنی، بدون این گرایش هرگز یک مسئول عالی رتبه نمی تواند در کالبد ملی نیز عملکرد موجه و روبه جلویی را ایفا کند چرا که اساسا اجزا ملی کشور را یا نمی شناسد و یا در اولویتهای درست کاری او قرار نمی گیرد.
اگر بخواهم این سنجه ها را به جهت حقوقی و اخلاقی و قانونی و رویکرد استراتژیک مفهوم سنجی کنیم و امتیاز دهیم هم طولانی و هم تقریبا اکثر آنها فاقد اعتبار لازم دراکثر گزینه ها خواهد بود. مطلب روشن است مدیر اجرایی سیاستگزار نیست، نظریه پرداز نیست، تصمیم ساز و تصمیم گیر در بالای سر خود نیست، او مجری سیاست های ابلاغی است، نخست در هر مرتبه از مسئولیت باید سوابق کار اجرایی او را سنجید، آیا می تواند پروژه های کلان ملی و منطقه ای را راهبری و اجرا کند، یا نه این اطمینان از بررسی شایستگیها و توان اجرایی فرد حاصل می شود که خود مبحث دیگری ولیکن قابل سنجش و امتیاز دهی است.
پس از آن رویه و شخصیت و کاراکتر فرد در تظاهر واقعی به تعهد در کار و دوری از تبهکاری و..... اعتقادات. نیز به موازات امتیاز گیرد.اساسا انتخاب جناب دکتر ظریف که در کارزار انتخاباتی به لطف شهرت و کاریزمای متکی به برجام و دیپلماسی خارجی نقش اساسی داشتند، به ریاست شورای راهبردی که حتی در ظاهر هم بایستی نام شخص رییس جمهور بر پیشانی آن می چسبید، و تجربه و دانش آکادمیک سالیان او در بطن سیاست خارجی در داخل و خارج او را به یک کارشناس ارشد در این زمینه بدل ساخته است، دور از راهبرد استراتژیک تعامل ملی در تمامی ابعاد گوناگون قومی، منطقه ای، مذهبی جفرافیایی، اقتصادی و امنیت ملی است.
حکم بایستی بعنوان جانشین ریاست جمهور تهیه و شخصی با شخصیت فراگیر ملی در راس آن قرار می گرفت،
راهکار فوری تصحیح حکم ریاست شورا بنام خود رییس جمهور و جانشینی فردی با وجه فراگیر ملی است.
با عرض معذرت با این رویکرد و روش دکتر پزشکیان مجبور خواهد شد بسیاری از گزینه های شورا را نپذیرد که خود ناقض ارجاع کار به کارشناسان است یا خود تصمیم بگیرد که عواقبی بدتر خواهد داشت.ایشان باید از همان آغاز فعال و در تمامی مراحل، خودش در روند اجرای امر حضور داشته باشد تا از عوارض و اشتباهات احتمالی جلو گیری کند.
در دیدار با اعضای ستادهای مردمی فرمودید:
انتخاب مسئولان به یک معضل تبدیل شده است. ما شعار انتخاب برتر داده ایم، به همه می گوییم کمک کنند و همه نیرو های خودشان را معرفی می کنند و نمی دانم باید چه کنیم. ما باید کابینه وفاق انتخاب کنیم و کاری کنیم وفاقی که از آن حرف می زدیم وشعار اینکه کشور با یک گروه و جناحی اداره نمی شود را محقق کرده و پایبند شویم که نکند یک گروه و دسته و جناح شویم. و... رضایت مردم شاخص مدیریت ماست.
اگر اجازه دهید من بعنوان یکی از افراد مردم که هنوز برای ارتباط با آنان تمهیدی نیندیشیده اید، راهکار حل این معضل را خدمت حضرتعالی بعنوان راهنمای عمل مشخص در این لحظه از میدان ارائه کنم.
