اراده ملت، فائزه صدر: یکی از کارکردهای مهم احزاب ایجاد پیوند های اجتماعی است. احزاب، انجمن ها و تشکل های مدنی با کارکردهایی که دارند مسیر همکاری اجتماعی را هموار می کنند و با ایجاد ارتباطات عمیق موجب تقویت روحیه جمعی می شوند. شکل گرفتن چنین پیوند هایی در جامعه، در مواقع حساس و در بحران های اجتماعی می تواند بسیاری از ناهنجاری ها را کنترل کند. در جریان اعتراضات اخیر رفتار های خشونت باری نمایان شد که بار دیگر لزوم فعالیت احزاب و گروه های مدنی و نقش آنها در مدیریت تجمعات اعتراضی را یادآور می شد. اراده ملت در گفت و گویی با محمد جواد حق شناس عضو پیشین شورای شهر تهران به این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:بین تجمعات اخیر و خشونت جاری در میدان های اعتراضی و مساله عدم توجه به کارکرد احزاب و گروه های مدنی چه نسبتی برقرار می کنید؟ فرمولی در بحران های سیاسی و اجتماعی تمام دنیا معمول است و جامعه مدنی و احزاب و رسانه ها و اندیشکده ها هستند که می آیند و نقش آفرینی می کنند. آنها هم به شناسایی مساله کمک می کنند و هم راه حل پیشنهاد می کنند. مسیر درمان دردهای اجتماعی تشکل های مدنی و سیاسی و رسانه ای و علمی است. در کشور ما هم اگر احزاب جایگاهی داشتند که کشور از هر لحاظ در وضعیت بهتری قرار داشت.حزب در مملکت وجود دارد و مورد اعتماد مردم قرار گرفته و رویکرد حزبی در جامعه وجود دارد و احزاب دارای موقعیت تصمیم گیری هستند و می توانند در پارلمان نماینده داشته باشند و در دولت کار کنند و وزیر داشته باشد ولی تا فعال شوند اعضای آن ها یکی در میان به جرم سیاسی متهم، محدود و منفعل می شوند.به همین دلیل مفهوم حزب در کشور ما تنها در انتخابات نمود و موقعیت عرضه پیدا می کند. چون در آن نقطه به احزاب و ظرفیت اجتماعی آنها نیاز است. لذا ساختار به این عقیده رسیده که حزب و نام احزاب را باید داشت اما هیچ رسمیتی به فعالیت آنها نداد.آیا احزاب می توانند در حل بحران اخیر جایگاهی داشته باشند یا خیر؟من بعید می دانم که این ساختار با رویکردی که در این دو ماهه نشان داده و با مسیری که همچنان طی می کند فهم درستی از مساله اش داشته باشد! انتظار برای بازی دادن احزاب زمانی محقق است که مشاهده کنیم این ساختار تصمیم گیر به شناختی دقیق و درست از مساله رسیده و متناسب با مساله درمانی برای درد و مشکل و بحران ارائه می کند.وقتی امروز مدیران جامعه و کشور که مهم ترین وظیفه شان مدیریت بحران است، خودشان بخشی از بحران هستند و درک درستی از آسیبی که به جامعه وارد کرده اند ندارند و فاقد فهم مناسب هستند، طبیعتا این که بخواهیم از عدم نقش آفرینی احزاب حرف بزنیم بیهوده خواهد بود چون تصمیم گیر از اساس این صورت مساله ما را قبول ندارد.رفتار ساختار، نشان از عدم فهم دقیق مساله و نشان از عدم درک درست از زمان و مکان بحران و نشان از عدم درک خواسته های معترضین به خصوص جوانان و زنان و دهه هشتادی ها دارد. وقتی می بینیم مساله و مشکل اصلی را که این بار از قالب پست ها، یادداشت ها، نامه ها و درخواست ها خارج شده؛ و به میدان آمده و اعتراض می کند؛ نمی بینند و تنها سخنی که بر زبانشان جاری است این است که این مسائل نقشه دشمن است و مقصر اول و آخر این ماجرا آمریکا و اسرائیل است. وقتی فضای گفتمان و تحلیلشان از بحرانی که خود در بوجود آمدنش نقش دارند این است، جای حزب و گروه و تشکل و جامعه مدنی کجاست؟!این مسئولان به جایگاهی نرسیده اند که امروز بگوییم از کارکرد غلط و از اشتباهشان پشیمان هستند و متوجه اند و حالا در مسیر جبران اشتباهشان نقش احزاب را به آنها یاداور بشویم و اگر احزاب کارکرد درستی داشته باشند فاصله بین جامعه و حاکمیت ترمیم می شود، نه ما هنوز به این سطح نرسیده ایم و می ترسم آنقدر دیر به این نتیجه برسند که کار از کار گذشته باشد.