کارگروه کوچکی در حزب اراده ملت ایران از اواسط مرداد تا اواسط مهرماه سال جاری عملکرد شش وزارت خانه (وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات / وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی / وزارت علوم، تحقیقات و فناوری / وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی / وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی / وزارت صنعت و معدن و تجارت) و دو سازمان دولتی (سازمان برنامه و بودجه / سازمان مناطق آزاد تجاری صنعتی) را مورد بررسی قرار داد و بر اساس آن مجموعه گزارشاتی را در قالب نگاهی به عملکرد دولت در یکسالگی استقرار آماده نمود. خلاصه این گزارشات طی 8 شماره پشت سر هم در نشریه حزب منتشر گردید. البته در ادامه دو گزارش کوتاه نیز در مورد عملکرد دولت در استانهای البرز و بوشهر نیز منتشر شد. در بسیاری از این گزارشات شیوه کار بدین صورت بود که برنامه پیشنهادی و مصوب وزیر مربوطه به عنوان متن و چهارچوب پایه درنظر گرفته میشد و وضعیت فعلی بر آن اساس مورد سنجش و امتیاز دهی قرار میگرفت.
گمان اولیه ما این بود که مسئولین مورد خطاب در این گزارشات و یا دستگاه عریض و طویل دولت واکنشی نسبت به این گزارشات – لااقل از باب تنویر افکار عمومی – نشان میداد. شاید برداشتها و تحلیل های ما غلط یا ناکامل بوده است و لازم است که شفاف سازی و دقیق سازی صورت گیرد. اما تاکنون از جانب ایشان واکنشی دیده نشده است و تمام بازخوردهائی که برای این دسته از مقالات داشته ایم از جانب فعالین سیاسی اجتماعی بوده است.
در این رابطه چند احتمال وجود دارد:
اول اینکه مسئولین محترم مورد خطاب، این گزارشات را نخوانده باشند. اگر اینگونه باشد باعث تاسف بسیار است چراکه میدانیم بعضی از نهادهای دولتی و حاکمیتی نشریه ما را به دقت مطالعه میکنند و قاعدتا اینگونه مطالب را که مخاطب خاص در دولت دارد را باید به دستگاه های مربوطه منعکس نمایند. از طرفی، یکی از وظایف واحدهای روابط عمومی در وزارت خانه ها و سازمانهای دولتی مطالعه و کنکاش در رسانه ها است تا اگر مطلبی یا تحلیلی در حوزه آن دستگاه ارائه شد واکنش مقتضی را بتوانند نشان دهند. پس عدم مطالعه این یادداشت ها از ضعف دستگاه های دولتی پرده بر میدارد خصوصا اینکه تعداد نشریات حزبی در ایران به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد.
دوم اینکه مسئولین این یادداشت ها را خوانده باشند ولی وزن و سطح آنها را قابل پاسخگوئی ندانسته باشند. در این صورت مجموعه ما مقصر است که نتوانسته تحلیل و بحثی آنچنان عمیق را ارائه داده باشد که مسئولین خود را در برابر آنها پاسخگو بدانند. طبعا ما مجموعه کوچکی با اطلاعات محدود و سطح بینش مشخصی می باشیم و اگر قرار بر رشد ما باشد، باید این تعامل اتفاق بیافتد تا ما هم به صرافت ارتقا دانشی و بینشی خود بیافتیم. شاید هم لحن و لغات بکار گرفته بگونه ای نبوده است که جلب توجه نموده باشد. چرا که بسیار دیده ایم همین ساختارهای دولتی نسبت به اخبار و تحلیل های خارج از کشور سریعا واکنش نشان میدهند و در سطح محلی نیز واکنش دستگاه های دولتی به اخبار و تحلیل ها هم سریع و هم تند می باشد.
سوم اینکه با توجه به شیوه تدوین این یادداشتها و نحوه مقایسه وضعیت فعلی این دستگاه ها با وعده های اولیه، شاید جوابی برای نقدهای مطرح شده وجود ندارد. و خود متولیان امر نیز با ما همداستان میباشند. طبیعی است که وقتی نقدی مقرون به حقیقت است، افراد منصف یا تشکر میکنند یا سکوت.
اما نکته نهائی و آخر اینکه، شاید مسئولین از ارتباط برقرارکردن با تشکیلات حزبی امتناع میورزند. ساختار کلی سیستم تاکنون به صورتی بوده است که فقط دو وزارتخانه کشور و اطلاعات و زیر مجموعه هایشان در استانها با احزاب ارتباط برقرار میکنند و سایر دستگاه های مربوطه ترجیح میدهند با افراد یا کارشناسان روبرو بشوند نه با تشکلهای حزبی و سیاسی. این نقیصه فقط مربوط به دولت فعلی نیست و در دولتهای قبلی نیز شاهد آن بوده ایم و به حزب گریزی ساختار حاکمیتی در جمهوری اسلامی برمیگردد.
در هر صورت و با توجه به جمیع شرایط، در صورتیکه میخواهیم تعاملی سازنده و رو به رشد را در کشور شاهد باشیم لازم است که با مجموعه های مختلف همراه، منتقد، رقیب و مخالف ارتباط برقرار کنیم. این ارتباط میتواند منجر به رشد و پیشرفت هر دو طرف ماجرا گردد. بسیار میشنویم که دولتمردان از نبود احزاب قوی و موثر در کشور انتقاد میکنند ولی نه خود در سلک این احزاب در میایند و نه وقتی در قدرت هستند قدمی در راستای تقویت احزاب و ساختار حزبی برمیدارند. دمکراسی های مدرن از مجرای نظامات حزبی میگذرند و داشتن یک حکومت جمهوری بدون داشتن احزاب و نظامات حزبی توهمی بیش نیست پس اگر میخواهیم که به تدریج در مسیر دموکراسی گام برداریم لازم است که سطح تعامل خویش را با مجموعه هائی اینچنینی بالا ببریم.