ماموریت و رسالت حزبی در ارتقای سطح ارتباط بین نسلی
چهارشنبه 5 مهر 1402 - 10:14:32

حسن اسدی 
یکی از واقعیت های ملال آور تاریخی که بصورت عادت در حوزه کار سیاسی در ایران چهره کرده اختصاصی شدن تولیدات سیاسی برای نخبگان و روشنفکران می باشد یعنی حزب با احساس افتخار تمام می کوشد تا نخبه ها و فرهیخته های بیشتری را جذب خود کند تا آنهایی که به ویترین حزب نگاه می کنند بگویند که به به چه مجموعه قوی و با وزنی در ظاهر این خواست و تلاش زیبا و به حق جلوه می کند زیرا که حزب در اصل وظیفه دارد که مولد تئوری و نظریه های مربوط به پیشرفت و توسعه باشد به نحوی که در مقام مقایسه تولیداتش از تولیدات احزاب دیگر کیفی تر و غنی تر به چشم بیاید و چنین عملی به جز از عهده نخبگان و فرهیختگان از عهده کس دیگری بر نمی آید.
یعنی هرچه توان کیفی حزب در تولید فکر بالاتر وزن اجتماعی آن بیشتر  و هم چنین در جریان عمل و بتوسط گروه های بزرگتری از نخبگان و فرهیختگان بر روند رفتار و عملکرد حزب رقیب نظارت داشته باشد تا بتواند ضمن باز داشتن آن از انحرافات در قامت مدافعی سرسخت برای حمایت و صیانت از منافع عمومی جلوه گر شود اما توقف در همین حد و به نوعی تمرکز دادن همه فعالیت برای برقراری محض ارتباط با روشنفکران و نخبگان ضمن بسته نگه داشتن فضای تعاملات داخل حزبی عملا راه ارتباطی سیال و پردامنه با اقشار دیگر اجتماعی را می بندد تا جایی که نه مردم می دانند که حزبی وجود دارد و از چه می گوید تا با تبعیت از آن راه خود را بشناسند و روش های عملی خود را در یابند و نه حزب می داند که مردم از چه چیزی خوششان می آید و یا بدان نیازمندند تا مطابق با تمایل و نیاز مردم به تولید محتوا دست زند و یا برای تربیت نیروهای مورد نیاز از طریق سنجش افکار عمومی مطالب و گروه های ارتباطی و آموزشی تولید و ایجاد کند.
حال اگر همین نقطه ضعف و یا کاستی در تئوریزه کردن روند فعالیت ها را به حزب اراده ملت ایران متصل سازیم ره آورد آنالیز آن آیا غیر ازاین خواهد بود که بگوییم پس از تاسیس رفته رفته دامنه ارتباطی حزب با جامعه اعم از ساکنین قاعده هرم اجتماعی و یا دانش آموختگان و فرهیختگان کاسته شده و حزب از نظر تولید محتوا و تربیت کادر روز بروز با افول مواجه شده است البته ضمن تاکید روی واقعیت فوق باید به این حقیقت تلخ موجود در جامعه سیاسی ایران توجه کنیم که با همه انتقادات حزب اراده ملت ایران در میان همه احزاب موجود دارای بیشترین تکاپو در همه عرصه های ماموریتی می باشد یعنی اگر وضع و حال حزب ما این است وای به حال احزاب و جریانات سیاسی دیگر که از کل کارنامه و اعتبار حزبی فقط نام آن را یدک می کشند 
حتما دوستان خواهند گفت که خوب گیریم که همه این آسیب شناسی درست باشد برای مواجهه جهت مدیریت روند و یا برون رفت ازاین شرایط چه باید کرد ؟
به اعتقاد من ابتدا باید بحث های گسترده و جامعی در خصوص شناسایی گروه های هدف و تفسیر نیاز های واقعی آن صورت گیرد تا ابتدا فرایند ابتر و غیر فعال شناسایی و تربیت نیروی جدید سیاسی باز آفرینی گردد زیرا که حزب حداقل در دهه هشتاد و نود نیروهای جوان بسیاری را پیرامون خود جمع کرده بود که باید با مراجعه مجدد به همان نیروها باززایی مجددی از انگیزه ها و خواست این دوستان صورت گیرد و در گام بعدی با یک واکاویی جدی اتفاقات و چالش های اخیر سیاسی جامعه و خیزش هایی که مردم برای انتقال اعتراضات خود داشته اند دنبال این داستان گرفته شود که تم اصلی خواست و مطالبه مردم چه بوده است و چرا با وجود این همه همکوشی جریان های معترض صدای قوی و واحدی تولید نمی شود تا در شعاع آن حکومت متوجه شود که اعتراضات واقعیت دارند و الزاما باید به انها توجه شود و اگر بنا به دلایلی حکومتیان نمی فهمند که خواست و مطالبه مردم چیست؟ حزب با داده های آماری و تحلیل های دقیق ابتدا مردم را برای تمرکز درخواست های واحد و مشترک تحت هدایت بگیرد و هم چنین به حکومت بگوید که خواسته دقیق و واقعی مردم در کف خیابان ها چیست؟ زیرا که تنها در لوای راه اندازی این روند است که حزب می تواند ارتباط پر دامنه ای را با مردم و نسل جوان جامعه برقرار کند تا بتواند به آنها بباوراند که تنها راه برون رفت از ایستایی هلاک آور امروز جامعه در حرکت علمی و نیروسازی عمیق است 
دوستان مخاطب من باید به این و اقعیت جدی وتهدید کننده عنایت بورزند که نسل ما آخرین حلقه از جامعه سیاسی معتقد و تشکل باور ایرانی است که شدیدا در معرض اضمحلال و انقراض است و پر بیراه نخواهد بود اگر بگویم که اگر نتوانیم بین این نسل و نسل های آینده پل ارتباطی انتقال دهنده تجربیات ایجاد کنیم آینده مملکت با شتابی که در علم و اعتقاد گریزی یافته است بسیار فاجعه بار خواهد بود تا جایی که می شود گفت چندان دور نخواهد بود که شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران به چیزی شبیه به آنچه که در افغانستان حاکم است تبدیل شود یعنی فقدان رابطه عمیق بین نسل گذشته سیاسی و نسل های جدید گذشتگان را به فساد سوق دهد و جوانان را به لاابالیگری و یا خشونت طلبی سوق دهد و سالهای سال بدین منوال بگذرد و تمام منابع مادی و انسانی نابود و مضمحل گردد البته ناگفته نماند که بروز چنین حالتی برای حکومتیان حاکم بر جامعه چندان نا مطلوب نخواهد بود زیرا که آنان فکر می کنند هر چقدر جامعه ایرانی از فهم علمی مدیریت سیاسی جامعه و روش های شناسایی و حمایت از منابع مادی و معنوی دور باشد دوام حکومت آنها پایدارتر خواهد بود هرچند که اگر چنین وضعیتی حاکم شود از انسانیت چیزی نمی ماند تا برای تسلط بر آن باب افتخار مفتوح بماند.



http://eradehmellat.ir/fa/News/3404/ماموریت-و-رسالت-حزبی-در-ارتقای-سطح-ارتباط-بین-نسلی
بستن   چاپ