فریادی بر دیوار
پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 - 23:01:45
|
|
من دیوارنویس نیستم. اما در مقاطع مختلف زندگیام گاهی بر صفحاتی ممنوعه نوشتهام. همه آن خاطراتِ آمیخته با ترس و پوزخند و خوشگذرانی، دست به دست خاطرهای از حسادتِ کودکی میدهد و در سالی که ایران، رنگوبوی دیگری از دیوارنویسی را تجربه میکند، مرا تشویق به تهیه این دفتر مینماید. تبانی سه وضعیت بالاست که جرقه خلق این اثر را میزند. یکم؛ خاطراتم از جملات شخصی کوتاهی که آخر دفتر حضور و غیاب مدرسه و هر صفحهای که با احساس من قریب بود، از خود به جای گذاشتم. دوم؛ آن حسِ کودکیِ حسود، که با دیدن دیواری سر راه مدرسهام شعله میکشید. کسی نوشته بود: «لیلا دوستت دارم». و من هر بار با خواندنش، به لیلایی که نمیشناختم حسادت میکردم و چقدر دلم میخواست یکنفر هم دوست داشتن من را به تمام هممحلهایها خبر بدهد. و آخر اینکه سال 1401، از دید هر شهروند ایرانی چه موافق آنچه رخ داد و چه مخالف، رویدادی غیرمنتظره بود که برگی بر تجارب زیستی و تاریخی همهمان افزود. کتاب «فریادی بر دیوار» ارمغان همبستگی این سه عامل است که تقدیم شما میشود. شمایی که شاید برای یکبار هم شده، نوشته ممنوعهای را بر مکانی ممنوعه نگاشتهاید یا از خواندن هزارباره چنین مکتوبی حظ بُردید.
http://eradehmellat.ir/fa/News/3652/فریادی-بر-دیوار
|