آنچه طی دو قسمت پیشین مورد بررسی قرار گرفت، بیان کلیاتی بود در حوزه آموزش موسیقی که میبایست توسط معلمان و هنرجویان این رشته پراهمیت هنری مورد توجه قرار گیرد. ایجاد رکود در فعالیتهای هنری و عدم بروز خلاقیت در آثار هنرمندان همگی ریشه در بنیانهای آموزشی آنها دارد، چنان که میدانیم تا از مسیر پر پیچوخم آموزشهای پایه و کسب مهارتهای لازم و البته کافی گذر نکنیم نمیتوانیم به عرصه گستردهتر که همانا خلق آثار هنری فاخر است دست یابیم، چگونه ممکن است فردی بدون آنکه در آوازخواندن به مهارتهای عالی دستیافته باشد بتواند قطعاتی را برای آواز بنویسند که تحسین مخاطب خود را برانگیزد؟
بارها شنیدهایم که میگویند آفرینش یک اثر هنری با ایدهای اولیه شروع میشود که میتواند بسیار هم ساده باشد، ایدهای که اغلب اوقات از قلیان احساسات ناشی میشود، احساساتی که خود از شرایطی خاص اثر میپذیرند، اما بسط و گسترش این تم آغازین و البته حائز اهمیت و به سرانجام رساندن آن نیازمند کسب مهارتهای توسعهیافته و فعالیتهای خلاقانه و داشتن توانمندیهای بالا بهواسطه آموزشهای مدون و نظامیافته است، این که خالق اثر هنری بداند با نخستین حالات و احساسات خود چه کند و آنها را چگونه در تمام طول کار خود قوام بخشیده و به سرانجام برساند و در موسیقی نهتنها شنونده را بر سر ذوق آورد که برای او ارمغانی از جنس احساسات ناب نیز به بار آورد.
اگر بخواهیم مثالی پیرو این موضوع ارائه نماییم که خواننده گرانقدر به درک بهتری نائل آید میتوانیم به تم اصلی که جانمایه سمفونی شماره 9 بتهوون است اشاره کنیم، قطعهای ارکسترال که از آن تحت عنوان سمفونی بشریت نیز یاد میکنند. همانطور که بیان کردیم این سلسله بحثها قرار است مخاطب را با مفاهیم بنیادین موسیقی آشنا سازد و سعی بر این است که لغات و واژههای موسیقایی که در هر بخش مطرح میشوند در ادامه همان بحث و یا در شمارههای دیگر تشریح شوند.
برای مثال مفهوم کلماتی همچون سمفونی، ارکستر گروه کر و از این قبیل کلمات به زودی مورد بررسی و توضیح قرار خواهند گرفت که قدمبهقدم بتوانید متون حرفهای موسیقی را مطالعه نموده و مفاهیم آنها را به راحتی درک و دریافت نمایید. به سمفونی شماره 9 بتهوون برمیگردیم، به تم اصلی آن که ممکن است آن را در ذهن داشته باشید، اگر نمیتوانید آن را به خاطر بیاورید و یا اینکه تاکنون آن را نشنیدهاید که البته بعید است چنین باشد، میتوانید در اینترنت جستجو کنید:
ترانه شادی سمفونی شماره 9، همین میتواند کافی باشد چرا که اگر کل اثر را یعنی همه بخشهای سمفونی را از ابتدا تا انتها از نظر بگذرانید یقیناً خواهید گفت که نهتنها هیچ ایده ساده و ابتدایی در آن نیافتید که با بخشهایی مواجه شدید که شاید آن را برایتان غیرقابلتحمل میساخت، این دریافت کاملاً درست است؛ لذا توصیه میکنم ابتدا موومان یا همان بخش پایانی این اثر را گوش دهید، چرا که با اطلاعات هماکنونمان بیشتر انطباق دارد و دریافت آن سادهتر از دیگر قسمتهاست اما باید پرسید دلیل اینهمه پیچیدگی در بعضی از آثار هنری چیست؟
همان گونه که قبلاً نیز اشاره کردیم مکاتب مختلف فکری حاکم بر جوامع بشری یا همان ایسمها بر روند فکری و ذائقه خالقان آثار و همچنین شنوندگان آنها نیز تأثیرگذار است چرا که ایشان هم جزئی از مردم جامعه بوده و با شرایطی که آن مکاتب بر روند زندگی مردم ایجاد میکنند دستوپنجه نرم کردهاند، بتهوون از جمله هنرمندانی است که در هر دو بازه زمانی کلاسیسم و روماتیسم زیسته است و در هر دو دوره نیز آثاری را خلق نموده که پس از گذشت حدود سه قرن همچنان بر قله آثار بهجامانده از دوران کلاسیک و رمانتیک بهروشنی میدرخشند، سمفونی شماره 9 که از آن یاد کردیم تماماً مشخصههای یک اثر رمانتیک را داراست، استفاده از کُر و ارکستر و آواز سلو در اوج توان هر آنسامبل، بهکارگیری مدولاسیونهای متعدد، الگوهای ریتمی متنوع و فراز و فرودهای بسیار هنرمندانه که چون امواج آرامشبخش، روح و جان مخاطب را همراه خود به ناکجا میبرد همهوهمه از نشانههای بارز موسیقی دوران رمانتیک است که در این اثر ناب (سمفونی شماره 9) همگی بهغایت خود رسیدهاند.
