ابتدای سال 1401 و بعد از پیشنهاد یکی از جوانان مبنی بر تهیه پادکستهائی در رابطه با احزاب سیاسی، این ایده در واحد انتشارات حزب اراده ملت ایران شکل گرفت که با توجه به منابع موجود، جای کتابی ساده و موجز اما کامل در حوزه تاریخ احزاب سیاسی ایران خالی است. لذا جلساتی با اساتید صاحبنظر برگزار شد تا شاید بتوانیم این نقیصه را جبران نمائیم.
بعد از ساعتها تفکر و تعمق و بررسی الگوهای موجود، تصمیم نهایی بر این شد که کتابی در چهار جلد مجزا و بر اساس روند تاریخی به این موضوع اختصاص یابد. الگوی کار نیز نمونه کتابهای تاریخ برای جوانان و نوجوانان نشر ققنوس قرار داده شد که نثری روان همراه با توضیحات ساده و موجز داشتند.
برای اینکار گروهی پنج نفره از جوانان حزبی در قالب کارگروه تاریخ احزاب سیاسی ایران در حزب شکل گرفت و ایشان تحت نظارت یک استاد شناخته شده تاریخ، کار بررسی منابع و مأخذ را برای تدوین این مجموعه چهار جلدی آغاز کردند.
با توجه به کثرت منابع و مأخذ و وسواسهائی که معمولاً در اینگونه کارها وجود دارد، فرایند تدوین این مجموعه چهار جلدی به طول انجامید. لذا بر آن شدیم با استفاده از فضایی که نشریه حزب در اختیار ما قرار میداد، بخشهایی از این کتاب را بهتدریج برای خوانندگان محترم منتشر کنیم تا زمانی که متن کامل کتابها آماده شود.
پنجمین دوره مجلس شورای ملی در تاریخ 22 بهمن 1302 خورشیدی با سخنرانی محمدحسن میرزا -ولیعهد احمدشاه قاجار- گشایش یافت و در 22 بهمن 1304 به کار خود پایان داد. میتوان گفت مهم ترین رخداد این دورۀ تغییر سلسه پادشاهی از خاندان قاجار به خاندان پهلوی بود.
در این مجلس بود که نمایندگان در روز 9 آبان 1304 ماده واحدهای را مطرح و تصویب کردند که به موجب آن احمدشاه -آخرین پادشاه قاجار- از سلطنت برکنار و حکومت به رضاخان پهلوی واگذار شد.
«فعالیت انتخابات در دو سه قوه شروع شد. یک دسته حزب اجتماعیون (سوسیالیستها) که به ریاست طباطبایی، سلیمانمیرزا و زیر نظر مستوفیالممالک مشغول کار بودند و دسته دیگر جمعیت اصلاحطلب و دموکراتها و قسمتی از اعتدالیون بودند که در محلات اتحادیههایی بوجود آورده بودند.»
انتخابات 136 نماینده میباید پیش از پایان دوره مجلس چهارم یعنی 31 خرداد 1302 شمسی به پایان میرسید ولی این امر با تأخیر انجام شد ودر طول سه کابینه مستوفیالممالک،میرالدوله و سردار سپه ادامه یافت و تا پایان دوره مجلس پنجم هم تعداد نمایندگان آن تکمیل نشد.
سوسیالیستها در اواخر اجرای استراتژی خود در خصوص به دست گرفتن اکثریت مجلس به منظور شرکت در انتخابات دوره بعد توانستند از شرایط موجود استفاده کنند و با نزدیکی به رضاخان سردار سپه و کسب اکثریت مجلس چهارم، کابینه مستوفیالممالک را روی کار آوردند.
نکته قابل توجه، کثرت کاندیداهای نمایندگی مجلس بود. روزنامهها و جراید در این خصوص نوشتند: «مطابق قانون انتخابات، تهران 12 وکیل دارد. به گفته یکی از رفقای مطلع در یک شهر 250 هزار نفری به عدد نجوم سموات احزاب تشکیل شده و 1500 نفر برای وکالت کار میکنند.»
در انتخابات تهران احزاب مختلفی به فعالیت پرداختند. دو دسته به نام حزب دموکرات در این فعالیتها شرکت داشتند. یک گروه به نام «حزب دموکرات» و گروه دیگری به نام «حزب دموکرات مستقل».
گروهی که نام مطلق حزب دمکرات را برای خود حفظ نموده بودند با انتخابات داخلی و استخراج 1394 برگه رأی از شعبات و حوزههای حزبی، 12 نفری را که صاحب اکثریت آرا بودند، به عنوان کاندیداهای این حزب در تهران کرده بودند: 1ـ میرزا علی اکبر ساعتساز 2ـ نقیبزاده اصفهانی 3ـ مشیر معظم 4ـ مهدیخان ملکزاده 5ـ سید ابوالفتح 6ـ حاجی مخبرالسلطنه 7ـ میرزا محمدصادق طباطبایی 8ـ دکتر حسنخان مدعیالعموم مالیه 9ـ سالار منصور قزوینی 10ـ مصدقالسلطنه 11ـ معززالملک 12ـ ممتازالدوله.
