به گزارش نشریه حزب اراده ملت ایران، ابراهیم رئیسی در خردادماه سال 1400 پیروز انتخابات شد و فرایند تشکیل دولت را آغاز کرد.
این فرایند تا انتهای مردادماه همان سال طول کشید و عملاً از شهریورماه سال 1400، وزرا و رؤسای جدید مستقرشده و برنامههای پیشنهادی و ادعایی خویش را شروع کردند.
بررسی عملکرد دولت در میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی
بر آنیم تا در سلسله مقالاتی به بررسی عملکرد یکساله دولت سیزدهم بپردازیم؛
برای بررسی عملکرد دولت یا یک وزارتخانه یا دستگاه، یکی از روشهای کلاسیک این است که برنامهی مشخص وزیر یا مسئول مربوطه را در بدو ورود به آن حوزه و همچنین میزان تحقق آن را بررسی کنیم.
با توجه به اینکه وزرا یا استانداران یا سایر روسای سازمانها معمولاً در هنگام تصدی مسئولیت، برنامهای را بهصورت مکتوب ارائه مینمایند، بررسی و تحقق برنامهی ایشان، روش نسبتاً ساده و مستندی محسوب میشود، هرچند که این نحوهی ارزیابی در ادوار مختلف چندان کارآمد نبوده است.
چراکه معمولاً ما با فقدان برنامههای جامع و علمی و کارآمدی مواجه بودیم که متناسب با مشکلات و موانع پیش رو و با قصد کاهش و رفع آنها طراحی و تدوینشده باشد.
برنامههای نهچندان فنی و کارآمدِ متعارف نیز، فقط در اوان ورود به ساختار و برای جلسات تشریفاتی کسب رأی اعتماد یا گرفتن کرسیهای ارائهشده است و پس از تصدی مسئولیت مذکور، نهتنها متولیان و ارائهدهندگان آن، برنامه را به فراموشی میسپارند بلکه سازمانهای نظارتی و سیاستگذار نیز توجهی به میزان تحقق این برنامهها ندارند.
درعینحال همانطور که اشاره شد، این برنامهها نیز فاقد بنیانهای علمی و کاربردی یک برنامه کارآمد هستند و معمولاً از تعدادی جملات شعاری و کلیشهای شکلگرفته و از کلیگویی رنج میبرند (مشابه برنامههای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت ابراهیم رئیسی که عمر آنها به چند ماه هم نرسید).
در بسیاری از موارد نیز متولی دستگاه مربوطه، پس از استقرار، برنامه اولیه را در کشوی میز نهاده و بر اساس شرایط روز یا فشارهای بیرونی، به برنامهای روزانه و مقطعی و موردی و یا حتی ناگهانی روی آورده است؛
مشابه این اقدام را در دولت اول حسن روحانی در بخش بهداشت و درمان شاهد هستیم که در برنامه پیشنهادی وزیر بهداشت و درمان کوچکترین اشارهای به طرح تحول سلامت نشده بود اما 6 ماه پس از استقرار، به ناگهان ابَرطرحی تحت نام طرح تحول سلامت اجرایی میشود.
برخی مواقع نیز، هم برنامه مشخص و هم عزم اجرا وجود دارد ولی مجموعه شرایط داخلی و خارجی مانع از کامیابی دستگاه مربوطه می شود (مشابه پروژه برجام در وزارت امور خارجه که نهایتاً در دو دولت حسن روحانی ناکام ماند).
ازاینرو در این سلسله مقالات ما ترجیح دادیم که به شیوه دیگری، به احصای چالشهای اساسی هر حوزه بپردازیم و سپس مناسبات تحقق برنامهی دستگاه مربوطه را با این چالشها- در طی یک سال نخست تصدیگری- به رصد و سنجش بنشینیم.
با این روش، گرچه در احصای چالشهای اساسی اختلاف نظراتی وجود دارد و در شناسایی تمام آنها صددرصد کامیاب نخواهیم بود اما نمایی کلی از وضعیت کنونی ترسیم میشود و از افتادن به دام برنامههای شعاری پرهیز میشود.
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از ناهماهنگی درونی رنج می برد
حوزه تحت پوشش وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی حوزهای بزرگ و تا حدودی نامتجانس است. از همین رو هنوز بعد از چندین سال نتوانسته سروشکل مناسبی به خود بگیرد و کماکان از یک ناهماهنگی درونی رنج میبرد
تفاوتهای زیاد و بنیادین بین این سه بخش وجود دارد اما نخ تسبیحی آنها را به هم وصل کرده است.فرض بر این است که میراث فرهنگی ایران، گردشگران را به بازدید از مناطق مختلف جلب مینماید و بعد در مراکز توریستی ما صنایعدستی را به این گردشگران ارائه مینماییم.
