به گزارش نشریه حزب اراده ملت ایران، علی صابری، 10 تیرماه سال 1333 نخستین سیل بزرگ در تاریخ معاصر تهران ثبت شد بیش از یک ماه بارندگی مداوم در آن زمان به وقوع یکی از مخربترین سیلهای ایران منجر شد که تخریب بسیاری از روستاهای منطقه را به همراه داشت؛
سیل ها می آیند و می روند و ما هنوز نظاره می کنیم
تخمین زده میشود بیش از 2150 نفر در این سیل جان باختند. مردادماه همان سال بازهم به علت بارندگی چندروزه فرحزاد و امامزاده داوود تهران گرفتار سیلی وحشتناک و مخرب با تعداد زیادی کشته شد، در خرداد سال بعد نیز سیل در کن به تخریب اراضی کشاورزی و کشته شدن 3 نفر منجر شد.
سال 1341 نیز پس از چندین روز بارندگی دوباره تهران با سیل مخرب دیگری مواجه شد که خانههای زیادی را در مسیر خود تخریب کرد و باعث خسارتهای فراوان شد.
4 مرداد 1366 در گرمای تابستانی، رگبار و تگرگ شدیدی بارید و در کمتر از دو ساعت 28 میلیمتر بارش ثبت شد.
بارشی که باعث شد سیلاب عظیمی از رودخانه گلاب دره با صدها تن گلولای و سنگ مسیر رودخانه گلاب دره و رودخانه دربند را طی کند و بهسرعت به میدان تجریش برسد و با عبور از تجریش تا خیابان میرداماد ادامه بیابد، سیلی که با نزدیک به 300 کشته یکی از سیلهای فاجعهبار کشور گردید.
سال 1394 تهران بازهم شاهد سیلی دیگر بود، این بار نیز در گرمای تابستانی 28 تیرماه بهیکباره هوا دگرگون شد و باراندگی و طغیان رودخانههای کرج، کن و جاجرود باعث کشته شدن نزدیک به بیست تن گردید.
ساعت 1:30 دقیقه بامداد 6 مرداد 1401 بارش شدید و ناگهانی باران باعث جاری شدن حجم زیادی آب و گلولای بهسوی پاییندست رودخانه امامزاده داوود تهران شد و باعث مرگ 22 نفر شد.
فروردینماه سال 1398، براثر بارندگیهای شدید در نقاط مختلف کشور، شهرهای زیادی دچار سیل گرفتگی شدند و خسارتهای زیادی به بار آمد. در شیراز بارش 15 دقیقهای بارانی شدید باعث کشته شدن 23 نفر در مجاورت دروازه قرآن شد.
بارندگی تا 300 میلیمتر در گلستان باعث به زیرآب رفتن شهرهای آق کلا، گمیشان، بندر ترکمن، گنبدکاووس و ... شد، روستاهای حاشیه رودخانه کرخه نیز چند روز به زیر آب رفتند. استانهای لرستان، تهران، یزد، البرز، کرمانشاه، ایلام و ... هم گرفتار سیل شدند
پسازاین سیل مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی دلایل وقوع سیل در ایران را در مقالهای منتشر کرد؛ که در زیر خلاصهای از آن را مرور میکنیم.
توجه نکردن به ظرفیتهای مهم تالابهای کشور
توجه نکردن به ظرفیت مهمترین تالابهای کشور بهعنوان کاهنده شدت سیلاب و پذیرنده سرریز آب رودخانهها و روان آبهای سطحی در کشور (تالابهای هورالعظیم، شادگان، بام دژ، بختگان و...) در سالیان گذشته علاوه بر تأثیر بر تشدید سیلابها منجر به کاهش پهنه آبی تالابها و افزایش سطح در معرض فرسایش و گسیل ریز گردها شده است.
تغییر کاربری بستر و حریم منابع مهم آبی
تغییر کاربری بستر و حریم منابع مهم آبی موجب شکنندگی بافت خاک و ناپایداری بافت خاک شده و هم موجب کاهش قدرت و توان پذیری مازاد آبهای ناشی از بارش به دلیل وجود موانع فیزیکی و مستحدثات سرراهی شده است.
ازجمله مصادیق این امر، احداث جادههای متعدد توسط وزارت نفت و نیروهای نظامی در تالاب هور العظیم است که یکپارچگی تالاب را از بین برده و امکان رهاسازی آب را در تالاب دچار مشکل کرده است.
همچنین تغییرات زیاد در ورودی رودخانه کرخه به تالاب هورالعظیم در خوزستان باعث مسدود شدن این ورودیها و پس زدن آب به شهرها و مزارع کشاورزی شد.
از دیگر مصادیق این امر استقرار سکوهای نفتی در داخل تالاب هورالعظیم بدون توجه به اینکه محدوده تالاب باید بهصورت طبیعی حاوی آب باشد.
در این رابطه بارها با وزارت نفت و نیرو مکاتبه و پیگیری شده است و لکن نتیجهای حاصل نشد.احداث رستوران و سازههای متعدد تفریحی به همراه ویلا سازی در حاشیه کارون و دز در شهرهای دزفول و اهواز و ساحل سازی بدون مطالعه موجب عرض کم رودخانه و دستاندازی گسترده به بستر و حریم این رودخانهها شده که منجر به خسارت به سایرین و همچنین تخریب و حتی از بین رفتن ساکنان این ساختوسازهای غیرقانونی شده است.
