دکتر ابراهیم بهادرانی، اقتصاددان و مشاور ارشد اتاق تهران در گفت‌وگو با اراده ملت تشریح کرد:
اقتصاد کشوری که به فروش نفت وابسته است با تحریم نفتی زمین‌گیر می‌شود.
چهارشنبه 7 دي 1401 - 11:03:03

اراده ملت، فائزه صدر: نرخ برابری دلار و ریال، با رکوردشکنی پی‌درپی به 40 هزار تومان رسید. هم زمان انتشار اخباری درباره احتمال شروع مذاکرات احیای برجام، معامله‌گران بازار ارز را به این گمان انداخت که با شروع گفت‌وگوها، بازار ارز وارد فاز نزولی خواهد شد. تأثیر اخبار و تصمیمات سیاست خارجی کشور بر اقتصاد، آن‌چنان واضح و پذیرفته شده است که گفته می‌شود اقتصاد ایران گروگان سیاست خارجی کشور است. اراده ملت در گفت‌وگو با دکتر ابراهیم بهادرانی، اقتصاددان و مشاور ارشد اتاق تهران به بررسی تأثیر توافق در بازارهای داخلی پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

در هفته‌های اخیر شاهد رکوردزنی دلار بودیم که التهاب در سایر بازارها را به دنبال داشت. آیا می‌توان در آینده نزدیک سیر نزولی نرخ ارز یا رسیدن به ثبات قیمت‌ها در بازارها را پیش‌بینی کرد؟
جامعه مدتی طولانی به انتظار احیای توافق برجام، برداشته‌شدن تحریم‌ها و بهبود و رونق اقتصادی نشسته بود. اما مذاکرات که به درازا کشیده بود، وارد فصلی پر ابهام شد و دیگر به نظر نمی‌رسید طرفین تمایلی به احیای برجام داشته باشند. به دنبال آن به دلیل مسائل داخلی با تشدید تحریم‌ها و با تحریم‌های جدید مواجه شده‌ایم. همین شرایط انرژی فشرده شده در فنر ارز را آزاد کرد و شاهد رکوردزنی قیمت ارز در بازار بودیم. از این نظر شاید بتوان گفت بخش بزرگی از این افزایش قیمت از انتظارات تورمی ناشی شده است. تأثیر اخبار و تصمیمات و حتی شایعات، اثرات خود را بر رشد نرخ ارز به جا گذاشته است. از طرفی وقتی قیمت ارز بالا برود قیمت تمام شده کالاهای وارداتی هم به‌تبع رشد نرخ ارز، افزایشی می‌شود. در نتیجه شاهد تورم خواهیم بود. بخشی از تورم به دلیل آشفتگی در بازار ارز است که با افزایش قیمت‌ها در بازار تورم نیز افزایش پیدا می‌کند. در چنین شرایطی دولت برای بهبود وضعیت زندگی مردم مجبور است حقوق‌ها را بالا ببرد که این افزایش حقوق معمولاً با استقراض از بانک مرکزی یا فروش دارایی‌های دولت همراه است و ما در چرخه‌ای تورم‌زا قرار می‌گیریم. در شرایط افزایش تورم، نقدینگی سرگردان به‌جای اینکه به سمت تولید و بازارهای مولد برود وارد بازار ارز، طلا و سکه می‌شود و با افزایش تقاضا بازارها را ملتهب می‌کند. اینجا است که تصمیمات درست و تصمیمات بجا و به‌موقع، در سطح مدیریت کلان با ایجاد امنیت اقتصادی، ایجاد امنیت روانی و ذهنی بین مردم منجر به کاهش خرید سرمایه‌ای، ارز در بازار می‌شود و با کاهش تقاضا و افزایش عرضه مواجه می‌شویم که نتیجه آن هم برقراری ثبات در بازار ارز و سایر بازارها خواهد بود.

