به مناسبت سالگرد دوم خرداد سال 1376 (پیروزی تاریخی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری) خبرگزاری ایلنا مصاحبه ای صورت داد با دبیرکل حزب اراده ملت ایران. بنا به اهمیت این موضوع، در این شماره گفتگوی ویژه، بازنشر این مصاحبه را به نقل از خبرگزاری ایلنا میآوریم.
دبیرکل حزب اراده ملت گفت: دوم خرداد را مردم به وجود آوردند. با اینکه چند حزب و گروه حضور داشتند اما مردم خیلی جلوتر از احزاب و تشکلها قرار داشتند. احزاب میدویدند تا به مردم برسند. اشکال از اینجا بود که عدهای گمان کردند، دوم خرداد را آنها خلق کردند، برخی احزاب شروع کردند به ایجاد ممیزی و فیلترگذاری، مفاهیمی چون اصلاحطلب اصلی و بدلی درست کردند که تمامی این موارد، کلاً ضد مشی اصلاحطلبی است و بهنوعی مصادره به مطلوب کردن انرژی و توان آزادشده از سوی مردم است و بهنوعی رفتاری فرصتطلبانه محسوب میشود.
احمد حکیمیپور دبیرکل حزب اراده ملت در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به سالگرد انتخابات دوم خرداد 1376 و در پاسخ به این پرسش که از نظر شما چه دلایل و عواملی باعث شد تا آقای خاتمی پیروز انتخابات شود، گفت: آن زمان انتخابات رقابتی بود و فضا به شکلی بود که مردم احساس کردند که ممکن است بتوانند فرد دیگری را انتخاب کنند و به همین دلیل رأیهای خاموش و بیتفاوت فعال شدند و به صحنه آمدند. از طرفی کمپین انتخاباتی آقای خاتمی حرفهای نو میزد که برای مردم و بهویژه قشر جوان، تحصیلکرده و دانشگاهی دارای جذبه بود. این موارد، آرای آقای خاتمی را بسیج کرد و در روزهای نهایی باعث افزایش میزان مشارکت شد و در همان مرحله نخست، آقای خاتمی با اختلافی فاحش پیروز میدان شد. ضمن اینکه همه نیروهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تمام نیروهای فعال در عرصههای مختلف جامعه در کارزار انتخابات شرکت کردند.
وی افزود: بهنوعی میشود گفت بعد از مدتها بود که اتفاق جدیدی در عرصه انتخابات رخ میداد و تمامی لایههای اجتماعی نسبت به انتخابات حساس شده بودند. فعالان اقتصادی، دانشگاهیان، هنرمندان، اصناف، کلاً اقشار و اقوام مختلف همه به شکلی احساس کرده بودند که باید در این رقابت حضور داشته باشند و میتوانند مطالباتشان را در این انتخابات به دست بیاورند. این موارد کمک کرد تا انتخابات پرشور شود و ما شاهد انتخاباتی با مشارکت بالا بودیم که بهنوعی به یک حماسه تبدیل شد.
حکیمیپور در پاسخ به این سؤال که: آیا امکان تکرار انتخابات دوم خرداد در انتخابات پیشرو وجود دارد؟ اساساً چه عواملی سبب میشود تا شاهد انتخابات پرشور مانند انتخابات دوم خرداد 76 باشیم، گفت: انتخابات دوم خرداد منحصربهفرد بود و دیگر تکرار نمیشود. انتظار انتخابات پرشور و با مشارکت بالا در ایران، باتوجهبه اتفاقاتی که در سالهای اخیر افتاده، سخت است. چون متأسفانه آن انگیزهها، شوروشوق در اثر بدعملیهایی که توسط نهاد انتخابات صورت گرفت و همگی مشارکت گریز بود، کاهش پیدا کرد و مردم تا حدی امیدشان را به صندوق رأی ازدستدادهاند. باید دید متولیان امر چطور میتوانند این اعتماد را برگردانند تا مردم احساس کنند کماکان میتوانند مطالباتشان را از طریق انتخابات و صندوق رأی دنبال کنند.
