همنشینی و گفتگوی فعالان گروههای محیط زیستی در ستاد دکتر پزشکیان
سه شنبه 12 تير 1403 - 12:38:07

حانیه قدسی 
در میزگردی  که درباره محیط زیست و نهادهای مدنی مربوط به آن در بخش نهادهای مدنی و تشکل های مدنیِ ستاد دکتر پزشکیان برگزار شد، گرداننده این میزگرد، آقای علیرضا اسکندری نژاد از سه تن از فعالان محیط زیست، آقای محمد درویش، آقای عباس محمدی و آقای مهدی مجتهدی پرسش مشترکی را مطرح کرده. آن پرسش این است که  مطالبۀ کنشگران و جامعۀ محیط زیست از دولت آینده چیست؟ دولت اصلاح طلب‌ها(دکتر پزشکیان) چه بایدها و نبایدهایی انجام بدهند؟
در ادامه پاسخ های این سه تن را می خوانید.
           محمد درویش از پروژۀ دوسال پیش در زانوس سخن گفتند که با کمک  آقای پزشکیان از تخریب محیط و ساخت معدن جلوگیری کردند. به نظر ایشان آقای پزشکیان نمایندۀ نزدیکتری به عقلانیت هستند. بحران‌هایی را مطرح کردند در خصوص
 -1 ناترازی آبخوان‌ها که به 151 میلیارد متر مکعب رسیده و طرحی تصویب شده برای صادرات محصولات کشاورزی.
 -2 زاگرس درحال پیر شدن است در تنک شدن است و به دلیل چرای بیش از حد، جمع‌آوری دانه‌های بلوط و آتش سوزی عمدی درحال فروپاشی است، همۀ مولفه‌ها نشانۀ فقر است. در ادامه گفتند: در پروژۀ پیرانشهر سرودشت با کمک خیرین منابع مالی جمع آوری کردیم برای ایجاد اشتیاق در مردم که دام‌های خود را از منطقه خالی کنند و معیشت جایگزین پیش گرفته شود و زاگرس استراحت کند اما دوستان منابع طبیعی که مبنا بر این بود، بِرَند این کار برای آنها باشد هفت ماه جواب ندادند و ترس از دست دادن میز و جایگاه خود را داشتند نه نابودی مایملک محیط زیست. آقای درویش به دلیل بحران شدید زباله و به جای اینکه دولت‌ها روی تصفیه خانه‌ها و بازچرخانی آب سرمایه گذاری کنند، به سراغ غلبۀ تفکر سازه‌ای در مدیریت آب و ساخت سدهای بیشتر و طرح‌های انتقال آب شیرین رفته‌اند. با یک پنجم این هزینه‌ها می‌توانیم آب‌های خاکستری که بیش از سی‌و‌سه میلیارد متر مکعب در بخش شرب، خانگی، صنعت و کشاورزی وجود دارد در الویت بازچرخانی قرار بدهیم. ایشان افزودند که آقای زاکانی می‌خواهند همین اندک فضای سبز اعم از پارک لاله را قربانی کنند که خود رهبری گفتند کسی اجازه ندارد حتی یک درخت را برای حوزۀ علمیه فدا کند. در ادامه گفتند: قهرما با صندق رأی منجر به پدیده‌هایی مثل زاکانی و احمدی نژاد می‌شود و با حمایت آقای پزشکیان در سمت درست تاریخ ایستاده‌ایم.                                                                                 
عباس محمدی معتقدند که موضوع محیط زیست امری سیاسی است که اکثر فعالان از این موضوع طفره می‌روند. انجمن‌های محیط زیستی خواهان قدرت در موضعه سیاست نیستند اما طرف مطالباتمان مردان سیاست هستند. در ادامه از دی ماه گذشته سخن گفتند که آقای پزشکیان و سی تن از نمایندگان آذربایجان طرحی را امضا کردند، برای احیای دریاچۀ ارومیه که از خلیج فارس آب انتقال بدهند به دریاچۀ ارومیه. نظرشان این بود که یک نفر از نمایندگان مجلس ما انقدر دیدگاه ضعیفه محیط زیستی دارد که می‌خواهد از یک فاصله 1600-1500 کیلومتری، با