علیرضا مقدم پژوهشگر و فعال سیاسی
حاما و مطالبات مردمی
سه شنبه 20 آبان 1399 - 09:47:34
|
|
خروج حزب اراده ملت ایران از شورای هماهنگی اصلاحطلبان را میتوان تصمیمی بزرگ و اثرگذار و جسورانه نهتنها در تاریخ حیات این حزب بلکه در کل تاریخ اصلاحطلبی کشور برشمرد. چراکه این تصمیم بزرگ از طرفی نشانگر همسویی و انطباق کامل حزب اراده ملت ایران با خواست و اراده ملت ایران و درجه اهمیتدهی حزب به مطالبات بهحق مردمی بوده و از دیگر سو پیغام و هشداری است برای آن دسته از جریان اصلاحات که منفعتطلبی را ارزش خود قرار داده و با منشی قدرتطلبانه هر زمان که به قدرت رسیده با جریان حاکمیت همسو شده و آرمانهای اصلاحگرانه را به بوته فراموشی سپرده و هر زمان با کماقبالی و بیتوجهی حاکمیت روبرو گردیده فریاد اصلاحطلبیشان گوش فلک را کر نموده است. هسته مرکزی حزب اراده ملت ایران بهدرستی و بهموقع به این تشخیص اساسی رسیده است که توسعه همهجانبه فرهنگی- اقتصادی - اجتماعی و سیاسی نیاز اولیه کشور بوده و بر این مبنا جامعهیِ تشنهیِ تغییر، نیاز اساسی و بنیادین به یک پارادایم نو و قوی برای مطالبات برحق خود دارد. در شرایطی که ناخرسندی خواص از عملکرد دولت تدبیر و امید با بیاعتمادی عمومی به خاطر تورم افسارگسیخته چند سال اخیر گره خورد و موج اعتراضات مردمی را برانگیخت خیلی از فعالان سیاسی با نگاه بدبینانه مرگ اصلاحات را اعلام نمودند! اما در این شرایط حاما تصمیم گرفت که جانی دوباره به این تن بیمار و رنجور ببخشید و این ممکن نمیشد مگر با ازخودگذشتگی تا از جان خویش بر این کالبد در حال احتضار بدمد. با نگاهی دوباره به سخنان دبیرکل حاما در نهمین کنگره حزب که قریب به دو سال قبل از خروج حزب از شورای هماهنگی اصلاحطلبان بوده بهروشنی میتوان دغدغهمندی شورای مرکزی حزب را در خصوص آینده اصلاحات بهوضوح دید. در آن مراسم آقای دکتر حکیمی پور ضمن اشاره بر لزوم گفتمان انتقادی از جریان اصلاحات تصریح نمودند: «اصلاحطلبی یک ایدئولوژی نیست، بلکه یک منش است. منشی مبتنی بر شفافیت و پاکدستی و قانونمندی و داشتن قلبی دردمند برای پیشرفت کشور و آینده ایران» و سپس اضافه کردند: «ما نیازمند تعریف تازه و جامعتری از اصلاحطلبی هستیم، تعریفی که خواستهها و مطالبات برحق همه مردم ایران را در بر داشته باشد» در اینجا قصد نداریم به دلایل اتخاذ این تصمیم از سوی حزب بپردازیم چراکه متن بیانیه بهصورت اتم و اکمل به موضوع پرداخته و بهروشنی آن را تبیین نموده است بنابراین فقط اشاره گذرایی به دستاوردهای آن خواهیم نمود؛ همه ما به عیان میدانیم که عامه مردم نه امیدی به اصلاحطلبان و نه اعتمادی به اصولگرایان دارند، چراکه هر دوی این جریانهای سیاسی توفیق چندانی در اداره کشور و جلب رضایت و اعتماد عمومی نداشته و کشور گامبهگام بهسوی قهقرا پیش رفته و مصائب و معضلات ریشهدارتر و بر روی هم انباشته شده و بهصورت لاینحل دیده میشود. علاوه بر این هر جا که شخصی یا گروهی پیدا شده تا باهمتی مضاعف گره از مشکلات بگشایند، متأسفانه ارادهای پنهان از انجام آن جلوگیری نموده و در نهایت کمترین دستاوردی عاید نگردیده است. در این اوضاعواحوال تکلیف یک حزب مردمی که خود را متعهد و ملزم به خدمت به ملت میداند چیست؟ آیا باید همچنان در مسیری ادامه حضور داشته باشد که هیچ چشماندازی برای توسعه و هیچ برنامهای برای خروج از بحران ندارد؟ خروج حزب اراده ملت ایران از شورای هماهنگی اصلاحطلبان فرصت مغتنمی است برای آسیبشناسی جریان اصلاحات و همچنین بازتعریف گفتمان اصلاحات بر پایه پاردایمی جدید برای پیگیری مطالبات. بر این اساس تصمیم بر خروج از شورای هماهنگی گرفته شد تا با نگاهی منتقدانه به خویشتن و نگاهی مصلحانه به جریان اصلاحطلبی، گفتمان جدیدی را بر مبنای خواست و اراده ملت ایران طرحریزی و ارائه نماید، باشد که با اجماع تمامی دلسوزان کشور آیندهای روشن و افتخارآمیز برای ایران و ایرانی رقم بخورد.
http://eradehmellat.ir/fa/News/256/حاما-و-مطالبات-مردمی
|