رحیم حمزه
در هفته های اخیر، اتفاقات عجیب و غریبی را یکی پس از دیگری، پشت سر میگذاریم. این آخری که واقعه اسفناک و دلخراش کرمان بود که از همه عجیبتر بود. جان انسانها این وسط قربانی شد، برای چه، معلوم نیست. بگذریم. نوشته را تلختر نکنیم. به همراه تنی چند از هموندان، صبح روز پنجشنبه نشست خانه احزاب در مورد انتخابات در وزارت حضور داشتیم.
وزیر کشور هم بود. نمایندگان فراکسیونهای مختلف، اصلاحطلبان، مستقلین و اصولگرایان، سخن گفتند، اما به زعم بنده که شنونده بودم، بیفایده. احتمالا گزارش کامل رو بخوانید. حکمرانی حزبی با این بضاعت احزاب آرزویی محال می نماید.
سخنرانان، بیشتر دغدغههای شخصی خود را بیان میکردند تا جمعی و حزبی. نماینده «دولت» هم بیشتر دغدغه مبانی را داشت. وزیر کشور را می گویم همو که به عنوان متولی، باید بیش از همه دغدغه حزب را داشته باشد، انگار اصلا و ابدا حرفی در راستای مقوله تخزب در چنته نداشت و هر چه گفت بسی خام و ساده.اندیشانه بود. تو خود حدیث مفصل بخوان از این محل. میشد فهمید که حکمرانی حزبی همچنان در محاق است. چارهای باید اندیشید. آیا میشود، می توان و… خدا میداند، شاید.