14 نوامبر اتحادیه اروپا تعدادی از افراد و نهادهای ایرانی را به دلیل نقض حقوق بشر تحریم کرد. در این لیست تحریمی، شبکه تلویزیونی پرس وجود دارد. بعد از این تحریم جدید، ماهواره یوتلست، شبکه انگلیسیزبان پرستیوی را از لیست پخش خود حذف کرد و برنامههای این شبکه از این ماهواره به طور کامل قطع شد. ا تی وی همین حرکت قانونی یوتلست قطعاً در سیاستهای این شبکه تلویزیونی تغییری ایجاد نخواهد کرد؛ بلکه باعث خوشحالی مدیران شبکه هم میشود، چرا که تحریم و قطع برنامه یک شاخص موفقیت در مسیر جنگ با دشمنان غربی است، اما متأسفانه معدود علاقهمند انگلیسیزبان به گفتمان پرستیوی در سراسر دنیا با زحمت فراوان باید جهت دیشهای مستقر در پشتبام خانههایشان را تغییر دهند تا دوباره فرکانسهای حقیقت و مبارزه با استکبار جهانی را در گیرندههایی خودشان دریافت کنند.
در پی این اقدام یوتلست، ناصر کنعانی سخنگوی دولت ابراهیم رئیسی در توییتی با بیان اینکه «اقدام جدید ضد پرس تی وی، چهره واقعی مدعیان دروغین آزادی بیان و چرخش آزاد اطلاعات را آشکارتر میکند.» نوشت: درحالیکه اروپا میزبان شبکههای متعدد مروّج خشونت و تروریسم علیه ایران است، اما ماهواره یوتلست، شبکه پرستیوی را به دلیل تحریمهای اتحادیه اروپا از فهرست این ماهواره حذف کرد!
این اقدام یوتلست قطعاً نه مانع گردش آزاد اطلاعات در داخل کشور میشود و نه باعث کاهش سطح مخاطبان انگلیسیزبان در خارج از ایران خواهد بود، اما موضوعی که قابلتأمل است توییت سخنگوی دولت است و شکایت کنعانی مبنی بر زیر پا گذاشتن آزادی بیان توسط غربیها است! اما این اتفاق این سؤال را مطرح میکند چرا سخنگوی دولت جمهوری اسلامی نگران آزادی بیان است؟
بههرحال دغدغههای سخنگوی دولت در پلتفرم فیلترشده توییتر را نباید جدی گرفت، چون در کشوری که هیچ رسانه آزاد و مستقلی وجود ندارد و مردم تنها موظف به شنیدن تنها یک روایت از پدیدههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از صداوسیما هستند نه تنها آزادی بیان وجود ندارد؛ بلکه ادعای نبود آزادی بیان در جمهوری اسلامی به طور آشکار انکار میشود.
آزادی بیان یکی از مهمترین ارکان اصلی حمایت از فرایندهای دموکراتیک در کشورهای آزاد است و اگر بخواهیم در جامعه عادلانه و برابر همه با هم زندگی کنیم، حفاظت از آن ضروری است. هر بار که شما یک خبر، عقیده و فکر خودتان را بدون تبعات تهدیدکننده، در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارید و یا اینکه برای موضوعات اجتماعی و سیاسی به سیاستمداران و ارکان حاکمیت نامه مینویسید و مطالبهگری میکنید این تحقق آزادی بیان است. به یاد داشته باشیم هر سخنی آزادی بیان تلقی نمیشود بهعنوانمثال بحث کردن در سر میز شام درباره لزوم بودنِ کشمش در عدس پلو، آزادی بیان نیست، اما خیلی وقت ها و در بسیاری از مدل های حکمرانی، مطالبهگری و کنشگری سیاسی و اجتماعی به همان سطح عدس پلو تقلیل داده میشود.
در کشورهایی که به توسعه سیاسی رسیدهاند، زمانی میتوان ادعای آزادی بیان داشت که شهروندان بتوانند نظرات انتقادی نسبت به دولت و حاکمیت را بدون ترس از پیامدهای منفی، مانند زندانیشدن بیان کنند.
