رد پای نُت
چهارشنبه 25 مرداد 1402 - 17:15:18

محمد هادی خوشکلام 

داشتن هوش موسیقایی به این معنی است که نسبت به عوامل مختلف هنر موسیقی درک و شناخت وجود داشته باشد البته این شناخت بسیار نسبی متنوع و از محدودیت‌های خاص خود برخوردار است.
ازنقطه‌نظر آموزشی هنگامی که سه عامل تجربه، غریزه و شعور با یکدیگر تلاقی می‌کنند، مشکلات دردسرآفرین امکان بروز می‌یابند در آموزش نظری این مشکلات به وجود نمی‌آید؛ زیرا ما درباره مسائل ذهنی به طور هوشمندانه بحث و تبادل نظر می‌کنیم و ذهن قابلیت پذیرش اندیشه‌های متفاوت را دارد .
اما آموزش خلاق موسیقی روند دیگری دارد روندی که در آن و قبل از هر چیز غریزه و عملکرد هماهنگ ناخودآگاه مدنظر قرار می‌گیرد. در اینجاست که عوامل آموزشی می‌توانند تا جای مشخصی بدون دلیل منطقی حضور داشته باشند بدون آنکه بدانیم چگونه عمل می‌کنند غالباً به همین ترتیب است که حاصل عمل از ارزشی ناب برخوردار است؛ زیرا ذهن احتمال به مخاطره انداختن روند طبیعی را فراهم می‌کند.
حیوانات به این طریق عمل می‌کنند، آنها بدون آنکه خود بدانند ریتم واقعی را به اجرا می‌گذارند، پرندگان نیز غالباً با ریتم بسیار نرم و لطیفی آواز می‌خوانند. کودک در این گونه حرکات و ریتم‌ها، همچون انسان‌های بدوی اغلب از کمال برخوردار است به‌محض آنکه کودک در مورد عمل خود فکر کند احتمال به مخاطره افتادن روند طبیعی به وجود می‌آید .
در آموزش ریتم، عبور از مرحله ناخودآگاه موسیقایی، به مرحله خواندن و نوشتن موسیقایی به‌ویژه توسط میزان امکان‌پذیر می‌شود. هنگامی که ما از میزان صحبت می‌کنیم سه عامل مشخص و ویژه آن موردنظر ما است: سرعت، ضرب اول و تقسیمات دوتایی یا سه‌تایی.
در بحث شنوایی موسیقی دو عامل اصلی سبب می‌شوند تا ما نسبت به عوامل صوتی شناخت و آگاهی پیدا کنیم این دو عامل نام نت‌ها و درجات هستند، در اجرای بعضی از سازها این عوامل توسط یک سری علائم مشخص جایگزین می‌شوند (علائم قراردادی همچون خطوط، حروف، اعداد غیره که موسیقی توسط آنها نوشته می‌شود).
حتی ماهیت مادی و جسمانی ساز نیز، هرچند وسیله‌ای ناقص برای شناخت موسیقی است، اما وجود نمادهای تصویری، آموزش موسیقی را با مشکل اساسی مواجه می‌سازند؛ زیرا این نمادهای تصویری هیچ‌گونه کمکی برای فراگیری تونالیته، آکوردها و در نتیجه هارمونی نخواهند بود. در عوض، این نمادها موجب پدیدآمدن نتایج سریع اما ابتدایی در نوازندگی ساز می‌شوند. برای داشتن هوش موسیقایی، تمرین جدی آواز یا ساز الزامی است. برای به‌وجودآوردن هنری که هم حس و هم اندیشه در آن نقش ارضاکننده داشته باشد، به هم پیوستن هم‌زمان تفکر حس و عمل و اثرگذاری هر کدام از این سه عامل بر دیگری ضروری است .
در آموزش موسیقی می‌بایست از همان ابتدا نام نت‌ها را فراگرفت، البته نه به‌عنوان تئوری بلکه به‌عنوان یک نام‌گذاری صرف و ساده اصوات همان گونه که ما کلمات را در زندگی روزمره به کار می‌بریم و استفاده می‌کنیم؛ بنابراین در اینجا هنوز بحث سولفژ در میان نیامده است، بلکه یک مقدمه ناخودآگاه به‌منظور نوشتن و خواندن موسیقی مطرح است بعضی از آوازهای کوچک که در اشعار آنان نام نت‌ها آمده است کودکان را به طور مقدماتی، به فراگیری این نام‌ها جلب می‌کنند تا به‌تدریج به شناخت هرچه بیشتر دست یابد .
هنرجویان زیادی را تقریباً در تمام سنین دیده‌ایم که می‌خواستند موسیقی را بدون استفاده از نام نت‌ها فرابگیرند. حتی بعضی از معلمین موسیقی به‌منظور واکنش نشان‌دادن در برابر مضرات شنوایی مطلق در تمرینات خود، نام نت‌ها را حذف کرده‌اند .
صرفاً در بعضی تمرینات عمومی شنوایی است که ضرورت حذف لحظه‌ای نام نت‌ها احساس می‌شود تا هنرجویانی که بیش از حد به شنوایی مطلق وابسته شده‌اند رهایی یابند، این روش شاید برای اینکه عملکرد حسی و ذهنی هر انسان کنترل شود قابل‌توجه باشد اما بدیهی است که استفاده از نام نت‌ها می‌تواند مانع به‌وقوع‌پیوستن بعضی از تجربیات احساسی در ما شود. اما به هر حال به کارگیری نام نت‌های موسیقایی می‌تواند کمک بسیار مؤثری در تثبیت احساسات و عواطف انسانی داشته  باشد.


http://eradehmellat.ir/fa/News/3329/رد-پای-نُت
بستن   چاپ