ارتقا جایگاه این سه بخش از سازمان خیلی مفید فایده واقع نشده است و کماکان با مشکلاتی نظیر قانونگذاری در این بخشها، ناهماهنگی نیروی انسانی، تفاوت گروههای هدف و فرایندها روبرو هستیم.
وزیر پیشنهادی دولت برای این وزارتخانه، خود را در قد و قامت ریاست جمهوری میدید گرچه عملکرد درخشانی در سایر بخشها نداشت و نهایتاً راهی خیابان پاستور هم نشد.
ولی انتظار میرفت که به علت نوع ارتباطات فرا بخشی که ایشان دارند بتواند در این وزارتخانه بیدروپیکر مؤثر باشد؛
اما برنامه کوتاه و فاقد بخش عملیاتی ایشان، نشان داد که گرچه میدانند مشکلات اصلی این وزارتخانه در کجاست اما ترجیح دادهاند که از کنار تمام مشکلات بگذرند و حتی نزدیکشان هم نشوند.
وی هدف اصلی برنامه خود را ترویج گردشگری خانوادگی-داخلی اعلام نمودهاند. هدفی که قبلاً محقق شده است. ایرانیان در چند دهه اخیر و با اصلاح زیرساختهای جادهای و ریلی در زمان محمدرضا پهلوی، سفر کردن را بخشی از زندگی خود قراردادند و به دلایل مشخصی ترجیح دادند این سفرها را بهصورت خانوادگی انجام دهند.
سفر زیارتی به قم و مشهد، سفر فرهنگی به اصفهان و شیراز و سفر تفریحی به سواحل شمال از دیرباز رواج بسیاری داشته است.
در سالهای اخیر مکانهای توریستی بسیاری به این ترکیب افزودهشده است و اگر برای ایرانیان مجال و پولی باشد حتماً سفری دست جمعی و خانوادگی را در برنامه زندگی خود قرار میدهند.
پس این بخش از برنامه ایشان بلا موضوع است، میماند ایجاد مجال و بودجه که آن را هم بهسادگی از کنارش گذشتهاند.
در برنامه ایشان چند هدف دیگر نیز گنجاندهشده که نشان میدهد نویسندگان برنامه، چالشهای پایه موجود نظیر فقدان قوانین بهروز در این بخش را میشناسند ولی برای عملیاتی کردن آنها راهحلی ارائه ندادهاند.
چالش اصلی گردشگری مسائل فرهنگی و اجتماعی مترتب بر ذات پدیده گردشگری است
در این حوزه و در هر قسمت یک چالش بنیادین وجود دارد که بهطورکلی ماهیت این وزارتخانه را زیر سؤال میبرد. مشابه بحث احزاب و سمنها که ماهیتاً با اهداف کلان حاکمیت در تعارض است و از باب شر لازم و ناگزیر، به آنها بهایی داده میشود.
چالش اصلی در بحث گردشگری مسائل فرهنگی و اجتماعی مترتب بر ذات پدیده گردشگری است که دولت محترم در این باب راهی نیندیشیده است.
چالش دوم بحث میراث فرهنگی است که دولت حاضر با بخش وسیعی از آن تناقض و حتی دشمنی دارد و ترجیحش بر آن بود که این میراث را نمیداشت؛
در بحث صنایعدستی چالش اصلی این است که صنایعدستی بومی ما در تعارض باسیاستهای وارداتی بخشهای پنهان دولت است.
این چالشها نهتنها در این دولت بلکه در کلیت حاکمیت نیز راهحلهای مقبول و عملیاتی ندارند. ازاینرو حتی در دولتهای اصلاحطلب نیز نتوانستهایم در این بخش پیشرفت مناسبی را شاهد باشیم.
جدا از این سه چالش بنیادی میتوان فهرستی از چالشهای جدید و قدیم این بخش را بهصورتی که در ذیل آمده است دستهبندی نمود.
طبیعی است که این چالشها یکشبه به وجود نیامدهاند و انتظار بیهودهای است که سریع و در یک دوره کوتاه چندساله برطرف گردند.
