اگر از متن آموزش تشکیلاتی (1) که در شماره 62 نشریه آمده بود، در خاطر شما مانده باشد، به این نکته اشاره کردیم که کنش سیاسی در قالب نهادی؛ مانند حزب، از جمله کنشگریهایی است که الزامات و اقتضائاتی دارد. برای مثال؛ حرکتی جمعی و گروهی است و شما را از بِبُر و بدوزهای فردی و اعمال سلیقههای شخصی برحذر میدارد. بسیار دیر بازده است، بهگونهای که شاید در عمر مبارک خویش، زایندگی و بالندگیاش را نبینید و مبتنی بر نهاد است، یعنی تمام تلاشها و حرکات و ثمرات مجموعه شما، بهعنوان میراث به نام ماهیتی نهادی باقی میماند و حتی با ورود و خروج اعضا و نواسات محدود نیروها هم، بنیان آن پابرجاست. اساساً خصلت نهاد این است که با ذخیره و انباشت سالیانِ سال کنشورزی نیروهای متعدد و متکثر، جان میگیرد و میایستد و پیش میرود. به همین روی نهاد از موازین و قواعد ویژه خود پیروی میکند و مناسباتش و کنشهای غیرنهادی توفیر دارد.
همین مختصات البته موجب میشود که جامعه ما، آشنایی و درک بهمراتب کمتر و سطحیتری از ماهیت و عملکرد آن داشته باشد. بهنوعی از آن بیگانه است و لذا ممکن است در پسِ این ناشناختگی، گاهی انتظارات و ارزیابیهای ناروا و ناقص هم از این نهاد روی دهد. در شرایط اجتماعی امروز ما نیز، احیاناً به دلایل مختلف، کنشهای چنین فعالینی، با بی واکنشی و بیتوجهی مردم مواجه میشود. جامعه در بسیاری موارد نهتنها بهآسانی، بموقع و مناسب، بازخوردی مثبت به تلاشهای یک داوطلب حزبی نشان نمیدهد که در اکثر موارد نیز، حتی وی را در معرض انتقاد و نکوهش و سرزنش قرار میدهد؛ لذا باتوجه به ویژگیهایی که در مقدمه متن آورده شد و فراز و نشیبها و تنشهای بسیاری که در این مسیر هست، گاهوبیگاه احساس ندامت، حسرت، خشم، تأسف و عصبانیت بر داوطلب مدنی چیره میشود. او خیلی وقتها از خودش میپرسد:
“چرا در زمانیکه من برای نفع جمعی و با هدف رفع نیازهای جامعه سختیهایی را بر خویش هموار میکنم، جامعه اینچنین ناسپاس، بیتوجه، قدرناشناس و حتی کوتهبینانه برخورد میکند؟ و گاهی حتی مرا که مدام بخاطرش ره میپویم، نمیبیند؟”
دقیقاً همینجاست که باید آموزهای را همچون گوشواره بر گوش کرد، تا کنشگران آرمانگرا در دام تلخِ خود سرزنشی و پشیمانی از کار خویش نیفتند.
واقعیت این است که هیچکسی داوطلبان کنش سیاسی را وادار به انتخاب این سبک زندگی نکرده است. کسی از آنها درخواست نکرده که عمر خود را توأم با از خویش گذشتگی، نثار سیاست و امور سیاسی ملت کنند. کسی ما داوطلبان را مکلف نکرده که از زندگی، جوانی، خوشیها و لذّتهای روزمره و دمدستی خود که اکثرا مشغول آنند، برای رسیدن به آرمانهای اجتماعی دست بکشیم. لحظات خاص سوگ، بیماری، شادی، میهمانی و تفریح با عزیزان و خویشانمان را قلم بگیریم و غالبِ زمان خود را در امور عامالمنفعه سیاسی ره بپیماییم. به همین خاطر خیلیها نیز، بهخاطر انتخاب این سبک زندگی از سوی ما، خود را بدهکار ما و وامدارِ کنشورزی ما حساب نمیکنند. پس ضرورت دارد که مداوم و همیشه این نکته را به خودمان یادآوری کنیم که اگر انتظار قدرشناسی اطرافیان، کسب محبوبیت، رسیدن به دستاوردهای بزرگ و زودهنگام، ایجاد تغییرات مثبت و سریع در جامعه، درک همگرایانه و همراهیهای وفادارانه از سوی مردم را داریم و برای همین انتظارات است که تمام امکانات و توان شخصی خود را فدای مسیر کنش سیاسی میکنیم، دیریازود دچار پشیمانی خواهیم شد. اگر و تنها اگر نتیجهگرایانه به این کار میاندیشیم، حسرت و تأسف، دیریازود به سراغمان خواهد آمد و ما را از عمری که صرف کردیم، نادم خواهد کرد.
کنشگری سیاسی حزبی، نباید با رویکرد قربانیکردن خویش و قربانیکردن زندگی خویش، یکسان تلقی شود. ما بهعنوان یک فعال حزبی باید جایگاه دیگر لذتها، از جمله کنار عزیزان بودن، سفر، تندرستی، عشق، حظبردن از هنر و برقراری روابط عمیق با طبیعت را تعیین و تکریم کنیم. برای این امور هم وقت بگذاریم و درعینحال از نفس و ماهیت کاری که میکنیم لذت ببریم. اگر سروکله زدن با متقاضیان و مخاطبان، آموزشدادن، مطالعه، تحلیل و مباحثه، مشارکتجویی، گفتگو و اقناع دیگران، برایمان زجرآور و سخت و طاقتفرساست و علاقهای به آنها نداریم. اگر انگیزهای برای آگاهکردن، تغییر یا بالندگی دیگران نداریم یا از آموزش سیاسی و توانمندی سیاسی خودمان ذوق نمیکنیم. اگر برای جمعی کارکردن و جمعی تصمیمگرفتن شوقی نداریم. اگر متقاضیان فعالیت سیاسی و چالشهای با ایشان بودن را دوست نداریم، حتماً مسیر اشتباهی را انتخاب کردهایم و کنشورزی سیاسی حزبی بههیچوجه مناسب حال و علقه ما نیست.
این نکته مهم در بدو ورودِ داوطلبان به تشکیلات و همچنین در طی فعالیت تشکیلاتی، باید به روشهای گوناگون و پیاپی به ایشان یادآوری شود تا زندگی، این گوهر منحصربهفرد و استثنایی و بیبازگشت را در اموری که به آن علاقهای آرمانی ندارند یا باعث رنج مداوم آنها میشود، صرف نکنند.
زهره رحیمی، مسئول کمیته آموزش و توانمندسازی حزب اراده ملت ایران