وی افزود: این موضوع بستگی به مسئولان و نهادهایی دارد که مدیریت انتخابات در دست آنهاست و آنان انتخابات را برگزار کرده و روی آن نظارت میکنند. آنها که طبق وظایف قانونیشان باید این اعتماد را به مردم برگردانند. شورای نگهبان با اِعمال رد صلاحیتها، هیچوقت توضیح نداد که افراد رد صلاحیت شده به چه دلایلی رد شدند. وقتی بگوییم سردشدن تنور انتخابات و دلسرد شدن مردم در انتخابات نتیجه عملکرد مسئولان کشور در نهادهای انتخاباتی است، بلافاصله به آقایان برمیخورد. به طور مثال مسئول سابق شورای نگهبان میگوید شورای نگهبان مسئول گرمکردن انتخابات نیست. باید از ایشان سؤال کرد اگر مسئول گرمکردن انتخابات نیست، پس مسئول و عامل سردکردن انتخابات هم نباید باشد.
وی تصریح کرد: یکی از دلایل این است که رسیدگی به صلاحیتها موضوع عجیبوغریبی شده و باعث شده احزاب، تشکلها و کنشگران سیاسی مجالی برای حضور پیدا نکنند تا به عرصه انتخابات وارد شوند، دستگاهها باید این مسئله را بررسی کنند و ببینند مشکل چیست. ما گفتیم در اکثر کشورهای دنیا که انتخابات در آنجا تعیینکننده است، گردش امور، مناسبات و قدرت از طریق انتخابات صورت میگیرد، انتخابات بر دوش احزاب میچرخد و احزاب هستند که انتخابات را رقابتی میکنند. شما نگاه کنید به طور مثال شما میخواهید مسابقه فوتبال برگزار کنید اما تیمی در میدان نیست، منظور من از تیم، احزاباند. یا اینکه میخواهید جشنواره فیلم برگزار کنید فیلم و فیلمسازی نیست؛ بنابراین انتخابات هم بدون تحزب و احزاب اصلاً انتخابات نیست. حالا آقایان میگویند ما در کشور احزابی داریم؛ اما خودشان فعال نیستند؛ باید پاسخ داد که شما مگر میگذارید احزاب فعالیت کنند و در صحنه وارد شوند؟ شما اصلاً نیروهای مطلوب آنها را تأیید میکنید؟ چون خود حزب بیش از همه نگران سرنوشت کار و آینده خویش است - تا در برابر مردم سرافکنده نشود - هرکسی را کاندیدا نمیکند. کسانی را به صحنه انتخابات میفرستد که مردم به او رأی دهند و حزب هم به آن فرد افتخار کرده و فردا بتواند پاسخگو باشد و سربلند کند.
حکیمیپور تصریح کرد: بنابراین باید اجازه بدهند احزاب فعال شوند و کاندیداها از مجاری احزاب جلوآمده و خود احزاب در درون خود افرادشان را الک کنند و کسانی که قابلیت و صلاحیت لازم را ندارند، اصلاً معرفی نشوند. به هر صورت این موارد مشکلات ما بوده و در این مورد آنقدر و بهکرات، صحبت کردیم که خودمان هم خسته شدیم و برایمان تکراری شده است.
در پاسخ به این پرسش که صرفنظر از شرایط بیرونی، در داخل جریان اصلاحات اگر بخواهیم آسیبشناسی از درون جریان انجام دهیم، چه عواملی بر پرشور نبودن فعالیت سیاسی دخیل بوده، طوری که اصلاحطلبان نتوانند به شکل مطلوب در صحنه حضور داشته باشند، این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: در مورد جریان اصلاحات بحث وسیعی وجود دارد. اصلاحطلبان را در حد چند گروه که اسم اصلاحطلبی دارند نبینید. جریان اصلاحات ریشه تاریخی دارد. این جریان خشکیده نیست. یک مشی است. حالا برای بهبود شرایط جامعه، یکی از خطمشیهای موجود هم اصلاحطلبی است که در جامعه ایران نه از بین رفته و نه خواهد رفت.