یک اختلاف ارتفاع 1300-1200 متری که فقط در دو سطح دریاچۀ ارومیه و خلیج فارس است نه بین راه. که از صدها کوه و تپه باید رد شود، می‌خواهند آب را به دریاچۀ ارومیه انتقال بدهند که صد و پنج سد روش ساخته شده و صد و چهار عددش فعاله و تنها چهار مورد از آن در دست ساخت است و مثل آبکش، آب دریاچه را می‌کشند. در لس آنجلس آمریکا و با وجود ثروت هنگفت و وجود اقیانوس توانایی انجام این کار را به دست نیاورده‌اند. مطالبۀ آقای محمدی این است که محیط زیست از یک بحث جانبی به یک بحث اصلی بدل شود. و آقای پزشکیان اگر رئیس جمهور شدند و اگر نشدند، به‌عوان یک وزیر بحث محیط زیست را به مجلس انتقال بدهند. درحال حاضر وقتی صحبت از محیط زیست می‌شود عوام فکر می‌کنند که صحبت از چهارتا گورخر و پلنگ است، مثل آقای نعمت زاده که در ارسنجان می‌گفتنداین گورخرها را ببرند خانه‌اشان زندگی کنند و ما در اینجا معدن کاری انجام بدهیم. به نظر ایشان مهم‌ترین و مشکل‌تربن معضل فرسایش خاک است. کوه‌های ایران که منشا حیات و آب هستند. کوه‌های تهران خاکسان درحال فرسایش است و این تجدید ناپذیر است.  به قدری پوشش گیاهی از بین رفته است که تمام زمین‌های امامزاده داوود چاک چاک شده و با کمترین بارندگی، شاهد رانش خاک هستیم. افتخار آقایون در راس سیاست عدم اجازۀ از دست دادن یک وجب از خاک کشورمان در جنگ است ولی حالا ما داریم وجبها و میلیاردها تن خاک سالانه از دست می‌دهیم. مطالبۀ بعدی آقای محمدی این بود که رئیس سازمان محیط زیست که برای دولت بعد انتخاب می‌شود، برای اشتغال زایی معدن نزند بلکه بگوید وظیفۀ من اجرای قانون حفاظت از محیط زیست است و به وظیفه‌ای که قانون تعین کرده، عمل می‌کنم. وقتی در قرآن، آمده که همه چیز را به اندازه آفریدیم ( إنّا خَلَقنا کُلِّ شی بِقَدر) با وجود مسلمان بودن که ادعا می‌کنید اما در عمل کسی به آن معتقد نیست. و باید اجازه بدهیم که طبیعت خوش راه خودش را پیدا کند. در موضوع دریاچۀ ارومیه نباید آب انتقال بدیم بلکه آب باید خودش از سیمین رود و زرین رود به سمت دریاچۀ ارومیه جاری شود. باید نگاهمان بلند مدت باشد رئیس جمهور نگوید که در یک دورۀ چهار ساله بودجه‌ای که از نفت می‌گیریم را در راه سد سازی هزینه کنیم . آقای محمدی اضافه کردند که دولت‌ها به کشور به چشم سفره‌ای نگاه می‌کنند که باید چیزی از آن برداشت کنند و رایج‌ترین شکل آن معدن است. معدن یعنی سرزمین فروشی که در نهایت هم محیط زیست آسیب میبیند هم سنگ و شن و ماسه کشور فروخته می‌شود و هم کارگر معدن جانش را از دست می‌دهد. تمام معدن‌هایی که شن و ماسه صادر می‌کنند باید در دولت بعد تعطیل شوند. در این میان آقای درویش توضیحاتی در خصوص معدن دادند:کل محل بخش معدن 1/4 درصد است یعنی 1/4 درصد ثروت سالانه از بخش معدن تأمین می‌شود و مجوزی که دولت به معدن داده‌ است 14 میلیون هکتار، غیر از معادن فعال است و کل وسعت اراضی کشاورزی 8 میلیون هکتار فعال است. با کمترین میزان اشتغال و با کمترین میزان تولید کشور خاک این سرزمین به تاراج می‌رود به عبارتی تحریم‌های موجود قابل تعریف نیست با حجم خساراتی که از محیط زیست وارد است.
