حسن اسدی عضو شورای عالی سیاستگذاری حامای استان زنجان
نقد وآسیبشناسی نحله (مشرب ومسلک) سیاسی اصلاحطلبی
دوشنبه 31 تير 1398 - 17:33:13
|
|
به تحقیق تفاوت انسان و حیوان و انسان در درجات و مراتب مختلف در نوع خواست و مطالبهای است که او آن را هدف خویش دانسته و در جهت تحققش تلاش فردی و یا گروهی را بکار میبندد و مسلم است که این امر در حیطه کار و فعالیت سیاسی بر محور مفاهیمی جاری میشود که هریک از آنها میتواند بار معنایی ویژهای را داشته باشد بهعنوانمثال زمانی که در متن مطالبات سیاسی و حزبی مفاهیمی چون امیدواری و بحران ناامیدی، مطالبات صنفی و تبدیل آنها به مطالبات سیاسی، ممانعت از شکلگیری روند تبدیل بحران به وخامت و وخامت به فروپاشی و.... مواجه میشویم و درمییابیم که باید برای جاری شدن آنها و یا پاسخ و مدیریت برای آنها اقدامات حزبی صورت گیرد کدام تشکیلات و مجموعه دارای نظم و حضور اجتماعی مستمر و پرقدرت اصلاحطلبان را پشتیبانی میکند که آنها میتوانند باورهای خود در این زمینهها را به توصیه تبدیل کرده و آن را به حاکمیت ارائه دهند تا اگر مورد مطالعه و دقت نظر قرار گرفت بر مبنای آن اصلاحطلبان مدعی شوند که اگر ما سهمی در قدرت حاکمیتی نداشتیم اما به وظیفه شناسایی مطالبات مردمی و تبدیل آنها به توصیه بهدرستی عمل کردیم و این در عمل پاسخ به مأموریتی میباشد که ما آن را مطابق با آرمانها و فهم خود از زندگی و کار حزبی و سیاسی دریافتیم و بدان عمل کردیم اجازه بدهید کمی مصداقیتر به موضوع اشاره بکنم همانگونه که میدانیم بزرگترین تهدیدی که امروز در جامعه ما کیان سیستم سیاسی مملکت را که اصلاحطلبان هم جزی از آن میباشند تهدید میکند بحران ناامیدی میباشد که مطالبه مشخص در مقابل این تهدید مسلماً هدایت حاکمیت بهسوی ارائه برنامههای شفاف و بهنوعی تعمیم امید به آینده است حال اگر همین عامل مولد بحران و مطالبه بهحق در مقابل آن را یک مورد و یا سوژه کار سیاسی و حزبی تلقی کنیم اصلاحطلبان جز تولید شعار و حرفهای معمولی در این مورد چهکار کردهاند و یا کدام نظریه و تز کار عملی را تولید و بهعنوان توصیه به حاکمیت ارائه داده و بهنوعی آن را مطالبه قابلپیگیری اعلان کردهاند؟ و یا زمانی که ما در صحن علنی جامعه هرروز با تعداد زیادی مطالبه و خواست صنفی و سندیکایی روبرو میباشیم که منتهی به غلیانات اجتماعی سرکوبشده میگردند که در عمل فاصله حاکمیت با لایههای مختلف اجتماعی را افزون میسازد و خود به خطری برای فروپاشی کلیت جامعه تبدیل میگردد اصلاحطلبان با کدام کار عملی و میدانی تلاش کردهاند که این خواستهای صنفی را در قالب و قاعده بازی موردتوافق در جامعه به توصیههای سیاسی تبدیل کنند تا حاکمیت خود را موظف به دریافت الزامات عمل بدانها بداند؟ ویل اگر امروز شرایط اقتصادی از حالت بحران خارج شده و افق وخامتآمیزی را که در نهایت به فروپاشی تبدیل خواهد شد علنی کرده است جریان اصلاحطلبی چرا نتوانسته و یا نخواسته که با انگشت گذاردن روی مراتب مورداشاره حداقل فرهنگ عمومی را با این مفاهیم آشنا سازد و یا حاکمیت را متوجه این واقعیت بکند که خطری عمیقتر از بحران جامعه را در بر گرفته است که باید برای مواجهه با آن دست به اقدامات مختلفی زد که مهمترین آن قبول واقعیت گذر شرایط از حالت بحران و ورود در شرایط وخیم است؟ بله زمانی که از مطالبه و خواست در عرصه سیاسی سخن به میان میآید بیدرنگ هر نظر و فکری میل به سخن گفتن از آزادی، حقوق شهروندی و .... میکند و این بابی میشود تا هر نحله و مسلکی با ارائه دیدگاههای مختلف خود را دارای ظرفیت و توان تولید سند و افق بنامد اما چون پای سخن به صحن علنی جامعه میرسد و واقعیتی چون بحران ناامیدی و یا وخامت اوضاع اقتصادی مطرح میشود پای چوبین فعالان در حوزه سیاست از نوع اصلاحطلبان سخت بی تمکین میشود چون دوستان نه ادبیات سخن گفتن در این حوزه را در اختیار دارند و نه شهامت حزبی لازمه شفاف گویی را با عنایت به ایجاد ساختارهای لازمه آن فراهم دارند وازاینروست که مطالبه اصلاحطلبی در این خلاصه میشود که کانالی باز شود تا آنها نامهنگاری داشته باشند و چون این کانال باز میشود مسلم است که چون نه ادبیات لازمه توصیه نگاری تهیه شده است و نه ساختار لازمه تحلیل و تفسیر واقعبینانه ایجاد شده است نامهنگاری هم برای نویسندگان و هم برای خواننده مطلب فضایی را فراهم نمیکند که بودن و ادامه کار در آن برانگیزاننده و لذتبخش باشد. پس اگر در بحث یک فعال سیاسی و یا حزب معروف به اصلاحطلبی باید چه چیزی را مطالبه نماید؟ بخواهیم اصلاحطلبان را متهم به نشناختن و یا باز نکردن فضای لازمه این کار بنماییم باید به این واقعیت بسیار مهم و حیاتی عنایت ویژه داشته باشیم که اصلاحطلبان متأسفانه کمتر به واقعیت ایجاد ارتباط بین شرایط و تحلیل توجه داشتهاند و ازاینروی آنها در زمانی که باید مطالبات مقارن بااهمیت آن زمان را تولید بکنند دست به این اقدام نزدهاند و یا اگر هم تولید کردهاند شهامت آن را نداشتهاند که آن را به توصیهای برای ارائه به حاکمیت تبدیل کنند و یا حتی زمانی که در قدرت بودهاند نتوانستهاند تمام همت خود را مصروف تحقق مطالبههایی بکنند که بهصورت شکسته و بسته بله ابلاغ آن اقدام کردهاند بله درزمانی که در قدرت بودهاند مطالبی را بیان و یا طرح موضوع کردهاند اما متأسفانه یا اراده عملیاتی کردن آن را نداشتهاند و یا اساساً برای عملیاتی کردن آن طرح و برنامه نداشتهاند وگرنه همه شرایط هم اینگونه نبوده که بگوییم اصلاحطلبان همه مطالبات خود را در چنبره بیتوجهی و یا مقاومت و مخالفت حاکمیت و نهادهای مختلف آن یافته و نتوانستهاند با رها کردن آنها از این چنبره افق روشنی را پیش پای مردم بگذارند ادامه دارد
http://eradehmellat.ir/fa/News/179/نقد-وآسیبشناسی-نحله-مشرب-ومسلک-سیاسی-اصلاحطلبی
|