فعالیت ترکیبی حلقه مفقوده رابطه ما با جهان پیرامون
چهارشنبه 10 خرداد 1402 - 22:24:03

بیشترین بخش و حجم تبلیغاتی رسانه‌های دولتی مربوط می‌شود به این نکته که دشمن در مقابل ما دست به جنگ ترکیبی زده است. بدون آنکه وارد در صحت‌وسقم این داستان شوم که آیا مفهومی به نام دشمن چقدر و با چه کم‌وکیفی می‌تواند در مناسبات این روز‌های بشر عینیت بیابد به این پرسش می‌رسم که اگر دشمنی وجود داشته باشد و به جنگ ترکیبی دست بزند آیا نیاز به آن نیست که ما هم به مقاومتی ترکیبی دست بزنیم؟
برای مثال می‌گویند:
دشمن در عرصه‌های فرهنگی با ترویج فرهنگ خود از طریق رسانه‌ها، در حوزه اقتصاد با تحریم، در حوزه سیاست با بایکوت و در حوزه اجتماعی با برهم‌زدن اتحاد و رواج اختلافات قومی و... درصدد آن است که ما را عقب بنشاند و مانع از تحقق آرمان‌هایمان گردد. خوب اگر چنین است، چرا ما در راه‌اندازی فرایندهای دفاعی و مقاومتی ترکیبی این مقدار سست و بی‌رمق عمل می‌کنیم و نتیجه این می‌شود که هرازگاهی کشور درگیر موج‌های بلندی از هرج‌ومرج و هزینه‌های بسیار سنگین حاصل از آن می‌شود؟
برای مثال کار منسجم و برنامه فرهنگی ما در رویارویی با تهاجمات فرهنگی آنها چه بوده است؟
برنامه و اقدام اقتصادی ما در تبدیل تهدید تحریم به فرصت زایایی و تغییر در تولید چه بوده است؟
در صحن سیاست بین‌الملل دستگاه دیپلماسی ما برای دورساختن و بیرون آوردن ما از انزوا چه مسیری پیش گرفته است؟
و درنهایت دستگاه حکومتی ما برای ممانعت از بروز اختلاف و شکاف اجتماعی چه راه کاری را در پیش گرفته است؟
برای روشن‌تر شدن مقصود یک مثال مطرح می‌کنم. اگر صنعت کشاورزی را به منزله ابزاری برای کاستن از فشار تحریم‌ها تلقی کنیم برای کارا کردن این ابزار تاکنون چه کرده‌ایم؟
در مدیریت منابع آبی کدام طرح درازمدت را طرح و پی گرفته‌ایم؟
در احیای خاک دنبال کدام راهبردها و سیاست‌هایی بوده‌ایم؟
آموزش و ترویج کشاورزی بهینه و مکانیزه را چقدر جدی گرفته‌ایم و کدام گام مستحکمی را برایش برداشته‌ایم؟
بازارهای داخلی و خارجی را چگونه شناسایی و تقویت کرده‌ایم؟
مراکز علمی و دانشگاهی ما تا چه میزان از عهده رفع موانع، راهبردهای رشد و درخشندگی صنعت کشَاورزی کشور برآمده‌اند؟
و...
آری به‌راستی اگر پای یک جنگ ترکیبی در میان است. مقابله با جنگ ترکیبی به جبهه دفاع و مقاومتی نیازمند است که به اهمیت ترکیب تمامی نیروها و ظرفیت‌ها، ایجاد یک صف واحد و همبستگی آشناست و از مهارت چنین مدیریت منسجمی برخوردار است. اما گویا ما از فقدان آن رنج می‌بریم. باتوجه‌به این که ما در روابطمان با جهان، آن را پدیده‌ای ترکیبی و پیچیده یافتیم، این الزام را برای خویش ایجاد نکرده‌ایم که به مهارت‌های پیچیده و ترکیبی لازم برای زندگی در چنین جهانی مجهز باشیم. وگرنه صرفاً دانستن اینکه جهان رفتارش ترکیبی است و صرفاً هراس‌افکنی و تبلیغ این ادعا، دردی از دردهای ما درمان نمی‌کند. به‌راستی که جهان پیچیده امروز نیازمند مدیریتی شایسته با متولیان و مسئولینی است که این پیچیدگی‌ها را به شایستگی ادراک می‌کنند و در مواجهه با آنها تصمیمات و الگوهایی کارآمد بکار می‌گیرند. نه افراد معمولی و ساده‌اندیشی که با هزاران ترفند خود را به‌نظام مدیریتی کشور تحمیل کرده و می‌خواهند با هراس‌افکنی پیش بروند.



http://eradehmellat.ir/fa/News/2206/فعالیت-ترکیبی-حلقه-مفقوده-رابطه-ما-با-جهان-پیرامون
بستن   چاپ