 آقای محمدی ادامه دادند مالیاتی که معدن می‌دهد خیلی کمتر از مالیات اصناف است. دولت بعد باید با یک حساب و کتاب ساده متوجه شود،  معدن چیزی را از بین می‌برد که قابل جایگزین نیست مثلا اصناف و خدمات که مالیات می‌دهند تولید و بازتولید می‌کنند. در اکثر موارد بیش از وسعتی که به معادن داده می‌شود از زمین‌ها استفاده می‌کنند. در منطقۀ کرکس مثلا دو هکتار مجوز برای معدن است اما بیست هکتار در دست گرفته شده و سنگ ریزه‌هایی که بر اثر انفجار تولید می‌شود را باطله تلقی می‌کنند یعنی سرزمین خود را باطله می‌گویند. همین سنگ ریزه‌ها به محیط دیگری انتقال داده می‌شود و آن محیط هم نابود می‌شود. بیشه‌زار بادام، کوهی در کوهستان کرکس در جایی که ده‌ها روستای تاریخی از جمله ابیانه تبدیل به گرستان سنگ شده است، مردم محلی سال‌ها است که اعتراض می‌کنند اما کسی گوش نمی‌دهد و باید لایحه بدهند و قانون معدن عوض شود. آقای محمدی در خصوص مذاکرۀ آقای پزشکیان که به قولی دکتر پزشکیان در لفافه بیان کردند که با کشورهای دیگر مثل آمریکا ارتباط بگیریم، خواستار شکستن این تابوی پنهانی صحبت کردن بودند چرا که از نظر ایشان با وجود انتقاداتی که به سیاست آمریکا وارد است ما نباید خودمان دشمنی‌ای را ایجاد کنیم. که موجب تحریم می‌شود. از طرفی به خاطر این تحریم‌ها و تولید ارز، به منابع طبیعی فشار می‌آوریم و مشکل از همین ساختارهایی است که خودمان موجب بسته شدن درها شده‌ایم. در خصوص مطالبه بعدی که آقای محمدی داشتند اظهار تعصب در مورد لایحه حجاب بود که موجب مهاجرت گسترده جوانان تحصیل کرده و آینده‌ساز کشور و محیط زیست شده است. در واقع جوانان دوست ندارند کشور را ترک کنند ولی به خاطر تهدیدات و جریمه‌های حاصل از بی‌حجابی مجبور به ترک کشور می‌شوند. همچنین در خصوص حقوق پایین محیط‌بانان زحمتکش نیز سخن گفتند. و مهندسان وزارت نیرو در مکان‌های اشتباه سدسازی می‌کنند مثل سد سیاه پیشه که بر روی آن ویلا هم ساخته‌اند. در نهایت دستمزدهای هنگفت می‌گیرند. شیب 60 تا 70 درجه کوه را می‌کنند و خراب می‌کنند که سد بسازند. سیستم دارد به راهی می‌رود که حرف محیط زیست را نمی‌خواند همانند صحبتی که آقای رئیسی گفتند: هر سخنی از توسعه بود اولویت با محیط زیست است؛ البته که خودشان هم مجری حرفشان نبودند. مطالبه بعدی آقای محمدی ملغا شدن پروانه فعالیت سازمان‌های ان جی او بود تا آگاهی محیط زیست بالا برود و کمک‌ها افزایش یابد و قانون قوانین پیچیده برای شکل‌گیری سازمان‌های مردم نهاد برداشته شود. وزیر کشور بگوید همۀ سازمان‌های مردم نهاد حق فعالیت دارند مگر در دادگاه محکوم شوند. از نظر ایشان پروانه فعالیت به هیچ دردی نمی‌خورد جز دردسر.                                                                                                                 
مهدی مجتهدی که محیط زیست یک رشته بین رشته‌ای است و تمامی رشته‌ها اعم از جامعه شناسی باید در آن دخالت داشته و نظر بدهند. همچنین ایشان به دلیل وجود یکسری بحران‌ها اظهار ناراحتی کردند:
 -1در خصوص بهره‌برداری از چاه عمیق غیرمجاز آب به صورت غیرقانونی که ساکنین با دادن مبلغی به یگان حفاظت از منابع آب بر روی این عمل چشم پوشی می‌شود. 