دسته دیگر به نام حزب دموکرات مستقل با ابراز تأسف نسبت به تفرقهای که در حزب دموکرات به وجود آمده، طی اطلاعیهای اعلام کرد: این حزب در بین افراط و تفریط، یک خط مشی متوسطی را انتخاب کرد و با افزودن کلمه مستقل بر نام دموکرات به دنبال استقرار اصول مقدسه دموکراسی است. این حزب با اشاره به اینکه در آغاز از ورود غیر منظم در سیاست اجتناب داشته و در بدو تشکیل، مداخله در سیاست را اسباب تفرقه فرقه میداند یگانه وسیله مداخله اسامی یک حزب را در سیاست از راه تشکیل فراکسیون پارلمانی دانسته و به همین منظور با جمعوری آرای حوزه و شعبات حزبی 12 نفر کاندیدای خود را به ترتیب ذیل معرفی نمود: 1ـ تدین 2ـ عدلالملک 3ـ رهنما 4ـ مشیرالدوله 5ـ محمدعلی طهرانی 6ـ احیاءالسلطنه 7ـ مؤتمنالملک 8ـ احتشامزاده 9ـ امیراعلم 10ـ نظامالدوله 11ـ مؤید دربار 12ـ میرزا حسن (مدیر حلاج)»
علیاکبر داور که با ایده همکاری و تقوییت سردار سپه برای تشکیل حکومتی مقتدر به میدان آمده بود، نمایندگی مجلس، انتشار روزنامه و تشکیل حزب را عامل مهم در کمک به این امر می دانست. او از نیمه مجلس چهارم روزنامه مرد آزاد را از 8 بهمن 1301 ش با کمک عدهای از همفکران خود منتشر کرد. اقدام دیگر داور تشکیل حزب رادیکال بود که در اواخر 1301 ش با کمک گروهی از اعضای مؤسس تشکیل ش و پس از تهیه اساسنامه و مرامنامه توانست 330 عضو جذب کند.
حزب رادیکال در اواخر سال 1301 و اوایل سال 1302 ش و حتی در روزهای انتخابات قدرت چندانی نداشت و اعلام کرد «در تهران کاندیدایی ندارد ولی نظر به اهمیت امر انتخابات البته نمیتواند به کلی بی مداخله، شرکت در انتخابات وکلای تهران ننماید، لذا تصمیم دارد 2 نفر از اعضای حزب دموکرات مستقل را تقویت و به علاوه از بین کاندیداهای غیر حزبی تهران نیز افراد مبرز را در نظر گرفته، برای انتخاب آنها اقدام نماید. این هفت نفر عبارتند از: از تدین، رهنما، مشیرالدوله، مؤتمنالملک، تقیزاده، حکیمالملک و علایی.»
سوسیالیستها نیز در این زمان دارای جمعیت قابل توجهی بودند و با توجه به نقش و دخالت آنها در دولت مستوفیالممالک قدرت بسیاری در مجلس و دولت داشتند. آنان قبل از شروع انتخابات موفق شدند از ائتلاف سوسیال اونیفیه گروه بیطرف مجلس چهارم و سوسیالیستها جمعیت اجتماعیون را بوجود آوردند. این جمعیت طبق قطعنامهای با اعلام ورود خود در هیئت مؤتلفه در 5 فروردین 1302 ش تصمیم گرفت از کابینه مستوفیالممالک حمایت کند. در منابع مختلف عبارتهایی مانند جمعیت سوسیالیستها، اجتماعیون و آزادیخواهان، نامبرده شده که همگی اشاره به این حزب سیاسی دارد.
اجتماعیون هم در انتخابات تهران فعال بودند و مواضع سیاسی خود، در برابر اشراف و اعیان از طبقات مستند هواداری میکرد اما در لیست انتخاباتی خود سه نفر از طبقه اشراف را نامزد کرد. فرخی یزدی مدیر روزنامه توفان در اعتراض به این کار پیشنهاد کرد که رای دهندگان به جای مشیرالدوله، مستوفیالممالک و مؤتمنالملک به طباطبایی، سلیمان میرزا و مساوات رای دهند.
بعضی منفردین هم در انتخابات شرکت کردند. برای مثال عارف قزوینی با اجرای نمایش و کنسرت برای سید ضیا تبلیغ می کرد. اعلامیه تی با 43 امضا منتشر شد که در آن از مردم دعوت شده بود تا به پدر یتیمها -یعنی سید ضیاءالدین طباطبایی- رأی دهند. در مقابل، گروههایی مانند کمیته رنجبران در اطلاعیههای خود تلاش می کرد اقدامات سیدضیا را خنثی کند.
