ما و بحران زلزله در خوی
چهارشنبه 24 اسفند 1401 - 10:55:23

سال ها و سال هاست که در زمینه مدیریت بحران در بلایا و سوانح مظالعه می کنم. نمونه های مختلف و متدهای موفق سایر کشورهای جهان را واکاوی کرده و لاجرم سری به نشانه ی حسرت تکان می دهم .اما سوال این است که پس از تمام این متن های کلیشه ای چه باید کرد؟ عیب و مشکل ما از کجاست؟ کشور ما با سوابق متعدد در وقوع زلزله از طبس، بوئین زهرا، رودبار و منجیل، بم و کرمانشاه و .... نمونه های بسیار متنوع و مناسبی جهت درس آموزی از این حوادث داشته است. نمونه هایی که هر کدام قلب را به درد آورده و خاطرات تلخ گذشته را تداعی می کند.اما جواب سوالات بی پاسخ صف کشیده ی ما اینجاست.
:
ما در مدیریت بحران، رویکرد واکنشی داریم نه کنشی
بر اساس استاندارد مدیریت ریسک 31000:2018، رویکرد واکنشی بر دیدگاه سنتی مدیریت بحران بر پایه اقدام اصلاحی بنا شده و همیشه منتظر وقوع رویداد است تا پس از آن اقدام به اصلاح پیامدها نماید.اما رویکرد کنشی، این دیدگاه مدیریتی بر پایه اقدام پیشگیرانه استوار است و محوریت آن، پیشگیری قبل از وقوع می باشد.حال ریشه علت در کجاست؟ در اندیشه و دیدگاه مدیران کشور.
مدیریت بحران، تنها فاز بعد از وقوع سانحه و بلایای طبیعی نیست. بر اساس استاندارد مدیریت بحران و حوادث ISO22320 پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی عناصر مدیریت بحران می باشند.
فاز پیشگیری و آمادگی مربوط به قبل از وقوع، مقابله حین وقوع، بازسازی بعد از وقوع است.
در فاز پیشگیری و آمادگی می توان گفت، خودمان را هر ساله با مانور زلزله در مدارس سرگرم کرده ایم و به جای استفاده از اصول مهندسی و وضع قوانین مربوط به مقاومت سازه ها، به حاشیه رفته ایم .
فاز مقابله را همیشه و همیشه به خودمان باختیم و حتی هنوز در فرهنگ سازی مدیریت صحنه حادثه، ناتوان هستیم.
و نهایتا فاز بازسازی: برای تشریح این فاز از مدیریت بحران، زلزله خوی را مورد بررسی قرار می دهیم .
در اولین دقایق پس از زلزله مدیر بحران و مدیر عملیات چه کسانی هستند؟ از چه کانال های ارتباطی به مسئولین شهرستان و مردم معرفی شده اند؟ در میدان عملیات دستور و فرامین چه کسی ارجحیت دارد؟ ریشه و پایه مدیریت بحران در کشور ما به رفتار ها و تصمیمات مقطعی و احساسی گره خورده است.
پس از وقوع زلزله کمپ هایی برای اسکان موقت زلزله زدگان برپا گردید که داخل سالن های سرپوشیده و فضای باز بودند. اما آن هایی که در چادرها و فضای باز، اسکان داده شدند، آنها چه ابزارها و امکاناتی را دریافت نموده اند؟ برق این چادرها با کابل کشی غیر استاندارد از دکل-های برق فشار قوی به تابلو برق ها وصل گردیده اند. تابلوهایی که معمولا پشت چادرها هستند و هیچ عایق یا ایمنی کافی ندارند. از همه مهمتر این که این تابلو برق ها بدون حریم و علائم هشدار دهنده در دسترس کودکان قرار دارند. 
در این روزها بارها افرادی را مشاهده کردیم که در خانه هایشان به دنبال جمع آوری وسایلشان بودند، چه کسی به آنها مجوز تردد در نقاط ناایمن را داده است؟ مگر این سازه ها مجددا ایمن سازی شده اند؟ یکی از صحنه های غم انگیز در روستاهای شهرستان خوی، منتظر ماندن چند ساعته بعضی از مردم در سرمای کنار جاده ها جهت جانماندن از کمک ها و غذای گرم خیرین بود.در حالی که خواسته های این مردمان بسیار ناچیز هستند، اما انگار اراده ای برای حل این مشکلات به چشم نمی خورد.


محمد بنی اسدی

http://eradehmellat.ir/fa/News/2055/ما-و-بحران-زلزله-در-خوی
بستن   چاپ