بااینحال، آزادی بیان مانع مصونیت برای بیان هر سخنی نیست. مانند همه حقوق اساسی، حق آزادی بیان مطلق نیست، به این معنی که میتواند مشمول محدودیتهایی باشد به شرطی که مبنای قانونی داشته باشد. محدودیتها باید دارای دو شرط باشند:
1. متناسب باشند، یعنی محدودیتها قویتر از حد لازم برای رسیدن به هدف نباشند.
2. ضروری باشند و واقعاً اهدافی را به نفع عموم جامعه برآورده کنند یا برای حمایت از حقوق و آزادیهای مردم لازم باشند.
برای شفافیت بیشتر بطور مثال سخنان نژادپرستانه، تروریستی و هرزهنگاری کودکان، باتوجه به این دو اصل نمیتوانند در قالب این تعریف جا بگیرند.
هدف دموکراسی، داشتن یک جامعه متکثر و بردبار است. برای این منظور، شهروندان باید بتوانند آزادانه و آشکارا در مورد اینکه چگونه میخواهند بر آنها حکومت شود صحبت کنند و از کسانی که در قدرت هستند آشکارا و بدون ترس انتقاد کنند.
یکی از پیشنیازهای آزادی بیان، دسترسی عادلانه مردم به اطلاعات واقعی و دقیق در مورد موضوعات مختلف است. بهعنوانمثال علی باقری بعد از هر بار مذاکره با غربیها در مورد برجام و مسائل هستهای از انتشار نتایج جلسات با رسانهها و افکار عمومی سرباز میزد، چرا که اطلاعرسانی را عامل منفی در پیشبرد مذاکرات بیستسالهی هستهای میدانست.
یکی دیگر از فاکتورهای مهم برای آزادی بیان انتخابات آزاد است، یعنی به شهروندان این فرصت داده میشود تا سیاستمداران خود را پاسخگو کنند، با رأی دادن به کاندید مورد علاقه خودشان، آنها باید بدانند که یک حزب یا جریان سیاسی در زمان قدرت چقدر خوب عمل کرده است و اینکه آیا آنها به وعدههای انتخاباتی خود عمل کردهاند یا خیر.
آزادی بیان، سایر حقوق اساسی مانند آزادی تجمع و اعتراض را تقویت میکند که شهروندان از آن برای تأثیرگذاری بر تصمیمگیری عمومی با حضور در تظاهرات یا شرکت در کمپینها استفاده میکنند. این موضوع، فضایی را ایجاد میکند تا دولتها نتوانند به صورت غیردموکراتیک تصمیماتی بگیرند تا جامعه دچار آسیب شود. بهعنوانمثال، در ابتدای جنگ اوکراین میلیونها آلمانی به خیابان آمدند تا حمله پوتین را محکوم کنند و با اعتراض خود این پیام را به دولت آلمان دادند که از تحریمهای آلمان بر علیه تمامیتخواهی پوتین حمایت میکنند. همچنین، آزادی بیان در یک جامعه دموکراتیک به همه افراد جامعه متعلق است و نباید گروهای اقلیت مذهبی، قومی و فکری از مشارکت در قدرت و تصمیمگیری سیاسی حذف بشوند.
در نتیجه، وجود دموکراسی و آزادی بیان در جامعه ایران همچون آمارها و دستاوردهای حکومت که همیشه خلاف واقعیت موجود در جامعه است، تنها به عنوان خوراک تبلیغاتی برای اقناع گروه بسیار اندک طرفداران خودشان استفاده میشود و نباید بهوسیله اکثریت جامعه و تحولخواهان جدی گرفته شود. به یاد داشته باشیم، گسترش آزادی بیان نیاز به آموزش، مطالبه گری و مشارکت صحیح آحاد جامعه در موضوعات سیاسی و اجتماعی دارد و به راحتی به دست نمیآید.
امیر حسین سمائی