-2انتقال آب از ورزنه به اردکان، ناخشنودی مردم محلی را در پی سال‌های 88  داشت که دید مردم هم نسبت به آقای خاتمی بد شده بود البته مبنا توسعه کشور بود. اما راهبردها چیزی جز آسیب به محیط زیست و خشک شدن تالاب‌ها در پی نداشت. مهمترین مشکلی که ستاد احیا دارد، این است که به مردم محلی آگاهی کافی و لازم داده نمی‌دهد و به مردم میگویند: شما همان راهبردهای قدیم و غلط را بر فرض در کشاورزی پیش بگیرید و من به عنوان دولت می‌آیم و با تزریق پول و آب، سوء مدیریت این سرزمین را درمان می‌کنم. اگر نشد راه حل انتقال آب از خلیج فارس را پیش می‌گیریم. مطالبه آقای مجتهدی، بحث مدیریت و احیای آب‌های دریاچه ارومیه و همچنین آب‌های انزلی که برآورد شده تا 10 سال دیگر خشک می‌شود. همچنین احیای آب‌ها بدون حقابه پیش نمی‌رود. در خصوص آتش سوزی جنگل‌ها هنوز یگان حفاظت از منابع محیط زیست تجهیزات و هواپیمای اطفا حریق را ندارند که بروند 30 هزار لیتر آب را خالی کنند، البته بخشی از این آتش‌سوزی‌ها به دست دستگاه‌های مرزبانی و حاکمیتی عمداً صورت می‌گیرد. در نهایت آقای مجتهدی اضافه کردند، لازم است که در شورای برنامه‌ریزی استان‌ها نمایندۀ سازمان‌های مردم نهاد با توجه به موضوع به طور تخصصی وجود داشته باشند و انتخاب نماینده و مکانیزم نمایندگی در داخل خود انجمن‌های مردم نهاد بسته به تخصص صورت گیرد.                                                                     
اسکندری نژاد آقای درویش تشویق به رأی و مشارکت کردند. خیلی‌ها نیز در دهه 90 این تشویق را انجام دادند و امیدوار بودند که رئیس جمهور کاری از این جهت پیش ببرد و جلوی تخریب صددرصدی محیط زیست و یا این جامعه را بگیرند. برخی از محیط زیستی‌ها می‌گویند که بزرگترین موج امنیتی علیه محیط زیستی‌ها در دولت تدبیر و امید بوده است. سوالی که پیش می‌آید این است که واقعاً چه انتظاری از ریاست جمهوری در حوزه محیط زیست باید داشته باشیم؟ و برای محیط زیست چه امکانی وجود دارد در تغییر ریاست جمهوری؟                                                                                                          
آقای مجتهدی نکته‌ای عرض کردند در خصوص انتخاب ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست اینکه در یک فرایند دموکراتیکی داخل بدنه سازمان حفاظت از محیط زیست باشد، از بهترین کارشناس‌هایی که وجود دارند نه اینکه مجدد از وزارت کشاورزی رئیس انتخاب شود که یکی از موارد تاثیرگذار در سیاست‌گذاری‌های داخل سازمان است و ضعف موجود کنار گذاشته شدن مدیران قوی هستند درواقع دچار مرگ سازمانی شده‌اند. در پاسخ به سوال مطرح شده آقای عباس محمدی اشاره به اصطلاح باب شده در اجلاس داووس گذشته به نام چند بحرانی کردند که در محیط زیست نیز همین اتفاق افتاده است. وقتی مجتهدی نکته‌ای عرض کردند در خصوص انتخاب ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست اینکه در یک فرایند دموکراتیکی داخل بدنه سازمان حفاظت از محیط زیست باشد، از بهترین کارشناس‌هایی که وجود دارند، نه اینکه مجدد از وزارت کشاورزی رئیس انتخاب شود که یکی از موارد تاثیرگذار در سیاستگذاری‌های داخل سازمان است و ضعف موجود کنار گذاشته شدن مدیران قوی هستند؛ درواقع دچار مرگ سازمانی شده‌اند. در پاسخ به سوال مطرح شده آقای عباس محمدی اشاره به اصطلاح باب شده در اجلاس داووس گذشته به نام چند بحرانی کردند که در محیط زیست نیز همین اتفاق افتاده است. گفتند همۀ این موارد ذخایر ژنتیکی هستند که دیگر مثل آنها نمی‌توان پیدا کرد.
