نام کتاب: پایان دموکراسی
ناشر: نشر نو
نویسنده: دیوید رانسیمن
مترجم: حسین پیران
260 صفحه
دیوید رانسیمن استاد علوم سیاسی، تاریخ و رئیس گروه مطالعات سیاسی و بینالملل دانشگاه کمبریج است. رانسیمن همچنین مجری پادکست حرفزدن دربارۀ سیاستها است که به مصاحبه با صاحبنظران سیاسی پیرامون اتفاقات جاری دنیای سیاست میپردازد. چگونه دموکراسی پایان مییابد آخرین کتابی است که از رانسیمن منتشر شده است. کتاب حاضر به بررسی سیاست جهانی و آیندهنگری ایالات متحده آمریکایی و مبحث مردمسالاری میپردازد. کودتا را شروعی برای تغییرات معرفی میکند. تغییراتی که منجر به فاجعه شده و پس از آن چیرگی فناوری بر اجتماع میگوید. در نهایت، به این شکل مردمسالاری به پایان میپذیرد
هرگاه که دموکراسی دیگری در سراشیبی سقوط میافتد، میخواهیم بدانیم آیا هشداری است به سرنوشت احتمالی دموکراسی ما؟ هر وقت که جان مردم از یک سیاستمدار به لب میرسد،راهی هست تا سیاستمداری دیگر را بهجای او انتخاب کنند. رهبران مخوف یا چنانکه در چین میگفتند “امپراتوران بد” ممکن است بیسروصدا سربهنیست شوند. احزاب سیاسی در حال احتضار، سرانجام به گورستان تاریخ سپرده میشوند. اگر دموکراسی واقعا مغفول بماند یا تضعیف شود، بعید نیست که یک امپراتور بد آهسته در نهادهای آن بخزد و جا خوش کند، طوری که دیگر نتوان از دستش خلاص شد.
کتاب پایان دموکراسی با توصیفی از کودتا به روش قدیم و انواع جدید آن شروع میشود. کودتا آشکارترین دشمن دموکراسی است که با هدف صریح و روشن نابودی دموکراسی به وقوع میپیوندد. فصل دوم به موضوع تأثیر فجایع انسانی و محیطی بر دموکراسی میپردازد. اگر جوامع دموکراتیک قادر نباشند در برابر تهدیدات مهلک مانند جنگ اتمی و تغییرات محیط زیست و روباتهای قاتل، برنامهریزی درستی داشته باشند، اداره جامعه انسانی به دست نیروهای تمامیتخواه و مستبد خواهد افتاد. فصل سوم پایان دموکراسی به خطر اسیر شدن انسان در دست فناوریهای بسیار پیشرفته اشاره دارد. هنوز تا احتمال حکومت روباتها فاصلهای زیاد داریم و شاید هیچگاه چنین نشود، ولی در سطوح پایینتر، فناوریها روزبهروز تصمیماتی را از طرف ما میگیرند که اگر به هر دلیل در این امر مسامحه کنیم ممکن است وضعیت از کنترل خارج شود. فصل چهارم به جایگزینهای دموکراسی اختصاص دارد. در پایان نیز به احتمال و نحوه پایان دموکراسی و راهحل احتمالی اشاره میشود.
قسمتی از متن:
سایه مرگ همه جا بود. کشاورزان از شیوع بیماری در خانوادهشان صحبت میکردند. در شهر پزشکان بیش از پیش از شیوع انواع بیماریهای جدید احساس سردرگمی میکردند. مرگهای ناگهانی فراوان اتفاق میافتاد بدون اینکه علتی برای آن بیابند. بزرگ و کوچک به یک اندازه در معرض مرگ بودند. کودکان هنگام بازی ناگهان دچار بیماری شده و در عرض چند ساعت میمردند. سکوتی خوفناک در فضا شکل گرفته بود. حتی پرندگان ناپدید شده بودند و علت آن معلوم نبود. بوتههای کنار جادهها زرد و پلاسیده بود. اینجا نیز سکوت بود و جنبندهای دیده نمیشد. حتی رودخانهها از حرکت بازمانده و مرده بودند. ماهیگیر کنار رودخانه دیده نمیشد زیرا ماهیها همه مرده بودند. در جویها و شیار شیروانی و در میان سفالهای سقف خانهها، گرههایی از پودر سفیدرنگ دیده میشد. چند هفته پیش این پودر، مانند برف باریدن گرفته و سقف و حیاط خانهها و کشتزارها و رودخانهها را پوشانده بود. باران مرگ کار جادوگران و دشمنان بشر نبود. بشر به دست خود قصد جان خود را کرده بود.
علیرضا مالمیر
http://eradehmellat.ir/fa/News/2050/در-جهان-امروز-چه-چیزهایی-دموکراسی-را-تهدید-میکند؟