سید مهدی تروهید
عدالت محیط زیستی مفهومی است جامع اما در این یادداشت بیش از هر چیز بر جنبههای اقتصادی آن تمرکز خواهیم داشت. هرچند که این مفهوم ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی نیز دارد.
عدالت زیستمحیطی به معنای تضمین دسترسی منصفانه -و تا امکان برابر- به محیط زیست سالم و منابع طبیعی برای همه افراد و جوامع است. این مفهوم به نگاهی منصفانه به دسترسی به منابع طبیعی، کاهش تاثیرات منفی زیستمحیطی، و مشارکت فعال همه افراد در تصمیمگیریهای زیستمحیطی تاکید دارد. عدالت زیستمحیطی تلاش میکند تا نابرابریها و تبعیضهای موجود در دسترسی به محیط زیست و منابع طبیعی را بکاهد و از حقوق محیطزیستی شهروندان دفاع کند.
یکی از جنبههای اصلی مفهوم عدالت زیستمحیطی، توزیع عادلانه منابع طبیعی است. بسیاری از گروههای فرودست (از نظر قدرت، ثروت، و منزلت) اولا به شکلی نامتناسب تحت تاثیر آلودگیها و تخریبهای محیط زیست قرار دارند و دوما دسترسی کمتری به منابع طبیعی و محیط زیست سالم دارند. به عنوان مثال، شهروندان جوامع فقیرتر اغلب در نزدیکی صنایع آلاینده و در مناطق دارای کیفیت پایین محیط زیست زندگی میکنند. این نابرابریهای زیستمحیطی میتواند تاثیرات منفی زیادی بر کیفیت زندگی و بهداشت عمومی این جوامع داشته باشد. عدالت زیستمحیطی تلاش میکند تا این نابرابریها را بکاهد و اطمینان حاصل کند که همه افراد، به ویژه گروههای آسیبپذیر، به منابع طبیعی و محیط زیست سالم دسترسی دارند.
برای دستیابی به این هدف، سیاستها و برنامههای مختلفی میتوانند پیاده شوند. یکی از این سیاستها، استفاده از ابزارهای مالی و اقتصادی برای تامین منابع و زیرساختهای زیستمحیطی برای جوامع کمدرآمد است. این ابزارها میتوانند شامل بودجههای دولتی، سرمایهگذاریهای خصوصی، و کمکهای بینالمللی باشند که به بهبود شرایط زیستمحیطی در مناطق فرودست کمک میکنند. همچنین، تضمین دسترسی عادلانه به منابع طبیعی مانند آب، خاک، و انرژی میتواند به کاهش نابرابریها و تامین عدالت زیستمحیطی کمک کند.
عدالت زیستمحیطی همچنین به توزیع عادلانه منافع و هزینههای زیستمحیطی هم توجه دارد. بسیاری از پروژههای توسعه و صنعتی، منافع اقتصادی برای برخی گروهها ایجاد میکنند، اما هزینههای زیستمحیطی و اجتماعی این پروژهها اغلب بر دوش جوامع آسیبپذیر و کمدرآمد قرار میگیرد. پروژههای صنعتی بزرگ میتوانند منافع اقتصادی زیادی برای شرکتها و سرمایهگذاران ایجاد کنند، اما ممکن است تاثیرات منفی زیادی بر کیفیت زندگی و سلامت جوامع محلی داشته باشند. برای منصفانهترک کردن چنین شرایطی، نیاز است تا سیاستها و برنامههای توسعه به طور متوازن منافع و هزینهها را توزیع کنند. این شامل ارزیابی تأثیرات زیستمحیطی پروژهها و تضمین اینکه هزینههای زیستمحیطی به طور منصفانه به همه ذینفعان منتقل شود نیز میشود. همچنین، نیاز است که جوامع آسیبپذیر در فرایندهای تصمیمگیری در مورد پروژههای توسعه و صنعتی مشارکتی دموکراتیک و فعال داشته باشند تا نظرات و نیازهای آنها در نظر گرفته شود.
