مطمئنم که بارها و بارها در نوشتههای خودتان و یا نوشتههای دیگران که به مطالعه آنها اقدام کردهاید با مفهومی به نام انسان اجتماعی و سازمان و ساختار اجتماعی روبهرو شدهاید و یا بهقول معروف در ابتدای هر انشایی آوردهاید که البته باید بدانیم که انسان موجودی اجتماعی است و اجتماع مجموعهای متشکل از سازمانهای مرتبط بهم از طریق مناسبات مختلف میباشد که برای هدفی خاص که بهبود و سربلندی مردم است تلاش میکنند. اما سئوال اینجاست که اگر همه ما میدانیم و یا باید بدانیم چرا نمیدانیم و بر اثر این ندانستن نه به کار جمعی تن میدهیم و نه سازمان و مناسبات را به رسمیت میشناسیم تا جایی که اگر دری به تختهای خورد و از سر نداشتن هدف و نیروی متخصص ما را بر سر کاری گماردند و اداره سازمانی را به ما سپردند محیط آن را حیاط خلوت خود تلقی کرده و همچون زالو به مکیدن خون آن مشغول میشویم تا جایی که چون وقت بیرون رفتن ما فرا میرسد از سازمان موجودیت نحیف و بی رمقی باقی میماند که حتی قادر به کمترین تحرکی نیست.
برای نمونه در قانون اساسی آمده است که انسان موجودی با دو حوزه از نیاز میباشد که عبارتند از:
1- حوزه نیازهای بدنی که تأمین آنها برای داشتن بدنی سالم الزامی است
2- حوزه نیازهای معنوی که باید تأمین شوند تا انسان بتواند خود را در موقعیت خلیفه الاهی قرار دهد
در این مقال حوزه دوم را درز میگیریم و به نیازهای فردی و اجتماعی بدنی و یا سلامت جسمی انسان ورود میکنیم تا بدانیم که اگر انسان به سلامت جسمی دست نیابد چه بر سرش میآید؟ مسلم است که حوزه سلامت بدنی و نیازهای اختصاصی این حوزه دامن فراخی را در بر میگیرد که از معاش تا ورزش و تربیت بدنی را در بر میگیرد که من سعی میکنم در حوزه تربیت بدنی که همانا حوزه تربیت انسان برای تحمل انجام کارهای بزرگ است و ارد شوم و بنمایم که در کشور ما با همه تأکیدات که در فرهنگ عمومی ما اعم از توصیههای آیینی و دینی در عرصه ورزش آمده به این واقعیت بپردازم که چرا در ایران نگاه به ورزش بسیار سطحی و غیر علمی میباشد؟
برای پاسخ به این سئوال ابتدا لازم است در یک داوری کلان عنوان بدارم که تنها در ورزش نیست که سطح انتظار ما از سازمان بسیار دون پایه و فاقد اهداف متعالی میشود بلکه ما در همه نگاه به ساختار دچار این بلیه عظمی هستیم اما چون در این مجموعه بحثها بر مبنای نگاه و داوری به ورزش است بهصورت اختصاصی به قلمرو ورزش ورود میکنیم تا بدانیم که چرا دقیقاً در مخالفت با قانون اساسی و منطق جهانی ورزش را که باید یک مجموعه هدفمند میشناختیم و برایش هزینه میکردیم یک سازمان فصل و بی برنامه و محض تفریح و سرگرمی شناخته و بسیار منفعل از کنار آن گذر میکنیم؟ برای نمونه آیا همه فوتبال ایران داستانش در دو تیم استقلال و پرسپولیس خلاصه میشود؟ یعنی در قانون اساسی و قوانین موضوعه اصلی داریم که در آن آمده باشد که همهچیز باید فدای این دو غول تنوره کش و سیریناپذیر شود؟
مسلم است که نه زیرا در قانون اساسی دولت مکلف است که همه امکانات ورزشی را به رایگان برای همه آحاد ملت ایران تهیه و آماده کند اما چرا این نگاه جابهجا میشود و همهچیز به کام مافیای پشت نام این دو باشگاه قرار میگیرد سئوالی است که باید جوابش را در ادارات ورزش شهرستانها و ادارات کل استانها جستجو کرد؟
حسن اسدی
http://eradehmellat.ir/fa/News/3291/فلسفه-وجودی-زندگی-جمعی-و-نهادهای-اجتماعی-چیست