بدون تردید توجه هر کسی را برای یک لحظه هم شده جلب میکنند اما توجه کودکان را خیلی بیشتر؛ و این شاید مناسبترین انگیزه و دلخوشی صاحبان این شغل باشد، که میتوانند موجب توجه و شادی و خنده کودکان شوند.
ما تماشاچیان عجول و پرمشغله، معمولاً این عزیزان را با همان صورت خندان و کارتونی میفهمیم و در خاطر میآوریم و میشناسیم و لاغیر. چهره عروسکی تقریباً خندان تمامی این عروسکها اجازه نمیدهد که ناظران بیرونی تصویر واقعی و درستی از چهره پنهان در پس آن داشته باشند.
اما واقعیت این است که بسیاری از آنها در شرایطی کار میکنند که مرور آن خالی از ارزش نیست. آنها باید خود را به سرما یا گرما، کلافگی ناشی از یک تنپوش بزرگ و دستوپاگیر، پادرد بهخاطر ایستادن یا پیادهروی زیاد عادت بدهند. هوای ناکافی برای تنفس و روزنه محدودی که باید همه چیز را از آن تماشا کند. بعضی از این عزیزان باید جنب و جوش زیادی برای جلب توجه مشتری ها به خرج بدهند تا موفق به راضی کردن و جذب ایشان شوند. بدون اظهار خستگی و بیحوصلگی، باید سوژه عکس کودکان و بزرگسالانی بشوند که از آنها تقاضای یک عکس مشترک میکنند.
متأسفانه در سراسر دنیا، عابران و تماشاچیانی از کنار ایشان میگذرند که دور از آداب و ادب، دست به رفتارهای آزاردهنده یا گفتن جملات طنزآلودی میکنند که روان این شاغلین را بهشدت میآزارد. بسیار پیش میآید که این شاغلین برای جلب توجه مجبور به حرکات موزون یا حتی رقصیدن و ادا درآوردن میشوند. چنین نشاط و رقصی البته بهواسطه جبری بودنش، گاهی ناخوشایند است. بهویژه در روزهایی که به هر دلیلی، حال و حوصلهی اداهای شاد را نداشته باشیم. اینکه چه عروسکی را باید به تن بکنی، علاوه بر وزن و کیفیت و محدودیتهای عروسک، گاهی عواطف و احساسات آدم را به چالش میکشد. معمولاً این سلیقه کارفرماست که چه عروسکی باید انتخاب شود و فرد پوشنده، نقشی در این انتخاب ندارد و باید خودش را با آن شخصیت سازگار کند.
داخل لباس عروسک، تاریکی محض است و عروسک گردان دید محدودی دارد. همین موضوع آنها را که کنار جاده و در معابر شلوغ کار میکنند با خطر تصادف و صدمات جسمی مواجه میکند. آن دسته از شاغلین که برای رستورانها و فروشگاههای غذایی کار میکنند، مجبورند دقیقاً در ساعات صرف ناهار و شام چند ساعت را صرف جلب مشتری کنند. در غالب موارد، به این افراد حقوق بالایی تعلق نمیگیرد. و اکثرا پس از اتمام ساعات کار تبلیغی، مشغول انجام وظیفه دیگری، چون نظافت یا مرتب کردن فروشگاه و رستوران میشوند.
از سویی کودکان معمولاً انتظار دارند که چند کلمهای با آنها حرف بزنند و طبیعتاً متناسب با یک نقش کارتونی و صدای مطلوب کودکان پاسخ بشنوند. هرچند اگر واکنش کودکان نیز، مهربانی و جیغ شادمان باشد، شاید سختیها و نخواستنهای این شغل را کمرنگ و فراموششدنی کند.
به طور معمول ما در طی ساعات کاری، لباسی به تن داریم که ما را از کارهای ضروری و عادی ناتوان نمیکند و همزمان میتوانیم نیازهای سادهای چون خاراندن گوش تا رفتن به دستشویی یا برداشتن و گرفتن یک بسته کوچک را انجام بدهیم. اما بیشتر این تنپوشهای عروسکی، بگونهایست که امکان رفتار و کارهای معمول را از فرد سلب میکند و عملاً از انجام هر کاری غیر از پوشیدن لباس ایشان را عاجز میکند.
میکیموس، باب اسفنجی، خرگوش باهوش، خرس ناقلا شخصیتهای آشنا و ملموسی هستند که این شاغلان با آنها و نامشان زندگی میکنند.. تنپوش گردانی عروسک، شغل آیندهداری نیست و جویندگان شغل بیشماری، میتوانند براحتی جای شاغلین چند ساله را بگیرند. بیمه، قراردادهای کاری، امنیت شغلی و مزایا و تسهیلات در این شغل چشمانداز و وضعیت مطلوبی ندارد.
البته شاید برای شهروندانی که عاشق کودکان هستند و از شادمانی و لبخند کودکان، شاداب و خشنود میشوند. شاید برای آنانی که خلاقتر و آسوده خیالتر زندگی میکنند، این شغل میتواند خاطرات هرچند گذرا، اما نابی را رقم بزند. ممنونیم که برای کودکان ما هیجان و شادی میآفرینید!
مشاغل دور از نظر
تهیه شده توسط کمیته آموزش و توانمندسازی حزب اراده ملت ایران
زهره رحیمی
http://eradehmellat.ir/fa/News/1981/شاغلین-با-تنپوشهای-عروسکی-در-پشت-نقابهای-خندان