حکمرانی حزبی و ضرورت وجود احزاب
دوشنبه 9 خرداد 1401 - 13:02:34

حکمرانی خوب الگویی تازه در ادبیات توسعه است که مدتی است که در ادبیات سیاسی کشور از آن یاد می‌شود که از تعامل و مشارکت سه بخش خصوصی، جامع مدنی و دولت، شکل می‌گیرد. در واقع جامعه مدنی پایدار و دولت شهروندمداری زمینه‌ساز دستیابی به توسعه پایدار و حکمرانی خوب است، با توجه‌ به اینکه حکمرانی و کیفیت آن از موضوعات مهم پیشروی جوامع بوده است، مسئولین سیاسی و دولتمردان همواره سعی کرده‌اند نظام سیاسی خود را کارآمد یا در صورت امکان چهره‌های کارآمد از آن به نمایش بگذارند. از سویی دستیابی به خیر و مصلحت عمومی همواره هدفی مهم در یک کشور در دستگاه دولت و هم میان مردم بخش خصوصی بوده است.

آنچه همواره مهم است میزان تحقق و دست‌یابی به این هدف و چگونگی آن در جوامع و کشورهای گوناگون بنا به دلایلی از جمله؛ شرایط خاص آن‌ها، سیاست‌گذاری‌ها، نقش و جایگاه نهادها و ساختارهای واسط بین مردم و نظام سیاسی همچون انجمن‌ها و نهادهای مردمی یا احزاب سیاسی متفاوت بوده است

امروزه آنچه از منظر جامعه‌شناسی و همچنین روان‌شناسی سیاسی مورد اهمیت است و اشخاص و احزاب با ورود به عرصه فعالیت سیاسی در پی کسب آن هستند، حوزه نفوذ خصوصاً نفوذ و اثرگذاری بر حکومت و دولت‌هاست و انسانی‌ترین این نفوذها برای رسیدن به بیشترین خیر عمومی که در واقع می‌تواند غایت سیاست برای رسیدن به آزادی نیز باشد.

ایران به‌عنوان کشوری درحال‌توسعه طی سالیان متمادی با مسائلی روبرو بوده که در مسیر توسعه واقعی و همه‌جانبه حرکت نکرده بلکه در مسیر توسعه نامتوازن قرار گرفته است. با وجود ترسیم برنامه‌های توسعه از پیش از انقلاب تاکنون این برنامه‌ها حتی در کوتاه‌مدت نیز هنوز در کشور پیاده و اجرایی نشده است. توسعه در ایران همچنان ناموزون و ناپایدار حرکت می‌کند و مسائلی در جامعه ایجاد شده که نمونه‌های توسعه‌نیافتگی و مصادیقی برای توسعه حکمرانی بد هستند.

برای بررسی موانع شکل‌گیری حکمرانی خوب بهتر است ابتدا شاخصه‌ای این نوع از حکمرانی را معرفی و سپس به آن بپردازیم.

