از نخبه کشی تا پخمه پروری
چهارشنبه 11 بهمن 1402 - 22:16:48

علی مجدم 
ما توسعه پیدا نمی کنیم چون مدیران ما بی سوادند، باند بازند و دنبال منافع شخصی اند. مشکل اصلی مملکت سوء مدیریت است! این طور که نگاه می کنید، فرمول توسعه بسیار ساده است: مدیران را عوض کنید، همه چیز درست می شود! اصولا ما دنبال جواب های آسان هستیم. وقتی با یک پدیده روبرو می شویم که درکش نمی کنیم، حفره ای در مغز ما ایجاد می شود و تا این حفره را پر نکنیم آرام نمی شویم و چون تعداد سوالات زیاد است و پیدا کردن پاسخ های درست هم دشوار، بلافاصله دنبال جواب های آسان می گردیم و چه چیزی بهتر از اینکه مشهود ترین قسمت ماجرا یعنی آدم ها را پیدا می کنیم و تمام!
اما دقیقا سوال اینجاست که اگر جواب توسعه نیافتگی ما این است، یک سوال ساده اما بنیادی دیگر هم باید بپرسیم، چه می شود که نخبگان ما سر کار نمی آیند؟ چرا نخبگان له می شوند؟ چرا پخمگان می آیند و می مانند؟ (البته بسیاری از مدیران دولتی هم باهوشند و هم فرهیخته) باید گفت که نخبگان واقعی در این کشور بسیار تنهایند. یعنی شرایط به گونه‌ ای است که نخبگان قادر به عملی نیستند. نخبگان معمولا در مواجهه با انبوهی از افراد قرار می‌ گیرند که منافع شخصی را به منافع ملی ترجیح می‌دهند. بنابراین نخبگان، نمی‌توانند کاری از پیش ببرند و عرصه برای آنها تنگ خواهد شد.
جواب را باید در ریشه ها جستجو کرد که:
1. بسیاری افراد قدرتمند تمایلی ندارند در دولت کار کنند. چرا؟ کار کردن در دولت مختصات روانی خاصی می طلبد که هر کسی نمی تواند خود را با آن تطبیق دهد. 
2. افراد بنا به ملاحظات غیر فنی دعوت نمی شوند یا کنار گذاشته می شوند، یکی به دلایل خانوادگی، دیگری به دلایل مذهبی، دیگری به دلایل امنیتی یا دعوت نمی شود یا کنار گذاشته می شوند.
3. در صورت رد شدن از فیلترهای بالا، ساز و کارهای بروکراتیک دولتی مانند ناظم سخت گیر مدرسه است که هر مدیر خلاق تحول خواهی را بعد از مدتی ادب می کند و تبدیل می کند به ماشین عطف و پیرو
4. افراد زود به زود عوض می شوند. فرض کنید که طرف وارد دولت شد، رشد هم کرد، خلاقیت هم داشت ولی در دام بعدی می افتد. یعنی تغییرات پیاپی مدیریتی، مثلا در دولت سیزدهم وزارت آموزش و پرورش هر سال یک وزیر عوض کرده! این یعنی از وزیر تا آن پایین همه در معرض تلاطم قرار می گیرند.
5. افراد غیر فنی و غیر نخبه وارد می شوند، به مصیبت های فوق، ورود افراد غیر فنی را هم اضافه کنید. طرف تا حالا یک روز در یک حوزه خاص کار نکرده، ولی بدون طی مراحل کارشناسی و تجربی وزیر و وکیل و مدیر می شود.

کشتن نخبگان فقط حذف فیزیکی آنان نیست. نخبگانی که به دولت راه پیدا نمی کنند، نخبگانی که به خاطر بروکراسی دولتی و تعویض های پیاپی خلاقیت و جسارت خود را از دست می دهند. نخبگانی که مجبورند زیر دست پخمگان کار کنند، تبدیل می شوند به ماشین های با کلاس عطف و پیرو که فقط نفس می کشند.

راهکار:
بارها خوانده ایم در کشور مشکل مدیریت، ضعف مدیریت و سوء مدیریت وجود دارد. اما این اصل ماجرا نیست. این آدرس غلط است. مساله حکمرانی نامطلوب، نهاد های کژ کارکرد و از ریخت افتاده انتخابات و انتصابات است. اگر می خواهیم کشور توسعه پیدا کند، جامعه باید روی سازوکارها، سیستم ها و قواعدی پافشاری، تمرکز و مطالبه گری کند که؛
اولا: بهترین ها (نخبگان) را برای امر مدیریت کشور جذب کنند. 
دوم اینکه: نظام تشویق مدیران را به درستی طراحی کنیم تا بهترین ها بمانند و انگیزه داشته باشند 
سوم اینکه: رسانه های آزاد بیشترین نظارت را بر روی مسئولین انجام دهند.



http://eradehmellat.ir/fa/News/3577/از-نخبه-کشی-تا-پخمه-پروری
بستن   چاپ