- قدیمی بودن قوانین، فقدان استانداردها و شاخصها، نبود منشورهای کلان
- چندپارگی و چندبخشی بودن مجموعه
- مشکلات در ارتباطات جهانی، بازاریابی و صادرات
- بخش خصوصی ضعیف و کمبود سرمایهگذاری
- نیروی انسانی غیرمتخصص و ناکارآمد
- چالشهای مرتبط با موزهها، قاچاق و مشکلات نگهداری اشیاء تاریخی
- وجود صنایعدستی تقلبی و بیکیفیت و خارجی
- توان پائین آموزشی و پژوهشی
- وجود رقبای قدرتمند جهانی و منطقهای با مزیت نسبی بالاتر
- فرهنگ عمومی ضعیف در ارتباط با این حوزه
- زیرساختهای ناکافی و ضعیف
- عدم وجود بانک اطلاعاتی کارآمد و بهروز
- نگاه امنیتی به میراث معنوی و مادی و حوزه گردشگری و نگرانی از عوارض فرهنگی
- حضور و نقش پررنگ دولت در این بخش
- آمارهای غیردقیق، کاذب و ناکارآمد
- فضای ناامن برای گردشگران خارجی
- بحث حریمهای تاریخی و تعارضات ملکی
- مشکلات متعدد در حوزه تولید و فروش صنایعدستی ازجمله فرش
- تخریب سایتهای باستانشناسی و دزدی آثار باستانی
با فروکش کردن نسبی پاندمی کرونا و واکسیناسیون عمومی موج سفرهای داخلی و خارجی مجدداً آغاز شد و ما شاهد رونق نسبی این بخش بودیم، گرچه هنوز با شرایط پیش از کرونا فاصلهداریم.
سفر در اولویتهای پایین سبد هزینههای خانوارها قرار دارد
کاهش درآمد خانوارهای ایرانی باعث شده است که سفر در اولویتهای پایین سبد هزینههای خانوارها قرار گیرد.
البته هزینه بالای سفرهای خارجی باعث شده است که طیفی از ایرانیان که قبلاً مقاصد خارج از کشور را برای سفر انتخاب میکردند تمایل بیشتری به ایرانگردی پیدا کنند و ناخواسته به گردشگری داخلی سود برسانند.
گرچه هنوز تراز ایران در این بخش منفی است به این معنی که بیشتر گردشگر به خارج میفرستیم تا گردشگر جذب نماییم و میزان هزینهای که گردشگران ما در خارج از کشور میکنند بسیار بیشتر از هزینهای است که گردشگران خارجی در ایران مینمایند.
کمبود بودجه و سوء مدیریت در بخش گردشگری
در یک سال اخیر در دو بخش زیرساختی قوانین و اطلاعات و آمار کار چندان مؤثری صورت نگرفته است. البته زمان هم برای اصلاح این ساختارها کافی نبوده است لذا منتظر میمانیم تا ببینیم در سالهای آینده در این قسمت وزیر مربوطه چه اقداماتی را انجام میدهد.
در بحث گردشگری خارجی و صادرات صنایعدستی تقریباً هیچ اقدامی در شرایط فعلی نمیتواند صورت گیرد و کماکان به علت تحریمهای موجود و محدودیتهای فرهنگی و امنیتی نه گردشگر متمولی به ایران میآید و نه خریدی صورت میگیرد. صادرات صنایعدستی نیز در محاق است.
در بحثهای داخلی نیز کمبود بودجه و سوء مدیریت مانع از این شده است که بعضی فرایندهای ضروری در این بخش مثل حفاظت بیشتر از میراث فرهنگی، گسترش و بهسازی موزهها، کار روی سایتهای باستانشناسی، استخدام نیروی متخصص، تسهیل تولید صنایعدستی، گسترش زیرساختهای اقامتی و ارتباطی رخ دهد.
سرمایهگذاریهای کلان کشورهای همسایه و عدم محدودیتهای فرهنگی آنها خصوصاً همسایگانی نظیر امارات متحده عربی، قطر، کشورهای حوزه قفقاز و ترکیه نیز بخش زیادی از توریستها را به سمت آنها کشانده است و اخیراً مشاهده میشود که حتی هنرمندان ایرانی نیز با مهاجرت به سایر کشورها در حال انتقال صنایعدستی بومی ما به آنها میباشند. در این زمینه نیز به دلایل مختلف دولت نتوانسته است کاری انجام دهد.
کاهش بودجههای پژوهشی و آموزشی نیز مانع از اجرای پروژههای بزرگ و کیفی در این حوزه شده است و کاهش همکاریهای بینالمللی نیز صدماتی را به این بخش وارد کرده است.
بودجه کلی این وزارتخانه برای سال 1401 کمی بیش از 2000 میلیارد تومان پیشبینیشده است که حتی در صورت تحقق، اصلاً برای این طیف وسیع از مسئولیتهای محوله کافی نیست.
درنهایت میبینیم که هنوز کارنامه مثبت و مؤثری در این بخش از سوی دولت ابراهیم رئیسی و عزتالله ضرغامی دیده نشده است.
دستاوردهای موجود نیز ناشی از پایان یافتن شرایط بحرانی ناشی از کرونا است. گرچه نباید از نقش مؤثر دولت در واکسیناسیون عمومی که اثرات آن در این بخش بسیار محسوس است غافل شد.
http://eradehmellat.ir/fa/News/1648/برنامهریزی-برای-رسیدن-به-گذشته؛-بررسی-عملکرد-دولت-در-میراث-فرهنگی،-گردشگری-و-صنایعدستی