تأثیر تصویب تحریم‌ها در اقتصاد ایران، آنی و همزمان با انتشار اخبار مرتبط بود. آیا با احیای برجام و برداشته‌شدن تحریم‌ها نیز چنین تأثیرات آنی و ملموسی را تجربه خواهیم کرد؟
در چنین وضعیتی نمی‌توان شعارگونه حرف زد و گفت که تحریم‌ها را از سر می‌گذرانیم و موفق می‌شویم و نقشه‌های دشمنان را نقش‌برآب می‌کنیم! یا اینکه گفته شود با احیای برجام همه مشکلات و موانع با چشم برهم‌زدنی حل خواهند شد! شکی نیست آنچه ما را به موفقیت می‌رساند، برداشته‌شدن تحریم‌ها است که اجازه خواهد داد اقتصاد کشور نفس راحتی بکشد. برداشته‌شدن تحریم‌ها در گرو احیای برجام و برقراری روابط اقتصادی و سیاسی با دنیا است. البته در این شرایط هم نمی‌توان با یقین گفت که تورم ما ظرف مدتی کوتاه، تک‌رقمی خواهد شد. اما مسیر اقتصاد روشن می‌شود. افزایش نرخ ارز محصولِ به بن‌بست رسیدن برجام است. هر تصمیمی اثری روانی دارد. عدم احیای برجام اثر خود را در بازارها نشان داده است. یکی از مشکلات امروز ما تورم انتظاری است. دلال‌بازی هم زاییده همین شرایط است. با احیای توافق برجام و البته با برداشته‌شدن تحریم‌ها به‌تدریج می‌توان با جذب سرمایه‌گذاری و با کاهش هزینه‌های مبادله با خارج از کشور که امروز بالای 20% است به کاهش تورم کمک کرد. با برداشته‌شدن تحریم‌های نفتی که گروگان توافق هسته‌ای هستند بودجه کشور متعادل خواهد شد. در این شرایط استقراض‌ها از سیستم بانکی هم دیگر از بین می‌رود. 

دولتمردان ادعا می‌کنند تحریم حداکثری آزموده شده و اثر خود را از دست‌ داده است. در صورت تکرار تجربه مذاکرات ناموفق، شرایط برای ایران سخت‌تر خواهد شد یا می‌توان ادعا کرد که تحریم‌ها ظرفیتی بیش از آنچه تجربه شده ندارند؟
ایران هر فشاری را که تحریم می‌توانست بر کشور وارد کند تجربه کرده است. اخیراً علاوه بر تحریم‌ها فشارهایی از ناحیه جنگ روسیه و اوکراین بر ما تحمیل شد و کشور با تأمین مواد غذایی و با قیمت بالای برخی از این اقلام روبرو است. مدت‌ها است که صادرات و واردات کشور در وضعیتی غیرعادی است. اقتصاد ایران در شرایطی غیرطبیعی حرکت می‌کند. تورم بالای 40% در یک کشور، اقتصاد آن کشور را ویران می‌کند. کار مردم به جایی رسیده که اگر نقدینگی خود را به کالا تبدیل نکنند، اگر دارایی آنها امروز صد باشد فردا همان دارایی شصت خواهد شد! این وضعیت هر نوع سرمایه‌گذاری را بی‌معنی می‌کند. هیچ کسی به‌طرف سرمایه‌گذاری در ایران نمی‌آید چون سودی که در این کار خواهد برد زیر 40% است. به‌صورت‌های مالی شرکت‌های بورسی توجه کنید. سودها 10 تا 12 یا 13 و 14 درصد است. با چنین وضعیتی چطور می‌توان انتظار داشت کسی پولش را وارد بورس کند و آنجا سرمایه‌گذاری کند؟! آن اندک دارایی ثابت، که ممکن است بالا برود نمی‌تواند برای سهام‌دار جذابیتی ایجاد کند. شرایطی که اقتصاد ایران تجربه می‌کند برای هر اقتصادی ویرانگر است. زمانی کشور دو میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد و امروز آمارهای بین‌المللی و عملکرد بودجه نشان می‌دهد 80 هزار بشکه صادرات نفتی داریم. این واقعیت‌ها نادیده گرفتنی نیست. امروز حداکثر کاری که می‌توان انجام داد این است که با بهبود مدیریت تنها بخشی از زیان تحریم‌ها را جبران کنیم؛ ولی با اجرای صددرصدی هیچ برنامه داخلی و اصلاحی نمی‌توان اثر تحریم‌ها را خنثی کرد. ایران کشوری نفت‌خیز است و سرمایه‌گذاری‌ها، بودجه و برنامه توسعه کشور به نفت وابسته شده است. تصور کنید کشوری که تا این حد به فروش نفتی‌اش وابسته است نمی‌تواند صادرات نفتی خود را بر طبق ظرفیتی که دارد انجام دهد، شکی نیست که با استمرار این وضعیت مشکلات روزبه‌روز بیشتر خواهد شد. اقتصاد کشوری که به فروش نفت وابسته است با تحریم نفتی زمین‌گیر می‌شود.

فائزه صدر



http://eradehmellat.ir/fa/News/1907/اقتصاد-کشوری-که-به-فروش-نفت-وابسته-است-با-تحریم-نفتی-زمین‌گیر-می‌شود
بستن   چاپ