احداث پرورش ماهی و کشاورزی در بستر رودخانهها یا حریم مستقیم آنها از دیگر مصادیقی است که منجر به افزایش خسارتهای اقتصادی و اجتماعی شده است.
تغییر ریختشناسی و شرایط پوشش گیاهی
با اشاره به چالش های محیط زیستی کشور، تغییر ریخت شاسی و شرایط پوشش گیاهی با افزایش غیرمنطقی پهنههای تخصیصی به کشاورزی و دامداری متمرکز و بهویژه در مناطق اداری خاکهای سبک ناپایدار و در شیبهای زیاد که علاوه بر کاهش ظرفیت خاکها در جذب، به دام اندازی و نفوذ طبیعی آب به سفرههای آب زیرزمینی، از یکسو موجب کاهش زمان آب دوی (حرکت آب در سطح زمین) و درنتیجه کاهش زمان موردنیاز برای تجمیع آبها در پاییندست و خط القعرها شده است.
از مصادیق این امر چرای بیرویه دام و کنترل نکردن بهرهبرداری از مراتع و اجرا نکردن طرحهای تجمیع عشایر است که آسیب شدید به پوشش گیاهی مناطق جنگلی حوضه زاگرس و جلگهای وارد کرده است.
از دیگر مصادیق این امر جنگلهای دز و کرخه است که یکی از بزرگترین اکوسیستمهای طبیعی جنگلی است که سالها به دلیل خشکسالی و احداث سد کرخه و توسعه کشاورزی حقابه آنها قطعشده و موجب خشک شدن بخشی از این جنگلها شده است.
انجام ندادن عملیات آبخیزداری در حوضههای بالادست
انجام ندادن عملیات آبخیزداری در حوضههای بالادست مهمترین سدهای کشور، بهرغم تأکید تمام مطالعات فنی و مهندسی و منابع طبیعی بر آبخیزداری گسترده و حفاظت منابع آبوخاک در بالادست سدها، عدم توفیق در انجام آبخیزداری در حوضههای بالادست موجب افزایش رسوبگذاری مسیرهای آب گذری شده است.
علاوه بر کاهش ظرفیت مفید سدهای مهم کشور با انباشت رسوبات در مخازن سدها و نیز کاهش عمق مفید مسیرهای آب گذری، ظرفیت منابع و سازههای آبی برای انتقال مازاد آبهای ناشی از روان آبها و درنتیجه افزایش شدت سیلابها شده است.
همچنین از دیگر عوامل میتوان به انجام ندادن عملیات آبخوانداری و توجه تکمحوری به سدسازی در سنوات گذشته و فراموش کردن توان سرزمینی در پذیرش، مستحیل کردن و کاهش سرعت حرکت روان آبها از طریق آبخوانداری، توجه نکردن کافی به روشهای منطبق با توان طبیعی از قبیل تغذیه مصنوعی اشاره کرد.
بیتوجهی به الگوی منطقی پراکنش و کاربری صنعتی- کشاورزی- خدماتی در حوضههای مهم آبریز کشوری، کاربری نامناسب اراضی و توجه به برخی شرایط ویژه اقلیمی- جغرافیایی در کشور و توجه نکردن به یکپارچگی منابع تالابی و بهویژه دستاندازی در ریختشناسی تالابها از قبیل قسمتبندی کردن تالاب هورالعظیم در خوزستان که در عمل بخشی از عرصه تالاب در شرایط خشکی موجب بروز و تشدید ریز گردها شده است نیز از دیگر موضوعات است.
پیشنهادها و راهکارها
همچنین در بخشی از این گزارش به پیشنهادها و راهکارهایی برای کنترل سیل در کوتاهمدت و بلندمدت اشاره شد که از آن جمله برنامهریزی لازم برای تدوین درس آموختهها و بازنگری در برنامههای کنترل سیلاب بود.
در این راستا انجام مطالعات یکپارچه مدیریت سیلاب در همه حوضههای آبریز کشور از ضروریات شناخته شد. از طرفی معمولاً بعد از بحران تمام تمرکز به سمت اقدامات انجامنشده برای کنترل سیل میرود.
این در حالی است که بحران سیل گذشت و این اقدامات بلندمدت هستند و در کوتاهمدت جواب نمیدهد.
همچنین به نقل از این گزارش، صیانت از جنگلها، مراتع و آبخیزها و همچنین حریم رودخانه باید بهعنوان یک اقدام مستمر در دستور کار وزارت نیرو و دیگر دستگاههای مسئول قرار گیرد؛
اصلاح سامانه تأمین آب شرب شهری و روستایی در شرایط افزایش رقوم و سیلابی شدن منابع آبهای سطحی در شهرهای متکی به آب سطحی الزامی است.
http://eradehmellat.ir/fa/News/1647/سیل-ها-می-آیند-و-می-روند-و-ما-هنوز-نظاره-می-کنیم