 تغییر اقلیم. مجموعه این‌ها یک چند بحرانی به وجود آورده که تغییر را از چیزهای کوچک باید شروع کرد مثل لغو پروانه سازمان‌های مردم نهاد و ریاست محیط زیست که باید دلسوز باشد حتی اگر متخصص نبود. چرا باید دلسوز باشد؟ به دلیل اینکه وقتی سد دز ساخته شد خانواده‌ها رفتن حاشیه نشین شهرهای خوزستان شدند که بچه‌هاشون فاحشه شدند؛ پس اگر متخصص نیست دلسوز مردم باشد. آقای محمدی معتقدند که بسیاری از آسیب‌های وارده به محیط زیست به خاطر راهبردهای غلط متخصصین است ایشان امیدوار بودند که هر شخصی که رئیس جمهور می‌شود، مردم نگویند خدا پدر قبلی را بیامرزد که اشاره به ناکارآمدی هر دولت نسبت به دولت قبل دارند. آقای محمد درویش نیز همراه شدند و در خصوص بحران‌هایی مثل آلودگی هوا که شوربختانه حل نشدند سخنانی به میان آوردند.
خسارت ناشی از آلودگی هوا، افزایش ترافیک و... که هر دولتی گفته من می‌توانم این مشکلات را حل کنم و درست کنم اما نتوانسته است. و همچنان این مشکلات در حال افزایش است مثل متروکه شدن روستاها و بحران شیرابه‌ها. مسائل حل نشده در کشور باعث شده که اعتماد مردم نسبت به دولت‌ها و کشور از بین برود. انتظار آقای درویش به گفته خودشان این است که رئیس جمهور تمرکز خود را بر روی یکی از این معضلات قرار بدهد و حل کند به دلیل اینکه با حل یکی از این معضلات این امید در مردم ایجاد می‌شود که می‌توان رو به جلو حرکت کرد ما بالاترین سرمایه‌ها و قدیمی‌ترین نهادهای معدنی را داریم این‌ها پشتوانۀ یک وطن هستند و اگر رئیس جمهور بخواهد می‌شود و دیدگاه مردم هم نسبت به دولت و متخصصین عوض خواهد شد. شورای نگهبان به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهد که یک زن رئیس جمهور شود ولی رئیس جمهور می‌تواند معاون اول خودش را یک زن انتخاب کند و در اختیارات آقای پزشکیان است اگر می‌خواهد صد‌درصد جامعه را پای کار بیاورد چرا نباید نیمی از وزیران زن باشند چرا باید خودمان را فاصله دهیم و جدا کنیم. و با وارد کردن زنان در عرصه وزیران یک سابقه کاری برایشان به وجود می‌آید که بتوانند رئیس جمهور شوند حتی اجازه دوچرخه سواری به زنان داده نمی‌شدو که از دیگر معضلات است. از نظر آقای درویش همه این عملکردهاست که باعث می‌شود مردم بگویند: بالاخره مصاحبه رئیس جمهوری شده‌ایم که همانند حرف‌های قشنگی که می‌زند قشنگ عمل می‌کند و از جنس مردم است. کامنت یکی از حضار به حرف‌های آقای درویش: جامعه اگر به سمت و سوی مدیریت زنان برود جامعه به سمت صلح و آرامش خواهد رفت.                                                                                



http://eradehmellat.ir/fa/News/3741/همنشینی-و-گفتگوی-فعالان-گروههای-محیط-زیستی-در-ستاد-دکتر-پزشکیان
بستن   چاپ