وی افزود: معتقدم گروهها و احزاب اصلاحطلب باید بهطورجدی خودشان را آسیبشناسی کنند. درباره گفتمان، ساختار و عملکردشان با خود و مردم صادق و شفاف باشند. اما این موضوع خیلی بهتعویقافتاده است. آسیب مهمی که حزب ما نیز درگیر آن بود و حداقل تأخیری 20ساله اینجا وجود دارد. در انتخابات 84، به عملکرد اصلاحطلبان خیلی نقد وارد بود؛ اما اصلاحطلبان هیچوقت ننشستند داخل خودشان این مشکلات را نقد کنند و دنبال راهحلی باشند. اصلاحطلبان سر بزنگاهها از نقدها فرار کردند و بهانهشان هم این بود که رقیب سوءاستفاده میکند و الان وقت مناسبی نیست و بماند برای بعد. این ضعفها انتخابات به انتخابات رویهم تلمبار شده و این جریان اکنون با انبوهی از سؤالات درونی و بیرونی مواجه است و باید با پاسخهای درست و قانعکننده بهروز شود. این موضوع هم حکایت خاص خود را دارد. ما هم در حزب، به سهم خود خیلی برای رفعش تلاش کردیم. نامه نوشتیم، مکاتبه کردیم، دیدار کردیم. دلایل خود را مطرح کردیم، اما صدا و پاسخی نشنیدیم.
حکیمیپور در پاسخ به این سؤال که کدام جریان اصلاحطلب باعث شده تا این اتفاقات در جریان اصلاحات رخ دهد، گفت: در جریان اصلاحات مثل هر جریان دیگری، از جمله جریان اصولگرا، افراد فرصتطلب و منفعتطلب هستند که تلاش میکنند منویات خود را در قالب آن جریان پیش ببرند. اصلاحات هم دچار این آسیب شد. دچار محفل گرایی، تصمیمات پشت پرده، شخصگرایی بهجای حزبگرایی و نهادگرایی و اگرچه همواره قرار بود که بنشینیم و بحث کنیم، اما ما ندیدیم جایی این بحثها باز شود. زمانی هم که صحبت باز میشود افرادی وجود دارند که بهجای نقد رفتاری اصلاحطلبان، شروع بهنقد جریان اصلاحات میکنند. عدهای فکر میکنند متولی جریان اصلاحات هستند و آنها باید تعیین کنند که چه وقتی باید نقد کرد، چطور باید نقد کرد، اصلاً نقد چیست، چه کسی باید نقد کند؟ چه کسی باید نقد را جمعبندی کند؟ بنابراین یکسری خود را در قالب متولی و کلیددار جریان اصلاحات میبینند و تا وقتی این نگاه وجود دارد، معلوم است که داستان خودی و غیرخودی باز میشود که به اصلاحطلبی ضربه زد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این پرسش که برای افزایش شور انتخابات چه راهکارهایی وجود دارد تا این شور در مردم ایجاد شود و به صحنه انتخابات بیایند، گفت: دوم خرداد را مردم به وجود آوردند. با اینکه چند حزب و گروه بودند اما مردم خیلی جلوتر از احزاب و تشکلها حضور داشتند. احزاب میدویدند تا به مردم برسند. اشکال از اینجا بود که عدهای فکر کردند دوم خرداد را آنها درست کردند و برخی شروع کردند به ایجاد ممیزی و فیلتر، اصلاحطلب اصلی و بدلی درست کردند که این موارد کلاً ضدمشی اصلاحطلبی است. به هر شکل، اگر موجسواران فرصتطلب اندکی اجازه دهند، مردم ایران در طول 150 سال گذشته در هر نقطه عطفی چه در مشروطیت، چه بعد از شهریور 20 و نهضت ملی، حتی سال 57 و بعد از آن در دوم خرداد سال 76 خوب توانستند مسائل را جمعوجور کنند. وقتی مردم تحولی را رقم میزنند و انرژی جامعه آزاد میشود، یکسری موجسواران حرفهای میآیند و روی مشکلات واقعی مردم راهحلهای کاذب ارائه میدهند و یک دوره سرخوردگی و یأس به مردم تحمیل میکنند. این موضوع جدیدی نیست و ما بعد از دوم خرداد نیز دچار این مشکل و آفت شدیم. به هر صورت کسانی که فکر نمیکردند در دوم خرداد رأی بیاوریم و صددرصد اطمینان داشتند یک میلیون بیشتر رأی نداریم، وقتی آن حماسه اتفاق افتاد فکر کردند این کار خودشان بود و درگیر غروری کاذب شدند. دستاورد مردم را مصادره کردند و اتفاقاتی افتاد که بعداً همه شاهدش بودیم.