بگذارید اولین قدمهای آموزش موسیقی را به آرامی برداریم، وقتی که برای اولین بار ترانه شادی را میشنوید احساسات خود را ثبت نمایید، برای این کار بههیچعنوان لازم نیست هارمونی، پلی فونی، ارکستراسیون، کنترپوان، فرم آنالیز و دیگر مهارتهای موسیقیدانها را بلد باشید، فقط کاغذ و خودکاری برداشته و آنچه را که از شنیدن این قطعه دریافت کردید، بهسادگی و حتی به شکل محاوره مکتوب نمایید، با گذر زمان و افزایش دانش موسیقایی و تواناییهای شنیداری خود این کار را تکرار نمایید و بعدها با مرور اوراقی که از دریافتهای یک قطعه واحد ثبت نمودهاید روند رشد خود را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهید، در خصوص ملاکهای ارزیابی هم بهوقت مقتضی صحبت خواهیم کرد، همین موضوع میتواند در ایجاد انگیزه بیشتر و تقویت اراده شما برای ادامه راه آموزش موسیقی نقشی بسیار مهم ایفا کند. در ارزیابی خود بههیچوجه شتاب نکنید؛ اما هرگز مطالعه، تمرین و تحقیق را متوقف نسازید استمرار در تمرینات راز موفقیت هنرجویان است که البته تمام تمرکز ما در این مجموعه از بحثها بر این خواهد بود که چگونه هنرجو و یا طالب هنر به تمرین بپردازد که پس از گذشت مدتی متعارف و مشخص به نتایج دلخواه خود دست یابد. پاسخ به این سؤال که معمولاً توسط خانوادهها و مراجعهکنندگان به آموزشگاههای موسیقی مطرح میشود مهم است، این که چقدر طول میکشد تا بتوانم در این ساز و یا اجرای آواز به تسلط کامل برسم؟ معلم میتواند بر حسب تجربه خود و بر اساس ظرفیتهای هنرجو زمانی را مشخص کند؛ اما لازم است در اینجا به بیتی از حضرت مولانا اشاره کنم: مطربان رفتند و صوفی در سماع / عشق را آغاز هست انجام نیست
هنر را اگر آغازیدن گرفتید دیگر پایانی برای آن متصور نشوید که اگر چنین کنید کار بسیار دشوارتر از آنچه که هست میشود، بیایید آرامآرام این بحث را نیز جمعبندی کنیم، در هر جلسه که به اتفاق مفاهیم بنیادین موسیقی را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهیم ممکن است بحثهای ضدونقیضی در این میان مطرح شود که در خلال آن هنرجوی هشیار و خردمند موسیقی با مطالبی آشنا میشود که از یکسو صرفاً در چارچوب منطق قرار میگیرد، آن هم منطقی از جنس ریاضیات که از کوچکترین تخطی گذر نمیکند و از سوی دیگر با عرفان مواجه میشود که در آن به گفته مولانا پایانی وجود ندارد. حال چه کند این شیدای عشق و موسیقی؟ گویا جدالی رخ میدهد میان عقل و عشق ...
به یاد داشته باشیم که بهمرور از تکلف گفتگو در این مقالات دست خواهیم کشید و هر بار نقطهای روشن در ذهن و قلب مخاطب ایجاد خواهیم کرد، نقطهای که پویا و فعال باقی خواهد ماند و در گذار زمان به روشنبینی هنری خواهد انجامید، پس برای شروع موارد زیر را خواهیم داشت:
موومان پایانی سمفونی شماره 9 بتهوون، عشق، تمرکز، قلمی و کاغذی برای ثبت دریافتها ... و در نهایت دستیابی به ذهنی فعال و قلبی روشن
محمد هادی خوشکلام