تهیه: مهشید قاسمی
این روزها جلو چشم همه ما، با وجود هزاران هشدار، بزرگترین دریاچه داخلی کشور در حال خشک شدن است. رویدادی جبرانناپذیر و اندوهآور.
در این مجال فارغ از علتها، سوءمدیریتها و راهکارها نگاهی میاندازیم به پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه، چشم ایران.
پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه به صورت بلند مدت و کوتاه مدت در سه بخش محیط زیست، اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی است.
با خشک شدن دریاچه باید شاهد درگیریهای قومی و طایفهای، بی اعتمادی عمومی نسبت به عملکرد حکومت، چالش در مدیریت فضای منطقه، آسیب به یکپارچگی و توسعه ملی، کاهش ضریب امنیت ملی، تقویت گروههای معارض و مخالف نظام، تهدید موجودیت ملی، بقای کشور و تضعیف قدرت ملی باشیم.
در حوضه آبریز دریاچه ارومیه که شامل بخشهایی از استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان میباشد، بیش از سه میلیون نفر زندگی میکنند که سکونت و سلامت آنها در معرض مستقیم بحران خشک شدن دریاچه ارومیه است. کاهش سطح رفاه ساکنان پیرامون دریاچه، افزایش بیکاری، مهاجرت و حاشیه نشینی، محروم شدن انسانها از زیستن در مکان مورد علاقه، فقر و نابرابری، توسعه ناهنجاریهای اجتماعی و تنش قومی از پیامدهای این فاجعه محیط زیستی است.
با از بین رفتن زمینهای کشاورزی، خشکی درختان و باغهای مثمر، کاهش توان تولید مراتع در اثر پراکنش نمک روی مراتع و تأثیر در دامپروری و تعطیلی کارخانههای صنایع تبدیلی اثرات جبرانناپذیری در همه حوزهها از اقتصادی، صنعتی، اجتماعی، فرهنگی به جا خواهد گذاشت و موجب مهاجرت اجباری روستائیان و حاشیه نشینی در اطراف شهرها میشود.
از بین رفتن آرتمیا (میگوی آب شور) که ارزش اقتصادی بسیار بالایی دارد و تنها موجود زنده دریاچه ارومیه است. آرتمیا دریاچه ارومیه ارزش غذایی بالایی دارد و به عنوان غذای اصلی پرندگان مهاجر است و در تغذیه ماهیان پرورشی کاربرد دارد.
با خشک شدن دریاچه میزان ورود گردشگران به بنادر این دریاچه کاهش یافت و برخی بنادر کاملا تعطیل هستند در حالی که در زمان پرآبی دارای امکانات گردشگری مانند کمپ ساحلی، دریانوردی و قایقرانی تفریحی، استفاده از لجن دریاچه بهمنظور آب درمانی و لجن درمانی و پذیرای هزاران گردشگر بودند، در حال حاضر جای ساحل آبی، کیلومترها کویر نمک جایگزین آن گردیده است.
بدون شک یکی از نگرانیهای خشکی دریاچه ارومیه تشکیل بیابان نمک و مرکز فعال گردوغبار فعال نمکی خواهد بود. خشکی دریاچه ارومیه موجب انتشار رسوبات نمکی و ایجاد بستری مناسب برای شکل گیری ریزگردهای خطرناک در مواقع وزش طوفانهای شدید میشود. بادهای غالب منطقه از جنوب غربی و غرب و جنوب شرقی است که احتمال بروز مشکل طوفانهای نمکی در حاشیه شرقی و شمال غربی دریاچه خواهیم بود.
شیوع انواع بیماری در این منطقه با خشک شدن دریاچه ارومیه امری محتمل است. افزایش نرخ مرگ میر نوزادان، کاهش وزن نوزاد هنگام تولد، بلوغ دیررس، کم خونی، بیماریهای تنفسی، آسیبهای سیستم ایمنی، افزایش فشارخون، تغییرات عصبی و رفتاری و بیماریهای عفونی از جمله بیماریها هستند.
علاوه بر نمک بسیاری از آلودگیها شامل فلزات سمی سنگین مورد استفاده در صنعت و مواد سمی مورد استفاده به آبهای سطحی و زیر سطحی مرتبط با دریاچه نفوذ کردهاند و در صورت خشک شدن دریاچه بسیاری از از مواد سمی هوازی شده و خطرات بیماریهای تنفسی برای مردم منطقه به وجود خواهد آورد.
خشکشدن دریاچه ارومیه باعث تشدید، تغییر و نوسانات اقلیمی در منطقه میشود. بهطوریکه شاهد گرمتر و خشکشدن تابستان و زمستانهای سردتر و طولانی، تسریع در روند ذوب برف منطقه قبل از موعد خواهیم بود.
با خشک شدن دریاچه ارومیه و اتصال جزایر به خشکی، زندگی و زادآوری گونههای جانوری پارک ملی را به شدت به خطر افتاد. با خشک شدن دریاچه شغال، پلنگ و روباه به جزایر آمده و گوزن زرد ایران که خطر انقراض آنها را تهدید میکند، را شکار میکنند. همچنین باعث ایجاد اختلال در مهاجرت پرندگان بینالمللی و برهم خوردن کریدورهای پروازی و مهاجر حیات وحش خشکی زی خواهد شد. شوری بیش از حد آب زندگی پرندگان را نیز در این دریاچه به خطر انداخته است بهطوریکه هر ساله از تعداد پرندگانی که به این دریاچه مهاجرت میکنند، شمار زیادی گرفتار بلورهای نمک شده و قادر به پرواز نیستند.
کاهش کیفیت عسل منطقه (به عنوان مشاغل جایگزین کشاورزی) ناشی از کاهش دید زنبور عسل به دلیل اثر منفی بر سیستم تنفسی و افت گرده گیاهان؛ که در نهایت باعث افت کمیت و کیفیت عسل خواهد شد.
نابودی منابع آبی علاوه بر تحت تاثیر قرار دادن حیات جانوری و گیاهی، موجب تغییرات جمعیتی و مشکلات و بحران های اجتماعی نیز خواهد شد،