چرا حاکمیت از فعالیت احزاب و اعمال یک نظام حزبی اجتناب می کند؟من با شما موافق نیستم. اتفاقا نظام سیاسی به شدت به دنبال الگوی گروهی و تشکیلاتی است. اما نوع تشکلی که نظام سیاسی ما به آن علاقمند است و دنبال می کند با تعریفی که علمای علم سیاست و جامعه شناسان و حقوقدانان و تجربه بشری از حزب و کارکرد احزاب دارد، متفاوت است.اتفاقا می بینیم در نظام سیاسی، ساختار ما به سمتی رفته که مرتبا به احزاب مجوز می دهد. در کشورهای مختلف می بینید معمولا یک یا چند حزب فعال هستند و در اداره جامعه سهیم شده اند. هیچ کشور پیشرفته ای را در دنیا سراغ نداریم که فاقد نظام حزبی باشد تقریبا باید گفت دنیا را احزاب اداره می کنند.اما ما به سمتی رفته ایم که افتخار کمیسیون ماده ده این است که 180 مجوز حزب صادر کرده است. کشور ما شاید از این بابت نمونه تکی باشد که نظام سیاسی کشور برای نزدیک به 200 حزب پروانه صادر کرده است ولی در واقع مشاهده می کنید که در بین این 200 حزب پروانه دار یک حزب استاندارد و کامل وجود ندارد!در نگاهی دیگر هم بحث نظام حزبی را تغییر می دهند به مفهومی که در قرآن از حزب آمده و حزب الله را مبنا می گیرند و نظام حزبی را در حزب الله خلاصه می کنند و حزب الله در برابر حزب شیطان مطرح می شود و تبادل خیر و شر آغاز می شود. ولی امورات جامعه در جهان جدید با این ساز و کار پیش نمی رود. در دانشگاه ها حضور دارند، در کارخانه ها و ادارات حضور دارند و هر جایی که توزیع قدرت تعریف شود و مساله قدرت اقتصادی، فرهنگی یا مدیریتی مطرح باشد در آن جا نمایندگانشان حضور دارد و کوتاه هم نمی آیند و در حوزه قدرت با هیچ شخصی شوخی ندارند و نگاهی صفر و صدی را دنبال می کنند. به این معنا که اگر با ما نیستید دشمن ما هستید. بر همین اساس نگاه خودی و غیر خودی را تعریف کرده اند.هر چیزی که در فضای تبعیت از آن ها نباشند با برچسب غیر خودی از فضای تصمیم سازی و تصمیم گیری حذف می شود. با همین رویکرد رسانه را در اختیار کامل خود گرفته اند.آنها اجازه تجمعات داده میشود و نه تنها اجازه داده میشود بلکه برنامه ریزی میشود و افرادی برای تحسین و فیلم برداری و پذیرایی از این طیف حرکت میکنند. این کار و این تکرار نشانه عدم اعتماد به نفس حاکمیت است و نیازمند به این میباشد که شعارها و آمارهایی را به رخ مردم بکشد و در شهرستانها و مکانهای مختلف گروههایی از حامیان را به خیابان بیاورند و به نمایش بگذارند و به همین دلیل از نمایش معکوس آن بسیار نگران و هراسان هستند. یعنی اگر در تهران مانند دوران انقلاب اجازه راهپیمایی از میدان امام حسین کنونی به میدان آزادگان داده شود ممکن است یک مرتبه با میلیونها نفر رو به رو شوند. حاکمیت همیشه با قلیل خواندن معترضان این توجیه را داشته که نباید خودمان را به خاطر عدهای معدود اصلاح کنیم. من فکر میکنم دلیل این که در رابطه با مکانی برای برگزاری تجمعات صحبت میکنند ولی اجازه تجمع مخالفین را نمیدهند این است که مبادا این حالت پیش بیاید یعنی شما اجازه دهید در خیابانهای بین تهران و قم اجازه تظاهرات داده شود به این نیت که در این خیابانها هر چه گفته شود و هر کاری انجام شود همانجا میماند و دیده نخواهد شد و عقدهای فروکش میکند و فراموش میشود اما نگرانی بزرگ دیگری هم وجود دارد که که یک مرتبه با میلیونها نفر و هجوم سیلی از معترضان در وسط خیابان روبه رو شوند و این بیم اجازه نمیدهد اعتراضات قانونی شود. این پیش بینی است که باعث میشود حتی با تجمعات در نقطهای کویری هم مخالفت شود عملاً درباره اصل 27 صحبت میشود. اما هیچ زمانی با اعتراض قانونی مخالفین موافقت نمیشود.