یک: هیچکس شاهد موضع شخصی و مستحکمی از سوی انجناب در این مورد نیست ، ارجاع به کارشناسی مانع از ابراز نظرات پایهای انجناب نیست نه در کلیات، بلکه در عمل مشخص، چون کارپایه انتخاب کابینه بر اساس سنجه های غیر دقیق شورای راهبردی که در نوشتار دیگری به آن پرداختم گذاشته شده، عملا خروجی ماحصل گفتمان و دیدگاه ویژه انجناب نخواهد بود، با پوزش باید بگویم، انجناب رئیس جمهورید، گفتمان پیروز شما توجه به نارضایتی حدود هشتاد درصدی مردم، و عدالت ورزی و شنیدن صدای بی صدایان بود، از شما می پرسم در ترکیب شورای راهبردی از بیصدایان چه کسی حاضر است و با کدام راه صدای او را شنیدید و اورا به کار در شورا منصوب کردید؟
اعتماد حضرتعالی به آقای دکتر ظریف اشتباه نیست اما کافی نیست، انجناب در فرایندکار حضور ندارید و ساز وکار بدون حضرتعالی طراحی شده و چون سنجه ها دقیق نیستند، لذا حتما دچار سردرگمی و نهایتا در پیشگاه ملت بدهکار تاریخ خواهید شد.
همواره گفتهاید می خواهم کابینه ای تشکیل دهیم تا به سمت سیاستهایی که رهبری تعیین کرده اند ، حرکت کنیم.
دو: مابین سیاستهای رهبری و رضایت مردم کنشگرانی قرار دارند که نه به سیاستهای رهبری اعتقاد عملی دارند و نه رضایت مردم در اولویت آنهاست که مهمترین گروه شاخص در این میان افراطیان..... است که حتما از آنها دوری نمایید و اجازه ندهید که از پیرامون دولت هم رد شوند.سیزده ملیون رای رقیب شما رای آنها نیست، بلکه عمدتا رای ناراضیانی بود که می اندیشیدند که رای به او شاید باعث تخریب نهایی همه چیز شود و بخشی نیز صادقانه اورا شایسته می دانستند که باجلب رضایت آنان در عمل ،از آن صف جدا می شوند، لیکن آن رای با هرشکل و سابقه ای برابر اصول حاکمیت نظامهای جمهوری پس از حصول رای اکثریت در این رای ادغام و حتما با نظر قاطعانه رییسجمهور بر این مبنا باید بدانند که در تمامی موارد قانونی و تشکیلاتی باید به ساز و کار اکثریت تمکین کنند و اجازه کارشکنی در امور را ندارند و صریحا آگاه شوند پاسخ کارشکنی برایشان پر هزینه خواهد بود. هر گونه تمکین، نرمش و رسمیت بیمورد به دستجات آزادی که بدون هویت رسمی و در قالب هویت ناملموس و غیر قابل تشخیص و رد یابی به اصطلاح دولت در سایه به موازات اقدامات دولت وفاق ملی، باید فاقد پایگاه عملیاتی شوند.در حالیکه رهبر شخصا و با عنایت و توجه و رضایت، انجناب را آقای پزشکیان حفظه ا...می نامد، لازماست با حفظ طمانینه، نظرات و تجربه حقیقتا راهگشای ایشان را در خصوص تمامی موارد نگرانی در کار کابینه لحاظ نمایید که حبل المتین این راهست. از تفریط ها بر این متن و حاشیه نهراسید و تردید نکنی. بسیاری از خدشه های سالیان اخیر در این میان ناشی از عمل واپسگرایانه افراطیان، در میان رهبری و ملت بوده است. این مهمترین واقعیت میدان است.
برای حصول موفقیت، شما به چهار رکن متکی باشید:
یک:ملت ایران:براساس رای داده شده و گسترش و تحکیم روابط با مردم و مجاری و کانالهای آن که در اینکارتاکنون بسیار ضعیف، بی برنامه و بدون سازمان عمل شده است وبرای آن حتما باید سازمان زنده و پویایی تدارک و حقیقتا به آن توجه عملی شود.در راستای تحقق نظرات ابرازی و واقع بینانه ملت اقدام راهبردی معمول شود.
