اگر بنا بر آن باشد که کلّیت اندیشه سید قطب را در فشرده ترین حالت ممکن خلاصه کنیم، شاید بتوانیم در دو جمله از عهده این کار برآییم: اول، بازآفرینی مفهوم آرمانی امت اسلامی؛ و دوم، جهاد همان امت برای نجات جهان بشریت از بندگی غیرخدا. به دیگر سخن، سید قطب می کوشید، از طریق ایجاد یک حکومت اسلامی جهانی، برپایه آموزه‌های وحیانی، حکومتی مشابه صدر اسلام تأسیس نماید. 
در دو سده اخیر در مواجهه با برخی مسائل، به ویژه زوال و انحطاط جهان اسلام و عقب ماندگی در مقابل غرب نحله های فکری، فرهنگی و سیاسی مختلفی در جهان اسلام شکل گرفته است و این نکته قابل انکار نیست که در قرن ٢١ و در بلبشوی تحولات اسلام سیاسى، کماکان نگاه رادیکال وبنیادگرا درحال گسترش و سربازگیرى در جاى جاى جهان است و طُرفه این که قاطبه این گروه های تندرو و آرمانخواه اسلام گرا خود را وامدار اندیشه های سید قطب میدانند.
همه این مسائل و معضلات، نقطه عزیمت و انگیزه اصلی نگارش اثر حاضر است. کتابی که پیش روی شماست، با این دغدغه تدوین شده است که چرا خوانش مقابل اندیشه سید قطب از اسلام سیاسى، به پارادایم جدید و گفتمان مسلط و غالب تبدیل نشد و بلکه برعکس، امروزه بنیادگرایی اسلامی، متاثر از این اسلام شناس تندرو، نمایندگی این دین را در اذهان عمومی مردم دنیا بر عهده گرفته است. به دیگر سخن این کتاب در واقع نوعی آینده پژوهی و هشداری است درباره آتیه جهانی که با شکل گیرى جنبش هاى وسیع تر با الهام از اندیشه سیدقطب و تفسیرهاى رادیکال تر از آخرین اثر او ناامن تر خواهد شد.