شهاب الدین بی مقدار، نماینده پیشین مجلس در گفت و گو با اراده ملت عنوان کرد:
پیاده سازی نظام حزبی به نفع حاکمیت است
دوشنبه 11 مهر 1401 - 23:36:54

بیش از چهار دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی ایران می‌ گذرد. در طول این سال ها فعالیت های حزبی همواره به عنوان یکی از مهمترین چالش‌ های سیاسی در کشور مطرح بود. در دهه‌ های اخیر به دلیل عدم موفقیت احزاب در ورود به عرصه اداره کشور به مرور این باور در جامعه شکل گرفت که نظام حاکم با فعالیت حزبی مخالف است. اراده ملت در ارتباط با این موضوع گفت و گویی با شهاب الدین بی مقدار، نماینده پیشین مجلس انجام داده که در ادامه می خوانید:

با توجه به ناکامی احزاب در شکل دهی به دولت ها و مجالس حزبی، مزایای حاکمیت نظام حزبی در کشور مورد توجه واقع نشده است. نظام حزبی چه آورده ای برای کشور دارد؟

حزب پل اتصال مردم به دولت است و حکمرانی را آسانتر و شفافتر می کند. مثل مجلس که نمایندگان مردم به عنوان وکلای ملت هستند و نظر و خواسته مردم را پشت تریبون مطرح می کنند و پیگیری می کنند و گزارش می دهند. در حزب هم تقریبا وضعیت به همین صورت است و اعضا نظرات خود را که انعکاس نظر جامعه است مطرح می کنند و پیشنهادات را طرح می کنند و راهکار ها را با هم به اشتراک می‌ گذارند و به همین ترتیب فرصت ایجاد می شود و آرا و نظرات جمع می شوند و بهترین تصمیمات گرفته می شود. و در ادامه حزب چون قدرت دارد از این قدرت به عنوان ابزار بهره می گیرد و حاکمیت را مطیع خواسته خود می کند. حزب پای کار مردم می ایستد همان خواسته جامعه و هوادارانش را به کرسی می نشاند. در حاکمیت حزبی رفتارهای حاکمیت مطابق با نظر احزاب تدوین می شود که این عین مردم ‌سالاری است. یعنی جمهوری بدون حزب ممکن نیست. چطور عده ای در راس حاکمیت باشند، ولی ارتباط مستمر با بدنه جامعه نداشته باشند! حزب به این ارتباط شکل می دهد.

با این تعریف چرا حزب در ایران پا نمی گیرد؟

این کارها بودجه زیادی می ‌خواهد. اگر احزاب قدرتمند نباشند نمی ‌توانند این مبالغ را فراهم کنند. ما مبلغی به عنوان حق عضویت می پردازیم که عملا با این مبالغ نمی توان یک مجموعه بزرگ را اداره کرد. احزاب از نظر مالی ضعیف هستند در احزاب قدرتمند هم اختلافات داخلی وجود دارد. در کشور مناقشه هایی هم در مورد احزاب وجود دارد که این ها هنوز حل نشده است. مثلا نگاه حاکمیت به حزب آنطور نیست که به بالندگی حزب منجر شود‌. بعضا می بینیم در مقاطعی نگاه علما و روحانیون هم به حزب مثبت نبوده است. یا در مواردی خود احزاب کم کاری کردند یا اشتباهاتی مرتکب شدند و جایگاه و شان آنها پایین آمد. تجربه تاریخی ما هم تاثیر داشته چون در طول تاریخ در یک جاهایی بی عملی هایی از حزب دیده شده و یا شعار هایی داده اند و عملی به دنبالش نبوده و این مردم را که مهمترین حامی احزاب هستند دلزده کرده است. چون این حزبی که مردم از آن حمایت می کنند باید یک جایی به درد مردم بخورد نه اینکه باری روی دوش مردم باشد.

آیا می توان شکست فعالیت های سیاسی احزاب را به ابرمفهوم خوی ایرانی نسبت داد و اینطور گفت که ایرانیان با فعالیت های جمعی نظیر فعالیت های حزبی همدل نیستند؟

اگر در جامعه و در میان شهروندان به به کار سیاسی اعتقاد و اعتماد وجود داشته باشد و هر شهروندی برای نقش موثر خود ارزش قائل باشد، فعالیت های سیاسی و اجتماعی مردم به سمت کار و فعالیت در حزب می رود، نه به طرف ناامیدی و اعتراض و برخورد با دولت و یا قرار گرفتن در مقابل حاکمیت. در مورد کار در حزب هم از روز اول یک نفر نمی تواند در راس قرار بگیرد. اتفاقا حزب یک الگوی خوب برای کار گروهی است و خوب شنیدن و نظر جمعی دادن و کار جمعی انجام دادن را به اعضا یاد می‌ دهد. اتفاقا حزب برای آموختن همین موضوعی که ما در آن ضعف شدیدی داریم، مدرسه خوبی است و آن فرهنگ سیاسی و مشارکت سیاسی را به خوبی یاد می‌ دهد و کارگاه تولید سیاستمدار است.

چرا استقرار نظامی حزبی در کشورمان سخت به نظر می رسد؟ آیا حاکمیت از اعمال نظامی حزبی اجتناب می کند؟

نباید اینطور باشد چون پیاده سازی نظام حزبی به نفع حاکمیت است. اولا بار سنگین مسئولیت حاکمیت سبک می شود چون حزب اینجا مسئولیت زیادی دارد. از طرفی حزب در ارتباط مستقیم با مردم است و از طرفی در ارتباط مستقیم با دستگاه‌ های حاکمیتی است و این کار رده های بالاتر حاکمیت را آسان می کند. یک گروهی خودشان آمده اند و به میل خودشان برای تلطیف فضای سیاسی کار می کنند و بار زیادی روی دوششان است. اینجا حزب است که‌ مسئولیت آموزش فرهنگ سیاسی به جامعه را بر عهده می گیرد. حزب است که‌ سیاستمدار تولید می کند. حاکمیت اگر به مزایای حزب توجه کند باید این روند را تایید کند و مشوق باشد و اسباب گسترش فعالیت حزب باشند نه مانع آن.


http://eradehmellat.ir/fa/News/1585/پیاده-سازی-نظام-حزبی-به-نفع-حاکمیت-است
بستن   چاپ