جمعیت معارف پرور ضمن اعلام حمایت خود از حکومت افاضل، بر ضرورت وجود خصیصههای علم و فاکاری در نمایندگان تأکید کرد و طرفداران این عقیده را به تشکیل شعبه و انتخابات کاندیدا در تهران و ولایات دعوت کرد این جمعیت تشکیلات مذکور را موقتی دانست و پیشنهاد کرد پس از خاتمه انتخابات و تشکیل حکومت افاضل شعبه انتخابیه به صورت کلاسهای اکابر علمی و صنعتی درآید.
آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید ساکن در عراق طی اعلامیهای کاندیدای مورد نظر خود برای تهران را معرفی کرد: «آقای سید ابوالقاسم کاشانی مدتی است که به تهران آمده و صفات حمیده و شایسته دارد. رأی وی در مسائل شرع نافذ است. مردم وجود او را غنیمت شمرده در خدمت وی مسامحه نکنند.»
دموکراتها از نظر حزبی متشکلترین دسته سیاسی بودند. در انتخابات مجلس پنجم آزادیخواهان، سوسیال دموکراتها و اتحادیه فلاحین آذربایجان، هیئت آزادیخواهان قزوین، دموکراتهای خراسان، اتحادیه کارگران انزلی، اتحاد اسلام فارس، دموکراتهای فارس، جمعیت کارگران فارس و دموکرات زرهپوش کرمانشاه، از دستجاتی هستند که در روزنامهها فعالیت انتخاباتی آنها ثبت و ضبط شده است.
در انتخابات مجلس پنجم به جز ایلات ترکمان، کوکلان و یموت، که گزارشی از انتخابات آنها به مجلس نرسید و نمایندهای در پارلمان نداشتند. میزان آرای اخذ شده در کل کشور بالغ بر 926 هزار نفر بود. در بین نمایندگان مجلس پنجم ارباب کیخسرو شاهرخ با تعداد 2538 رای از مجموع 2590 رای توانسته بود 98 درصد آرای زرتشتیان را کسب نماید. پس از وی، میرزا محمدعلی خان مصباح دیوان با 3557 رای از مجموع 3671 رای 97 درصد آرای مردم سیستان و میرزا شهابالدین بقائی کرمانی با 8031 رای از مجموع 8306 رای 96 درصد آرای مردم رفسنجان را کسب کرده بودند. کمترین میزان آرا نیز از آن سید یعقوب شیرازی بود. وی با کسب 525 رای از مجموع کل 3493 رای تنها توانسته بود 15 درصد آرای ایلات خمسه فارس را به خود اختصاص دهد. این میزان برای نماینده اول تهران میرزا حسین خان مؤتمنالملک 38 درصد؛ نماینده اول فارس، ضیاءالادبا 54 درصد، نماینده اول تبریز، میرزا زینالعابدین رهنما 55 درصد؛ نماینده اول مشهد، صولتالسلطنه، 53 درصد و نماینده اول کرمانشاه، نصرتالدوله فیروز، 69 درصد بوده است.
همان طور که گفته شد با تصویب مجلس، احمدشاه از سلطنت خلع شد و حکومت موقت «در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضاخان پهلوی» سپرده شد و «تعیین تکلیف حکومت قطعی» به مجلس مؤسسان واگذار شد. با تشکیل یک مجلس مؤسسان در 21 آذر 1304 سلطنت ایران به «آقای رضا پهلوی» واگذار شد.
از بهنامترین نمایندگان این دوره میتوان اشاره کرد به:
ارباب کیخسرو شاهرخ (نماینده زرتشتیان در یازده دوره مجلس از دوره ددوم تا دوازدهم)، حاج میرزا یحیی دولتآبادی (اصفهان)، رضا تجدد (ساری)، میرزامحمدتقی ملکالشعرا بهار (تبریز-فراکسیون اصلاحطلبان)، سید محمد تدین (بیرجند-رهبر فراکسیون تجدد)، میرزا ابراهیمخان حکیمالملک (تبریز)، میرزا محمدخان مصدقالسلطنه (تهران)، سید حسن مدرس (تهران-عضو فراکسیون اصلاحطلبان)، سلیمان میرزا اسکندری (تهران-رهبر حزب سوسیالیست، مؤتلف با فراکسیون تجدد، عضو فراکسیون آزادیخواه)، میرزا حسنخان مشیرالدوله پیرنیا (تهران)، حسین علا (تهران)، میرزا شهابالدین مظفر کرمانی (رفسنجان)، علی دشتی (ساوه-که اعتبارنامه او رد شد و به جای او سردار اسعد بختیاری راهی مجلس شد)، شاهزاده فیروز میرزا نصرتالدوله فیروز (کرمانشاه)، میرزا علی اکبر خان داور (لار)، سید محمدرضا مساوات (مهاباد)، عبدالحسینخان سردارمعظم تیمورتاش (نیشابور)، میرزا آقاخان فریار همدانی (اردبیل-مدیر روزنامه عصر انقلاب).