عقل‌ستیزی
چهارشنبه 23 آذر 1401 - 22:38:07

شناسنامه:
عنوان: تاریخ بی‌خردی
نویسنده: باربارا تاکمن
مترجم: حسن کامشاد
تعداد صفحات: 678 صفحه‌
انتشارات: نشر کارنامه

باربارا تاکمن (1912 تا 1989) تاریخ‌نگاری است که نوشته‌هایش همیشه جزو پرفروش‌ترین کتاب‌ها در سال بوده است. شاید شیوه روایت تاریخی او که به رمان و ادبیات شباهت دارد، در این تمایل اثر گذاشته باشد. تاکمن روایتگری کم‌نظیر است که هدفش حفظ توجه خواننده به داستان تاریخی و رساندن مقصود است. به این منظور، داستانش را پیش می‌برد و خود را زیر بار تفصیلات و علیت‌های تاریخی فرسوده نمی‌کند. 
تاریخ انباشته از نام حکمرانانی است که در لحظاتی سرنوشت‌ساز، برخلاف اصول عقلانی، تجارب، دانش و منافع جامعه خود عمل ‌کردند و فاجعه آفریدند. “تاریخ بی‌خردی” کتابی است که قرن‌ها توهم رهبری، سوء حکمرانی و شکست را جلوی چشمان خوانندگان به تصویر می‌کشد.
در واقع می‌شود گفت که این کتاب در نقد اربابان قدرت نوشته شده که دچار توهم رسالت آسمانی و پیامبری شدند و خودشان را تبدیل به قهرمان کردند. در واقع آنان شبه قهرمانانی هستند که در نهایت تبدیل به رهبران خودکامه می‌شوند.
سرمایه هر انسان عقل و خرد است و نقش رهبران دینی و نظام‌های سیاسی در بهره‌گیری درست از عقل و خرد، همواره در جهت‌دهی به انسانها و اداره امور جوامع تعیین‌کننده بوده و هست، و تاریخ در دل خویش، حکایت‌ها در این باره دارد، و بیشتر این حکایت ها حاکی از تاریخ بیخردی ما آدمیان، و به ویژه حاکمان نظام های سیاسی و متولیان سیاست دینی است.
مقدمه کتاب خواندنی و برای فهم محتوای اصلی کتاب مهم است و مؤلف در صدد آن است تا با بسط مقدمه و شمردن مبانی تحلیلی فضای ذهنی خواننده و مخاطب را برای اصل روایت‌ها و تحلیل‌ها آماده کند. وی شرح این مبانی را با زدن مثال‌های مختلف نشان می‌دهد و به خواننده نکته‌دان می‌رساند که با مورخی معمولی و باری به هر جهت طرف نیست.
از پشت جلد کتاب تاریخ بی‌خردی از تروا تا ویتنام: بی‌خردی زمان و مکان نمی‌شناسد؛ بی‌زمان و جهان‌شمول است. اگرچه عقاید و عادات هر زمان و مکان خاص شکلی معین بدان می‌دهد؛ ارتباطی به نوع نظام ندارد: هم سلطنت ممکن است موجد آن باشد، هم حکومت یک اقلیت قدرت‌طلب (الیگارشی)، و هم مردم‌سالاری (دموکراسی). ویژه ملت یا طبقه به خصوصی هم نیست. طبقه کارگر و حکومت‌های کمونیستی نماینده آن، همان گونه که تاریخ دوران اخیر به‌خوبی نشان داد، بر کرسی قدرت بخردانه‌تر یا کارسازتر از طبقه متوسط عمل نکردند…
ممکن است بپرسید از آن جا که اصرار در کژاندیشی یا در بی‌خردی جزء فطرت آدمی است، آیا می‌توان از حکومت‌ها انتظار دیگری داشت؟ چیز نگران‌کننده آن است که بی‌خردی حکومت اثر بیشتر بر شماری بیشتر می‌گذارد تا بی‌خردی‌های فردی، ازاین‌رو حکومت‌ها وظیفه سنگین‌تری دارند که بر طبق عقل و خرد رفتار کنند. این درست، ولی بشر که از دیرباز به این امر آگاه بوده است، پس چرا همنوعان ما احتیاط به خرج نداده‌اند و حفاظی در برابر آن نیفراشته‌اند؟


علیرضا مالمیر 

http://eradehmellat.ir/fa/News/1876/عقل‌ستیزی
بستن   چاپ