اراده ملت، فائزه صدر: سفر رئیس جمهور ایران به چین در میانه تنش پکن و واشنگتن انجام گرفت. اگرچه این سفر برای ایران در راستای تقویت روابط اش با کشوری دوست تعریف می شود اما از نگاه میزبان می توان به انگیزه های دیگر چین از این دعوت اشاره کرد. رابطه با چین شاهرگ حیاتی اقتصاد جمهوری اسلامی است. همچنین چین بازیگر قدرتمندی در ماجرای احیای توافق هسته ای به شمار می رود. اما دعوت از رئیس جمهور ایران می توان پیامی از پکن به واشنگتن باشد. اراده ملت در گفت و گو با عبدالرضا فرجی راد، دیپلمات پیشین به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:سفر اخیر رییس جمهور به چین با پوشش رسانه ای گسترده ای همراه بود. آیا این سفر می تواند آنطور که مورد توجه قرار گرفته موثر و پر برکت باشد؟ایران در قدم اول باید توافق برجام را به امضا برساند. عدم احیای این توافق هر نوع دستآوردی در هر زمینه ای و با هر کشوری را در پوشش قرار داده و مانع از بالا رفتن ظرفیت های تجاری و اقتصادی کشور شده است. قدم بعدی نیز تعریف جدیدی از شرح وظایف در حوزه سیاست خارجی است که در استراتژی ژئوپولتیکی کشور تعریف می شود. وضعیت امروز ایران نشان می دهد که باید با تعریفی جدید در این حوزه کار کنیم تا از انزوایی که امروز در آن قرار داریم خارج شویم. آمار هایی از میزان مراودات ایران با برخی از همسایگانش وجود دارد و کالایی می آید و می رود ولی این میزان مراوده اقتصادی در شان کشوری نیست که خود را قدرت منطقه معرفی می کند! جایگاه اقتصادی و درآمد سرانه ای که امروز در ایران وجود دارد در شان ملت نیست. با توجه به دشمنانی که در منطقه و در جهان داریم، قدرت نظامی برای کشور لازم است ولی قدرت اقتصادی نیاز اول ایران است. در شرایط فعلی ضرورت قدرت اقتصادی بیشتر از لزوم قدرت نظامی حس می شود زیرا بهبود وضعیت اقتصادی کشور است که رضایت ملت را جلب می کند. رضایت در داخل است که به حاکمیت قدرت می دهد. انزوای ژئوپولتیکی در حوزه اقتصادی ایران را ضعیف می کند. امروز کشور حتی در قبال همسایگانش حالتی از انزوا، خصومت و تنش را تجربه می کند. درحالیکه وقتی تحریم شده ایم باید از ظرفیت همسایگانی که پیرامون کشور وجود دارند بهره ببریم اما ژئوپولتیک بسته جمهوری اسلامی باعث می شود حلقه تحریم ها را آنچنان تنگ کنند که همسایگان با وجود داد و ستد با ایران متحمل ضرر شوند و از ادامه ارتباطشان پا پس بکشند.با توجه به نزدیکی ایران و چین، آیا می توان مدل اقتصادی چین در مسیر توسعه را الگوی خوبی برای ایران دانست؟اقتصاد رابطه ای تنگاتنگ با سیاست دارد و از تصمیمات سیاسی تاثیر مستقیم می گیرد. درهای اقتصاد کشور وقتی باز می شود که ابتدا درهای سیاست خارجی باز شده باشند. کشور برای بهبود در حوزه اقتصاد نیاز دارد که با دنیا در ارتباط باشد تا سرمایه جذب کند، تولید را افزایش دهد و بازار هایی برای محصولاتش داشته باشد. اشتباه است اگر فکر کنیم ریاضت اقتصادی قفل فقر را می شکند! قفل فقر با کلید باز شدن درهای سیاست خارجی گشوده خواهد شد. فقر وقتی از بین می رود که رشد اقتصادی داشته باشیم و برای این منظور باید پذیرنده سرمایه های خارجی باشیم. سیاست چین بعد از مائو مدارا با جهان بود و با این شیوه سرمایه جذب کرد و تولید را افزایش داد و فرصت های شغلی ایجاد کرد و فقر را از زندگی میلیون ها چینی زدود. چین کمونیست برای بهبود وضعیت اقتصادی کشورش سیاست های ریاضت اقتصادی را دنبال نکرد و درهای کشور را باز کرد و از سرمایه های غرب استقبال کرد. چین توانست از تکنولوژی و سرمایه ای که در دنیا وجود داشت برای رشد و توسعه استفاده کند و امروز می بینیم به چنین مرحله ای رسیده و غرب توان رقابت با این کشور را ندارد. مدارای چین با جهان بود که باعث شد کشورهای غربی روی چین که جمعیت عظیم و نیروی کار ارزان دارد، سرمایه گذاری کنند.آیا می توان دعوت از رییس جمهور ایران را حرکتی با انگیزه های تبلیغاتی و در حوزه تنش بین چین و آمریکا تحلیل کرد؟وقتی توافق 25 ساله بین ایران و چین تنظیم شد و خبر آن در رسانه ها منتشر شد بایدن در روز نخست انتشار این خبر اعلام کرد که ما نگران هستیم. اگر توافق ایران و چین به قرارداد های عملیاتی منجر شود برنامه ریزی غرب برای ایران کاملا به هم خواهد خورد از این رو آمریکا به شدت نگران اجرایی شدن این توافق است. در شرایط فعلی که تنشی بر روابط بین پکن و واشنگتن حاکم شده است چین با به میان آوردن پای این توافق به رسانه ها به آمریکا پیام می فرستد که پکن و تهران کار تجاری و اقتصادی خود را از سر خواهند گرفت. با توجه به اینکه یک سال از زمان انعقاد این تفاهم نامه گذشته و کاری صورت نگرفته، در این مقطع فعال شدن دو طرف بر سر ظرفیت های این توافق می تواند پیامی از چین برای آمریکا باشد.