برای مقابله با این مشکل، ابزارهای اقتصادی دیگری مانند مالیاتهای زیستمحیطی، تعرفههای آلاینده، و سیستمهای تجاری کربن نیز به کار گرفته میشوند. مالیاتهای زیستمحیطی میتوانند به عنوان ابزارهایی برای کاهش آلودگی و تشویق به استفاده از فناوریهای پاک و پایدار نقش ایفا کنند. این مالیاتها میتوانند هزینههای اضافی بر روی فعالیتهای آلاینده اعمال کنند و شرکتها را به سمت کاهش آلایندگی و بهبود روشهای تولید پایدار هدایت کنند.
همچنین، سیستمهای تجاری کربن -که بهعنوان بازارهای کربن یا سازوکارهای تجاری انتشار کربن نیز شناخته میشوند- ابزارهایی هستند که بهمنظور کاهش انتشار گازهای گلخانهای، ایجاد انگیزه برای بهبود تکنولوژیهای پاک، و کاهش اثرات تغییرات اقلیمی به کار میروند. این سیستمها با تعیین سقف مشخصی برای کل میزان انتشار کربن و توزیع اعتبارهای کربن یا گواهیهای انتشار به شرکتها و سازمانها، به آنها اجازه میدهند تا گازهای گلخانهای خود را مطابق با این سقف کاهش دهند یا برای انتشار بیشتر، مجبور باشند تا گواهیهای اضافی دیگر کارخانهها را بخرند.
عدالت زیستمحیطی همچنین به ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و سبز توجه دارد. توسعه پایدار و سبز شامل ایجاد شغلها و فرصتهای اقتصادی در بخشهایی مانند انرژیهای تجدیدپذیر، کشاورزی پایدار، و مدیریت پسماند است. این رویکرد به توسعه اقتصادی نه تنها به کاهش تاثیرات منفی زیستمحیطی کمک میکند، بلکه میتواند به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی جوامع کمک کند. برای مثال، ایجاد شغلها در بخشهای انرژیهای تجدیدپذیر میتواند به کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و ایجاد یک اقتصاد پایدار و مقاوم کمک کند. از دیگر سو، ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و سبز میتواند به افزایش درآمد و بهبود کیفیت زندگی در جوامع کمدرآمد کمک کند. به عنوان مثال، آموزش و ارتقاء مهارتهای شغلی در زمینههای مرتبط با محیط زیست میتواند به افزایش اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی افراد در این جوامع کمک کند. همچنین، حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط در بخشهای سبز و پایدار میتواند به توسعه اقتصادی و بهبود شرایط زندگی در این جوامع کمک کند.
تغییرات آبوهوایی یکی از چالشهای بزرگ زیستمحیطی است که تاثیرات اقتصادی گستردهای بر جوامع دارد. تغییرات آبوهوایی میتواند تاثیر منفی زیادی بر بخشهای مختلف اقتصادی، از جمله کشاورزی، صنعت، و گردشگری داشته باشد. مثلا افزایش دما و تغییرات در الگوهای بارش میتواند به کاهش محصول کشاورزی و افزایش هزینههای بهداشتی ناشی از بیماریها منجر شود. همچنین، بلایای طبیعی مانند سیل و طوفان میتوانند خسارتهای اقتصادی زیادی به زیرساختها و املاک وارد کنند. برای مقابله با این تاثیرات، نیاز است که سیاستهای عدالت زیستمحیطی، برنامههای حمایتی برای جوامع آسیبپذیر و برنامههای تطبیق با تغییرات آبوهوایی را دربرگیرد. مثلا ارائه حمایتهای مالی و فنی به کشاورزان خرد برای تطبیق با تغییرات آبوهوایی میتواند آسیبپذیری اقتصادی این جوامع را کمتر کند. همچنین، سرمایهگذاری در زیرساختهای مقاوم به تغییرات آبوهوایی و توسعه فناوریهای سبز میتواند تأثیرات منفی تغییرات آبوهوایی را بکاهد و وضعیت اقتصادی را بهبود بخشد.
جنبههای اقتصادی عدالت محیط زیستی نه تنها به کاهش نابرابریها کمک میکنند، بلکه میتوانند به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی جوامع نیز کمک کنند. عدالت زیستمحیطی با رویکردی جامع و چندبعدی، تلاش میکند تا تعادلی میان رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست ایجاد کند و از حقوق محیطزیستی همه شهروندان جامعه دفاع کند.
http://eradehmellat.ir/fa/News/3777/علم-اقتصاد-چه-کمکی-به-فهم-عدالت-زیستمحیط-میکند