حکمرانی خوب که ابتدا در ادبیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع غربی به وجود آمد، امروزه به‌عنوان گفتمانی با شاخص‌هایی همچون، پاسخگویی، مسئولیت‌پذیری، شفافیت، کنترل فساد، حاکمیت قانون و ... شناخته و ارزیابی می‌شود و کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه، مجامع بین‌المللی و جهانی آن را دنبال می‌کنند. کشورهایی که در هم‌سنجی با جوامع توسعه‌یافته از سطح پایینی از توسعه و تحقق ِمصادیق آن بهره‌مند هستند، با مسائلی همانند قانون‌گریزی مردم و مسئولان، فساد اداری، سطح پایین مشارکت، نبود احزاب و محدودیت‌های رسانه‌ای، مدیریت و توسعه نامتوازن در ابعاد مختلف جامعه اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بخشی‌نگری در توسعه روبرو هستند؛ این مشکلات با درجاتی از شدت و ضعف در جوامع توسعه‌نیافته و درحال‌توسعه‌ای همچون ایران، آشکارا احساس می‌شوند. اما حکمرانی خوب به‌خودی‌خود شکل نمی‌گیرد و علل و عوامل گوناگونی در شکل‌گیری آن نقش دارند. این الگو، نه محدود به یک بخش یا سطح، بلکه امری فراگیر است که وجود آن در همه بخش‌های یک جامعه ضرورت دارد و تحقق آن به هماهنگی و آمادگی همه بخش‌ها نیازمند است. این الگو با هماهنگی، همکاری و پیوندِ میان سطوح گوناگون جامعه اعم از دولت و نظام سیاسی، مردم و نهادهای میانی همچون احزاب و انجمن‌های مدنی شکل می‌گیرد. حکمرانی خوب مردم را صاحبان حق می‌داند که قدرت و اعمال اقتدار را طی یک میثاق ملی به دولت واگذار می‌کنند تا با حکمرانی خوب، بهزیستی عمومی، توسعه پایدار انسانی و رضایت مادی و معنوی را به حداکثر برساند و از حقوق اساسی آن‌ها از قبیل آزادی و گسترش دامنه انتخاب‌ها حمایت کند. بنا به تعریفی که از حکمرانی خوب شده است، موضوع و محور حکمرانی خوب چگونگی دست‌یافتن به حکومتی است که بتواند زمینه‌ساز توسعه مردم‌سالار با بیشترین خیر عمومی و برابری‌خواهانه باشد.

در واقع می‌توان گفت که دموکراسی و حکمرانی خوب مترادف هم هستند و نهادهای مدنی و سیاسی باید دموکراسی را در کشور تقویت کنند، از این منظر جامعه مدنی نقش مهمی در تقویت ساختار حکومتی کشورهای توسعه‌یافته ایفا می‌کند، سازمان‌های جامعه مدنی پایدار در کشورهای توسعه‌یافته، فرایندهای پاسخگویی به نخبگان و نهادهای سیاسی را افزایش داده‌اند که به سیستم حکومتی شفاف‌تر منجر شده است. افزایش سازمان‌های جامعه مدنی، مشارکت سیاسی بیشتر شهروندان را به دنبال دارد.

نبود نظارت و کنترلِ عملکرد نظام سیاسی و دستگاه‌های تصمیم‌گیر و برنامه‌ریز در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به‌عنوان یک مسئله مطرح است و مسئولان و سیاست‌گذاران نسبت به عملکرد خود هیچ‌گونه شفاف - سازی، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی ندارند این موضوع خود، شکل‌گیری قانون‌گریزی، نبود مشارکت، فساد فراگیر و ... را در پی دارد. با توجه به آنچه گفته شد؛ حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب، همواره هدفی مهم در زندگی انسان‌ها در بیشتر جوامع بوده است، ازاین‌رو جوامع همیشه در پی دستیابی به وضعیت مطلوب بوده و برای نیل به آن برنامه‌ریزی کرده‌اند

ایران با مسائل زیادی در زمینه حکمرانی خوب روبرو است که مهم‌ترین آن‌ها قانون‌گریزی و فساد فزاینده در لایه‌های مختلف جامعه به‌ویژه مسئولان است؛ لذا احزاب سیاسی به‌عنوان یک نهاد قوی و نیرومند جهت مراقبت از رابطه بین مردم و حاکمیت می‌تواند نقش مهمی ایفا کند و به نمایندگی از شهروندان به مراقبت از این رابطه اقدام نمایند. همین امر یعنی وجود احزاب توانمند با نظارت بر رفتار حاکمان می‌تواند به بهبود و ایجاد حکمرانی خوب بینجامد.

با توجه به نیاز به شکل‌گیری گفتمان حکمرانی خوب و اهمیت آن در جامعه، ضرورت دارد که نقش عوامل زمینه‌ساز حکمرانی خوب در ایران مورد بررسی و مطالعه قار گیرد که از جمله این عوامل زمینه‌ساز، می‌توان به نبود احزاب و نهادهای جامعه مدنی نام برد.


http://eradehmellat.ir/fa/News/1518/حکمرانی-حزبی-و-ضرورت-وجود-احزاب
بستن   چاپ