هستیم برآن عهد که بستیم
پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 - 22:59:48

سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در حالی از نوزدهم ماه جاری آغاز شد که نه روزگار کتاب خوب است، نه کتابخوانها و کتابخوانی. کتاب، به عنوان اصلی ترین عنصر پیشبرنده ی علم و فرهنگ چندین و چند رقیب قدرتمند یافته و کتابخوانها با معضلات فراوانی، چون تیغ تیز سانسور، قیمت بالای کتاب و آشفتگی بازار از آمیختگی آثار ارزشمند با ناسره، دست به گریبانند.
گمان می شد که گستردگی پهنه ی ارائه ی داده ها در عصر انفجار اطلاعات به مدد علم بیاید اما خود معضلی شد. چون خیل عظیم انواع آثار غیر اصیل و اخبار و اطلاعات نا موثّق هم از همین فرصت به مخاطبان عرضه شده اند چندانکه دیگر کمتر کسی یافت می شود که برای گزیدن راه حل مسائلش به دنبال کتاب بگردد. اکنون، دیگر همه چیز کپسولی شده. در حداقل حجم، بیشترین فایده را می جوییم و اغلب هم می یابیم.
با دیدن یک ویدئوی آموزشی یا خواندن یک چکیده از یک اثر، خود را آگاه و البته بی نیاز از آن می بینیم. از دیگر سو، حجم انبوه مشغله ها، جایی برای فکر کردن به مطالعه برایمان نگذاشته. ناگاه که کتاب را در دست کسی می بینیم، افسوس می خوریم و گویا به خاطرمان می آید که ما هم قصد همین کار را داشته ایم!
اِعمال سلیقه در ممیّزی کتاب و مطالب حاوی آن هم هنوز معضلی ست که گویا سر حل شدن ندارد. گویا هنوز هم که کتاب به کالا و ابزار خواص تبدیل شده، برای برخی متصدیان ممیّزی خطرناک تلقّی می شود. آنها هنوز درنیافته اند که اینک، کتابها توسط  اهلش گزینش می شوند و کتاب خواندن کار هر نا پخته ای نیست که بیم از راه به در شدنش با مطالب کتابها وجود داشته باشد.
مرحوم استاد احمد سمیعی گیلانی می گفت:” باید صد کتاب خواند تا بتوان یک کتاب نوشت، امّا یک کتاب می خوانند و صد کتاب می نویسند”. همین است که در همین حیاط خلوتِ کتاب و کتابخوانی هم، یافتن آنچه ارزش خواندن داشته باشد بسی دشوار شده. اینقدر کتابها و آثار بی ارزش، بازار را احاطه کرده که انتخاب اثر مفید، از خود خواندن و فهمیدن، هم مهمتر شده و هم سخت تر.
عاجل ترین راه حل این مشکل، رفتن به سراغ آثار بزرگان است اما چنین راه حلی از یک سو ما را از جدیدترین رهیافتهای علمی بی بهره می کند و از دیگر سو، راه را برای ابراز استعداد دانشمندان و قلمورزان جدید و نو پا مسدود می نماید.
خیلی ها هم که در طمع کسب نامی و نانی به کار نشر روی آورده بودند، صلاح کار خود را در رخت بستن از این بازار دیده اند یا اگر چنین نکرده اند، برای رسیدن به مقاصد خود، خون به جگر اهل قلم می کنند. از حقوق مادی و معنوی او می زنند تا بر انبان خود بیفزایند.
البته واضح است که همه ی این امور و معضلات عمومیت مطلق ندارند و هستند کسانی که راه خود را می روند و در این راه نمی لغزند. هستند چون”بلوکباشی” هایی که گویا خستگی را خسته کرده اند. هنوز نشریه ای وزین منتشر می کنند آنچنانکه هر شماره از “بخارا”یشان فخامت و استواری کتابی مهم را در خود دارد. خلف “زهرایی” ها هم هستند هنوز و چون هستند و خواهند بود، دوام اهل فرهنگ مدام است.