حکیمیپور تصریح کرد: بنده از اول این موضوع را نقد کردم و در هر مقطعی حرفهایم را زدم و در حال حاضر سر من بالاست. اما ما هیچوقت دوستان را نه در درون جریان و نه در ملأعام پیدا نکردیم تا حرفهایمان را با هم بزنیم و ببینیم مشکل کجاست. در اینجا غرض مچگیری نیست، میخواهیم فرایندها را اصلاح کنیم. بالاخره نقد فرایندی است، نه اینکه بخواهیم فردی را محکوم کنیم. من معتقدم در حوزه گفتمانی و ساختار و عملکرد، جریان اصلاحات خیلی فرصتسوزی میکند. حداقل از 10 سال پیش باید خود را نقد میکرد. بههرحال هنوز هم فرصت داریم تا زمانی که انتخابات شکل بگیرد اول باید ببینیم خودمان کجا ایستادیم، چه میگوییم و چه پیوندی با جامعه داریم و بعد حرفهای خود را یکی کنیم و برای انتخابات استراتژی تعریف کنیم، هر استراتژی باشد. من نمیتوانم از الان قضاوت کنم که شرکت میکنند یا نمیکنند. کل جریان اصلاحات اول باید تکلیف خود را با خودش معلوم کرده و بعد تکلیف خود را با هوادارانش معلوم کند.
وی در پاسخ به این سؤال که در سالهای گذشته گروهها، جبههها و تشکلهای زیادی متکثر از جریان اصلاحات با عناوین گوناگون مانند شورایعالی سیاستگذاری تشکیل شد که حالا امروز به نام جبهه اصلاحات در حال فعالیت است. آیا تشکیل این جبههها توانسته احزاب و تشکلهای سیاسی اصلاحطلب را با هم متحد کند، گفت: ما نزدیک 20 سال روی این تشکلها وقت گذاشتیم. یکی از احزاب پا به کار بودیم که در همه جلسات، مجامع و برنامهها حضور فعال داشتیم. اگر کار طبق ساختارِ تشکل محوری که تعریف شده بود، جلو میرفت به نتیجه میرسید. مشکل اینجاست که سربزنگاهها گرفتار محفل گرایی و یکسری محاسبات پشت پرده میشویم. میآیند و برای جریان تصمیم میگیرند و آن تصمیمات را جلو میبرند و این آسیب باعث میشود که احزاب ضعیف شده و عملاً چرخ پنجم این فرایندها شوند. در نتیجه همین موارد، جریان اصلاحطلبی که نهادمحور و تشکل محور است، از مسیر اصلیاش دورافتاده است.
دبیرکل حزب اراده ملت ایران گفت: به همین علت ما سه سال قبل از شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب بیرون آمدیم و گفتیم کار خودمان را انجام دهیم. چون در آنجا کار حزبی تضعیف میشود. اما اگر میخواهند تصمیم جدیدی بگیرند و اتفاق جدیدی رقم بزنند، ما همراه خواهیم بود که متأسفانه فرایند کار را مخدوش کردهاند. قرار بود مجمع اصلاحطلبان یا پارلمان اصلاحات تشکیل شود و حتی این تصمیم با رأی سهچهارم اعضا نیز تصویب شده بود؛ اما به یکباره تصمیم عوض شد. ازاینسبب حزب اراده ملت ایران معتقد است که ائتلاف احزاب باید مقطعی و روی موضوعات خاص باشد. ایجاد چنین تشکلهای دائمی که فقط اسمی باشد و هرازچندی بیانیه بدهند، فایده ندارد و صرفاً نهادهای سیاسی و احزاب را تضعیف میکنند. احزاب همسو باید سر هر موضوع خاصی مانند انتخابات با هم بنشینند و فکر میکنند، با هم عمل کنند، باهم تصمیم بگیرند و در یک مقطع مشخص ائتلاف کرده و کار را تمام کنند؛ بنابراین ما ائتلاف دائمی را به نفع احزاب نمیدانیم.
لینک کوتاه
www.ilna news-1360113-tiny-fa.ir
http://eradehmellat.ir/fa/News/2208/بد-عملی-های-نهاد-انتخابات-باعث-مشارکت-گریزی-شده-است