در دهه شصت اکثر آرایشگاههای کشور، اتاقی مخصوص برای عکاسی از مشتریانی بود که شیفتهٔ لباسهای هندی و گریم و آرایش هندی با خال دلربای آن کنار ستون بود که بازار داغی داشت. در اکثر خانههای ایرانی دختران و زنان ایرانی باذوق و شوق عکسهای هندی با لباسهای هندی میانداختند که این رفتار ماحصل دیدن فیلمهای هندی با و ویدئوهای ممنوع با نوارهای ممنوع بود، در آن زمان اکثر دختران آهنگ فیلم شعله را زمزمه میکردند و یا در دورهمیهای دخترانه برای هم فیلمهای عاشقانه هندی را تعریف میکردند و وقتی ویدئوها آزاد شد تبوتاب فیلمهای هندی کمتر شد و فیلمهای ژاپنی اوشین و هانیکو که از تلویزیون پخش میشد دختران ایرانی به عشقهای ژاپنی علاقهمند شدند خاطرم هست آرایشگری که عکسهای هندی از مشتریان خود میانداخت از تقاضای مردم برای لباس ژاپنی تعجب میکرد.
بعد از فیلمهای ژاپنی، فیلمهای کره ایی از جمله جواهری در قصر و جومونگ و ... که از تلویزیون پخش میشد به دلیل مضمون عاشقانهاش که باعث جذب مخاطبان اصلی خود میشد بازار داغی پیدا کرد. زنان دربار فرمانروا به نام بانوی دربار و یا بانوی آشپزخانه آنقدر شخصیت آنها رونق پیدا کرده بود که بچههای دبستانی دربازیهای کودکانه خود در زنگهای تفریح یکی نقش بانوی دربار و دیگری نقش خدمتکار و نقشهای دیگر را بازی میکردند. خاطرم است دختر مقطع ابتدایی را در آن محدوده زمانی ملاقات کردم که گریه میکرد و گله و شکایت از دوستانش داشت که چرا او را بهعنوان نقش بانوی اول دربار بازی نمیدهند و همیشه نقش ندیمه را به او میدهند و به دنبال آن علاقهمندی به آموختن و کنجکاوی به زبان کرهایی و تاریخ سرزمین آنها در کودکان و نوجوانان ایجاد شده بود.
شخصیت هنرپیشههای کره ایی در این فیلمها گیرایی زیادی پیدا کرده بود که بینندههای ایرانی تاریخ کره و درستی و نادرستی افسانهها را بررسی میکردند که این یک تجارت موفق برای کشور کره بود.
مدت زمانی است در کشورمان فیلمهای عاشقانهای با گذری از تاریخ ایران به نمایش درمیآید. این مهم، حرکت بسیار مثبتی است که متأسفانه دیر اقدام شده ولی بههرحال شاید پختگی لازم در جامعه ایران صورتگرفته که این نوع فیلمها مخاطبین اصلی خود را پیدا کرده است. شروع چنین فیلمهایی یا سریال پربیننده و جذابی چون شهرزاد شروع شد و در کنار آن وقایع تاریخی زمان خود را به مردم آموخت و نکات مهمی را به مردم گوشزد کرد. اینکه مخاطبان مجبور شوند کتابهای تاریخ را با دقت بیشتری ورق بزنند و بهعنوان منتقد نکات ریز فیلم را نقد کنند از محسنات کنکاش دقیق بینندگان فیلم است که این کنکاشگری ماحصل این نوع فیلمهاست. فیلمهای بعد از او خاتون است که با روند عاشقانه فیلم، یک صفحه تلخی از تاریخ را به مردم گوشزد کرد و مخاطبین و جوانان و نوجوانان را مجبور به مطالعه مطلبی از آن واقعه تاریخی ذکر شده در فیلم کرد. بعضی مردم در فضای مجازی از اشکالات فیلم و خطاهای تاریخی آن بحث میکنند این نکته مثبتی است که کارگردان و نویسندههای قدر این مجموعهها به مردم ایران آموختهاند که تاریخ ایران را با دقت بخوانند و با انصاف قضاوت کنند. دختران ایرانی مثل دهه شصت، عکس هندی همراه با خال هندی نمیاندازند بلکه با دیدن فیلمهای شهرزاد و جیران و خاتون، یا کلاه شهرزادی و گردنبند مرغ آمین به همراه دارند و یا با لباس زیبای دوره قاجار در خانههای باستانی ایرانی عکس یادگاری میاندازند. یا با لباسهای محلی ابیانه و کردی و ... عشق میورزند و یا در مدرسه یکی نقش رضا افشار را بازی میکند و دیگری خاتون و سرهنگ ملک میشود. این فیلمهای عاشقانه که عشق پاک دختران و پسران ایرانی را به تصویر کشیدند بزرگترین خدمت را به سرزمین ایران نسبت به ایجاد عرق ملی کردند و در کنار آن تجارت عکاسی، گردشگری، طراحی لباس، گریم ویژه، فروش کتابهای تاریخی و.... ایجاد کرد و از همه مهمتر این تجارت باعث رونق نوشتن رمانهای عاشقانهای است که تاریخ ایران را بامهارت به کمک ادبیات غنی ایران به تصویر خواهد کشید که خود گویای وقایع مهم تاریخی خواهد بود هرچند که دیر اقدام شد ولی اکنون زمان قدردانی و استفاده بهینه از این موقعیت خوب برای کسانی است که دست به قلم دارند که زیباتر بنویسند و هوشیارتر تاریخ ایران را در لابهلای آن به تصویر بکشند.