می ماند از این میانه، سازمانها و نهادهایی که بر انتشار و ترویج کتاب مُصر باشند. شوربختانه نهاد و سازمانی نیز نمانده که علم را برای علم بخواهد، در تدارک و در سودای معیشت خویش نباشد. از نادرترین بازیگران این عرصه، احزابند. احزاب، هم به لحاظ سیاسی و اجتماعی در مضیقه اند و هم به تَبع آن، از لحاظ اقتصادی. حزب “اراده ملّت ایران” در چنین غبارآلوده زمانی، کاری کرده است کارستان و کمر همت به انجام امری بسته که مردافکن و طاقت فرسا است.
حاما، حزب اراده ملت ایران، از معدود احزابی ست که رک و پوست کنده مرامی نظری برگزیده و اعلامش کرده. مشی این حزب، رویکرد سوسیال دموکراسی ست و چون در مشی سیاسی خود استوار و مطمئن است، بی واهمه و بی تعارف به ترویج مشی خود می پردازد. از همان ابتدا نیز برای انتشار مبانی نظری، مرامنامه و دستور العملهایش مبادرت به تأسیس یک انتشارات رسمی نموده. 
البته بعید از نظر و دور از انتظار هم نیست و نبوده که در اتمسفر و فضا و سپهر سیاسی جامعه ای که احزاب آن خلق الساعه اند و با موسم انتخابات می آیند و با فروکش کردن عطشی سیاسی خاموش می شوند، تأکید و اصراری بر تثبیت مرام خود نداشته باشند! آنها نیامده اند که باشند و بسازند.
هیچ جامعه ای ساخته نخواهد شد مگر آنکه قبل از هر چیز، مبانی فکری و موضعهای عقیدتی خود را واضح و روشن بیان کرده و در ذهن و ضمیر جامعه نهادینه کرده باشد.
ما امّا، به قدر و اندازه ی وسع و توان خود، نظری را برگزیده و تا بر استواری و راهگشایی آن مطمئن هستیم و بدان معتقدیم در این راه می کوشیم. هر چند بادهای طوفان ناملایمات بوزد، شعله ی این شمع را خاموشی نیست. شمع وجودمان در احتزاز است و اگر چه با سوختن و گداختن تن، رو به بالا دارد و ایستاده است.” استاده ام چو شمع مترسان ز آتشم”.
همچنان می سوزیم ولی روشنیم، ولو برای رسیدن به نمایشگاه کتاب و داشتن یک غرفه ی کوچک در آن، نیاز باشد که بجنگیم و تقلّا کنیم. هر چند که برای انتشار جلد جلد آثار مورد نظرمان، نیاز باشد که راهروها و پله های ادارات را در نوردیم و حتی اگر لازم باشد که کتابهایمان را بدون انتفاع مالی به خواننده برسانیم. آخر، ما را وعده ای ست به خودمان که بر آن عهد پابندیم.
در نمایشگاه سی و پنجم هم حضور داریم و آثاری چند را به حضور ارباب خرد عرضه کرده ایم. این ویژه نامه، مجموعه ای مختصر و بروشورگونه از معرفی آثار قلمی ماست، در این بازار و در این میهمانی بزرگ.

انتشارات حزب اراده ملت ایران در این نمایشگاه با غرفه ای کوچک در خدمت همراهان و علاقمندان خویش خواهد بود.( شبستان راه روی 18 غرفه 1/377 ستون 79)
تمام این کتاب ها بصورت الکترونیکی در سایت “طاقچه” موجود است. برای تهیه نسخه فیزیکی این کتاب ها نیز میتوانید به صفحه انتشارات حزب اراده ملت در “با سلام” مراجعه نمائید.



http://eradehmellat.ir/fa/News/3651/هستیم-برآن-عهد-که-بستیم
بستن   چاپ