دو: به موازات و در راس اقدام راهبردی ، هماهنگی با رهبری و نهادهای تحت امر به سرعت لحاظ شود. در ذیل خط سیررهبری
سه: نیروی راهبردی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارکان پنج گانه آن که عملا با قرارگاههای گوناگون دارای نفوذ بلاتردید نظامی، سیاسی، و اقتصادی است و حتما در تمامی مولفه های سازو کار اداره کشور بایستی با این واقعیت موجود نهایت تعامل و مشارکت معمول داشته شود و از توان نیروی کارآمد ان در حل معضلات استفاده بهینه بعمل آید. همراهی تمامی نیروهای مسلح نظامی و انتظامی تحت امر رهبری در جهت حل و فصل معضلات اقتصادی، موازنه قدرت راهبردی منطقه ای و بین المللی و اجتماعی و فرهنگی
چهار: نیروی نخبگان نظریه پرداز؛این نخبگان در قالب گروههای تخصصی و کارشناسی بایستی دارای پیشینه مشخص و قابل اعتنایی از امر تحلیل وضع موجود در فاکتورهای گوناگون، سیاسی، اقتصادی، جامعه شناسی و روابط بین الملل باشند که بتوانند راهبردها و عوامل استراتژیک را پیشنهاد کنند.
شورای راهبردی کنونی مخلوط نامنسجمی از عمل گرایان، دولتی های قبل، کنشگران سیاسی و..... است که آش دستپخت آنان بدلیل عدم انسجام قطعا از استحکام و اعتبار مورد نظر انجناب دور خواهد بود.ضعف اصلی چیدمان کابینه از سوی انجناب در حال حاضر نداشتن ارتباط ارگانیک با مردم است.
مانیفست مخلوط غیر عملی هیجده گانه شورای راهبردی که برای آنجناب از آن مجموعه متوازن و توانایی از مدیران کارآمد بیرون نخواهد آمد.
قبلا هم بعرض رساندم فورا در شکل و فرماندهی این شورا تجدید نظر و یا اگر وقت و یا صلاحدید ایجاب نمی کند، شخصا نسبت به جرح و تعدیل آن اقدام فرمایید.
ما نیز شکستن لیوان آب را برایتان روشنایی و دوری از بلیات تلقی می کنیم زیرا دل شما را روشن ساخت یا نوعی شهود درونی، امیدوار یم بلا از شما دور باشد.
گفتید که:« این روزها همه می خواهند مرا ببینند، خوب چکار کنم، من الان شب و روز ندارم چگونه همه را ببینم ، شما بگید.؟» حرفی از روی صفای دل، شما را به روح رفتگانتان قسم میدهم این حرف را گوش کنید و به آن عمل کنید.
مسئولی برای اینکار در ستاد شخصیتان تعیین کنید و از میان متقاضیان دیدارتان از آحاد ملت و به صورت تصادفی و بدون محدودیت خاص در روز یا هفته در حدود یک ساعت آنها را ملاقات کنید، آنوقت پاسخ سوالتان را پیدا خواهید کرد.
دومثال برایتان میزنم؛
یک: گشایش، روزنه ای است از اقیانوس مهر و شفت. ملت که روحتان را صاف و آنان را امیدوار به دیدارتان در صف مشتاقان نگاه می دارد و نوعی ارتباط فرد به فرد است که درعین حال روح جمع را هم به شما منتقل می کند. این دیدارها میتواند بجز مردم، نمایندگان بویژه نخبگان، اصناف، بازاریان، روحانیان و... نیز باشد.
دو: این روزنه های دیدار با افراد ملت، آنها را همچون داستان خرید یوسف پیامبر در بازار غلامان که پیرزنی هم شتابان با نقدینگی یک خروس در صف خریداران می رفت هم هست، که پرسیدند:« بزرگان بسیاری با جواهرات در صف هستند، تو با یک خروس شانسی نداری!» که گفت:« می دانم اما من هم در صف خریداران خوبرویان و نیکوان جهان میایستم.»