استاد “یارمحمد اسدپور” زادهی سال 1330 خورشیدی در “مسجد سلیمان”، از شاعران و یکی بانیان شعر موج ناب ایران در دههی پنجاه هستند؛ که با چاپ اشعار و مصاحبههای خود، نقش بسیار مهمی در معرفی این نحله ادبی به ادبیات ایران دارند.
ایشان در کنار سیروس رادمنش، سیدعلی صالحی و هرمز علیپور و آریا آریاپور، سنگ بنای این نگره و سویهی جدید در شعر فارسی را نهادند، اما نتوانست مانند صالحی نام و مانند هرمز علیپور اعتبار ادبی، برای خود ایجاد کند. به قول “رضا قنبری” منتقد ادبی: “او نمیدانست و یاد نگرفته بود بخش زیادی از داشتن “حیاتِ شعری” به داشتن روابط ادبی و به حضور کلامی و گاردگیریهای ادبی است؛ و زود به سایهها رفت و نامش به ندرت شنیده شد”.
خودش در یک مصاحبه میگوید: “من بسیار تعجب میکنم گاهی از شعر ناب حرف زده میشود نام مرا یا نمینویسند (نمیگویند) یا با اشتباه چاپی مینویسند... مگر میشود کسی را که تمام زندگیاش را برای شعر ناب داد حذف کرد؟!... پنجاه سال برای شعر ناب زحمت کشیدم... میپذیرم کم نوشتم ... به دلیل سی و یک سال زندگی کارمندی و طاقتفرسا...”.
︎کتابشناسی:
- مکاشفه در باغ سوکیاس / نشر کلام - 1391
- این گلو تاریک از صدای دنیاست / نشر آوانوشت - 1394 - چاپ دوم 1398
- بر سینه سنگها، بر سنگها نامها
- مجموعه اشعار یارمحمد اسدپور / نشر هرمز - 1399
روز می وزد
بر ضیافتهای روشن آب
و دلدادگان صبح
همچنان
مسموم انضباط خویشاند
من از کدام گلو زاده میشوم
وقتی همهی آوازها
نای تعزیت دارند.
مادرم
همیشه میگفت
تمثالها مقدساند
و من میخواستم
قلب کوچکام را قاب بگیرم
اما، اکنون،
بر صخرهها میبینم
که مردان مقدس
شمشیرها را رها کرده
و به جستوجوی
سپیدهی صبح سرگرداناند