حاکمیت خوب به هر معنایی که مدنظر باشد کلمه حقی است که قابلیت دارد تا از آن اراده باطل صورت پذیرد. در بیش از یکصدسال اخیر و متاثر از تحولات دنیای جدید از طریق روشنفکران و تحصیلکردهها، مقولات بسیاری وارد ادبیات ایرانیان گردیده و هر کدام به نحوی تأثیراتی در شکلگیری گفتمان مسلط زمانه خود داشته است. نمونه بارز آن ادبیات مشروطه است که مطالعه آن به خوبی دلالت بر تناقضنماهایی دارد که از جمله عوامل توسعهنایافتگی محسوب میشود. اما، در این میان چیزی که همواره مغفول بوده و زمینه این توسعهنایافتگی شده فقدان «اراده معطوف به» است.
اکنون که در افواه مسئولین کلمه حاکمیت خوب به وفور تکرار میشود بایسته است راهکاری پیشِ روی منتقدین و معترضین قرار دهند تا از سویی تناقضات آشکار و نهانی که از هر سو رخ مینماید به حداقل ممکن برسد و از سوی دیگر با اقناع عمومی نشان داده شود که اراده جدی برای استقرار حکمرانی خوب وجود دارد.
شک نباید کرد که با هر رویکرد و مکتب فکری، اعدام بازدارنده را نمیتوان با هیچ منطق و عقلانیتی توجیه کرد، لکن ضروری است معتقدین و استقبالکنندگان از چنین اتفاق تلخی موضع خود را در مورد ادعای حکمرانی خوب به صورت کاملا شفاف بیان کنند، چه اینکه در مورد خیلی از مقولات مشابه دیگری از این دست، از قبیل حکمرانی حزبی، دموکراسی، جامعه مدنی و … بیان و همواره اعلام برائت کردهاند.
به نظر میرسد به عنوان مدیرمسئول ارگان حزبی میتوانستم دغدغهخاطر خود را درباره سرنوشت ایران عزیز و انسانهایی که در این جغرافیا زندگی میکنند و خواستار زیست شرافتمندانه و درخور نام ایران هستند بیان کنم تا چه قبول افتاد و چه در نظر آید.
رحیم حمزه
http://eradehmellat.ir/fa/News/1890/تناقضنمای-اعدام-بازدارنده-و-اراده-معطوف-به-حکمرانی-خوب