فاطمه قدم
امروز میخواهم درباره یکی از مهمترین موضوعاتی که در ساختار اجتماعی و سیاسی ایران تأثیرگذار است، صحبت کنم: چرا کار تیمی در ایران با مشکل روبروست و افراد برای منافع خود همدیگر را قربانی میکنند و به نتیجه خروجی کار تیمی نمیاندیشند؟
الف. پیشینه تاریخی: تاریخ ایران مملو از دورههای تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که هر یک به نحوی بر رفتارها و نگرشهای کنونی جامعه تأثیر گذاشتهاند. در اینجا به برخی از عوامل تاریخی که باعث ضعف کار تیمی شدهاند، اشاره میکنم:
حکومتهای اقتدارگرا و تمرکز قدرت: در طول تاریخ، ایران معمولاً تحت حکومتهای متمرکز و اقتدارگرا بوده است. این حکومتها به دلیل حفظ و تقویت قدرت خود، به کنترل و سرکوب مخالفان و گروههای مختلف متوسل شدهاند. این شرایط تاریخی باعث شده تا فرهنگ کار تیمی و همکاری به اندازه کافی در جامعه نهادینه نشود.
نبود نهادهای مدنی قدرتمند: در بسیاری از دورهها، نهادهای مدنی و سازمانهای غیر دولتی به دلایل مختلف نتوانستهاند رشد و توسعه یابند. این فقدان نهادهای مدنی قدرتمند باعث شده تا فرهنگ کار تیمی و همکاری کمتر در جامعه ترویج شود.
ب. عوامل فرهنگی و اجتماعی: فرهنگ و اجتماع نیز نقش مهمی در شکلگیری رفتارهای سیاسی و اجتماعی دارند. برخی از این عوامل عبارتند از:
فرهنگ فردگرایی و خودمحوری: در فرهنگ ایرانی، فردگرایی و تمایل به خودمحوری به طور قابل توجهی مشاهده میشود. این فرهنگ باعث میشود که افراد کمتر به همکاری و کار تیمی تمایل داشته باشند و بیشتر به دنبال حفظ منافع فردی خود باشند.
نظام آموزشی: نظام آموزشی ایران بیشتر بر رقابت فردی تأکید دارد تا همکاری گروهی. این رویکرد باعث میشود که افراد از کودکی به رقابت فردی عادت کنند و تواناییهای لازم برای کار تیمی را کسب نکنند.
بیاعتمادی عمومی: تجربههای گذشته، از جمله کودتاها، انقلابها و سرکوبهای سیاسی، باعث شده تا بیاعتمادی عمومی نسبت به نهادهای سیاسی و رهبران افزایش یابد. این بیاعتمادی، یکی از موانع اصلی برای شکلگیری کار تیمی مؤثر در حوزه سیاست است.
ج. عوامل فلسفی و روانشناختی: عوامل فلسفی و روانشناختی نیز نقش مهمی در تبیین ضعف کار تیمی در ایران دارند. برخی از این عوامل عبارتند از:
فلسفه قدرت و اقتدار: در فلسفه سیاسی ایران، مفهوم قدرت و اقتدار همواره اهمیت زیادی داشته است. این فلسفه باعث میشود که افراد به دنبال کسب قدرت و حفظ آن باشند، حتی اگر به بهای تخریب همکاری و کار تیمی باشد.
خودمحوری و تمایل به کنترل: خودمحوری و تمایل به کنترل، از دیگر ویژگیهای روانشناختی هستند که در فرهنگ سیاسی ایران مشاهده میشوند. این ویژگیها باعث میشوند که افراد کمتر به همکاری و تقسیم مسئولیت تمایل داشته باشند و بیشتر به دنبال کنترل و تسلط بر دیگران باشند.
راهحلها و پیشنهادها:
برای بهبود وضعیت کار تیمی در ایران، نیاز به اقدامات جدی و مستمر داریم. در اینجا به برخی از راهحلها و پیشنهادها اشاره میکنم:
تقویت نهادهای مدنی: ایجاد و تقویت نهادهای مدنی و سازمانهای غیر دولتی میتواند به بهبود فرهنگ کار تیمی و همکاری سیاسی کمک کند. این نهادها میتوانند به عنوان پل ارتباطی بین مردم و دولت عمل کنند و اعتماد عمومی را افزایش دهند.
اصلاح نظام آموزشی: نظام آموزشی باید به گونهای اصلاح شود که بر همکاری گروهی و کار تیمی تأکید بیشتری داشته باشد. آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی از سنین پایین میتواند به شکلگیری فرهنگ همکاری و همبستگی کمک کند.
ترویج ارزشهای دموکراتیک: ترویج ارزشهای دموکراتیک مانند احترام به نظر دیگران، تحمل عقاید مختلف و همکاری برای منافع عمومی میتواند به تقویت کار تیمی سیاسی کمک کند.
افزایش شفافیت و پاسخگویی: افزایش شفافیت در عملکرد نهادهای دولتی و رهبران سیاسی و پاسخگویی آنها به مردم میتواند به افزایش اعتماد عمومی و تقویت همکاریهای سیاسی منجر شود.