مطالبه و اغتشاش
چهارشنبه 7 دي 1401 - 10:28:40

اگر مطالبه را طلب مطلوب تلقی کنیم و عنوان بداریم که طلب مطلوب می‌باید از قدرت‌مداران و تصمیم‌گیرندگان صورت گیرد در عمل به این امر اذعان کرده‌ایم که مطالبه‌محوری یک پیمان دقیق، مکتوب و مورد تأیید با رأی محسوب می‌شود. 
اجازه بدهید تا موضوع را کمی ساده‌تر بکنم تا ارتباطی حسی با آن برقرار شود. می‌گویند مردم؛ چون نمی‌توانند برای هر چیزی و در هرجایی گرد هم آیند، مطابق با یک ساختار عملی استوار و عالمانه نمایندگانی را از میان خود انتخاب می‌کنند و به آنها این اجازه را می‌دهند که به‌جای آنها برای بررسی هر موضوعی و در هر مکان مشخص رسمی و یا مکان‌های نامشخص و حتی پیش‌بینی‌نشده‌ای حاضر شوند و ماحصل خواست مردم را که مناسبتی برای عقد پیمان میان مردم و نمایندگان محسوب می‌شود به بحث گذاشته و پیرامون اجرایی و عملیاتی‌کردن آنها تصمیم بگیرند. 
حال اگر یکی از طرفین در بجا آوردن وظیفه – یعنی مردم در تولید مطالبه و مسئولان در بررسی و دادن اولویت بدان‌ها - غش نمایند به‌هم‌خوردگی در نظم و عمل اجتماعی اتفاق می‌افتد که می‌توان آن را اغتشاش نام نها.د پس هر نوعی از به‌هم‌خوردگی نظم اجتماعی که تولید هزینه برای مردم و مملکت کند در عمل نتیجه بروز اختلال و اغتشاش در نزد دو سوی متعهدان به عمل منضبط اجتماعی است و نمی‌شود در جریان بروز اختلال یکی از طرفین را مقصر و دیگری را بی‌تقصیر و یا حتی مظلوم شناخت. 
برای نمونه آنجایی که مردم موظف می‌شوند مطالبه مطلوبی که تأثیر بر  نسل‌شان دارد تولید کنند و به‌تبع آن با گرد هم آوردن اهل‌فن آنها را با رای خود برای عملیاتی و اجرایی‌کردن درخواست‌ها موظف سازند و در جریان این انتخاب با صراحت هرچه‌تمام‌تر به نمایندگان خود اعلان بدارند که همه تعهد مردم در حفظ حرمت‌شان مربوط به نحوه تصمیم و درستی عملشان است تا جایی که اگر قصوری در هر مرحله از عمل به تعهدات از مسئولان مشاهده کنند عهد اخوت از آنها برخواهند داشت و همچنین خود را موظف به این بدانند که بر هرآنچه که نمایندگانشان مهر تأیید زده‌اند و مطابق با شرع و عرف است گردن نهند و بدان عمل کنند مسلم است که غش در بیعت و اطاعت دیده نخواهد شد و در سمت مقابل آنجا که نمایندگان در همه عرصه‌های عمل اجرایی و مقننه با آگاهی روشن از مسئولیتی که بر عهده می‌گیرند و به‌نوعی به حفظ و ارتقای حرث و نسل مردمان مرتبط است متعهد می‌شوند که هرآنچه را که مردم می‌خواهند و یا خواهند خواست نصب العین خود قرار دهند و بر این تعهد استوار بمانند مسلم است که از سوی نمایندگان مردم هم غشی صورت نگرفته و نظم حاصل از عمل دقیق به تعهدات برهم نخواهد خورد و اغتشاشی به وجود نخواهد آمد. 
اجازه بدهید تا با مثالی محدوده بحث را تا حدود زیادی روشن کنم .در همه تمدن‌ها ضمانت دوام و بقا بر تحقق عدالت اجتماعی استوار بوده است و ازآنجاکه شیوه‌های خلق موقعیت در بهره‌برداری از منابع و فرصت‌ها به‌تناسب آگاهی و روش‌های ابداعی نوین پیچیده می‌گردد. عدالت اجتماعی به واقعیتی بسیار پیچیده‌ای تبدیل شده است که تحقق آن به تولید محتوای روشن و مطالبات یقینی از سوی مردم متصل و منظم شده است. حال اگر در جامعه‌ای مردم به هر زبانی خود را مطالبه‌کننده برقراری عدالت اجتماعی بنامند و از میان خود کسانی را بر گزینند که به‌خاطر تسلط بر علم و تخصص قادر به گستراندن عدالت باشند اینجا پیمانی صورت می‌گیرد که غش هر یک از طرفین در تحقق آن می‌تواند به اغتشاش عظیم اجتماعی بینجامد. 
برای نمونه  آنجا که همه درآمدها در یک جا جمع می‌شود و این امر می‌تواند در شکل‌گرفتن عدالت بیشترین تأثیر را داشته باشد، اگر عده‌ای بتوانند با تعریف‌های من‌درآوردی سهم بیشتری در منابع و فرصت‌ها برای خود تعیین کنند و کسی از نمایندگان مردم هم تلاشی برای کنترل و یا حذف این واقعیت نکنند. آیا تفاوت در نرخ برخورداری و بالا نشینی بلاموضوع تعدادی، نمی‌تواند عین غش در تعهدات و به‌تبع آن اخلال در نظم اجتماعی شود و اغتشاش گسترده و عمیقی را راه بیندازد که هزینه‌های هنگفتی را بر فرد، گروه‌های مختلف اجتماعی و در نهایت مملکت تحمیل کند؟


حسن اسدی

http://eradehmellat.ir/fa/News/1892/مطالبه-و-اغتشاش
بستن   چاپ