چرا موضع می‌گیریم؟
سه شنبه 17 اسفند 1400 - 21:44:11
بدون تردید با همه دانایی موجود و در اختیار نسل ما انسان تنها موجود در عالم خلقت است که سیاست ورز است و یا به قولی تنها موجودی است که رفتار و سخن خود را باهدف تحت اختیار گرفتن منطق هزینه به فایده تعین می‌کند و این منطق او را با دو الزام عملی و فکری روبرو می‌سازد. باید زندگی گله‌ای توأم با رابطه مستمر و معنادار با دیگران داشته باشد و مراقبت کند که در آن خللی ایجاد نشود
دوم این ارتباط را تعالی بخشد تا با ایجاد نظم و عمل به برنامه، کیفیت زندگی را به حدی بالا برد که از زیستن در متن آن به خود ببالد. پس می‌بینید که هم ورود در متن زندگی گله‌ای و هم تلاش برای ارتقای آن تا جایگاهی که درک و عمل به تناسب دانایی بتواند نوع زندگی انسانی را از نحوه زندگی جانداران پست متفاوت سازد راه بسیاری است که برای تحققش باید فرد و گروه‌های متشکل از افراد بتوانند با تحلیل دقیق شرایط و تفسیر روشن موقعیت و وضعیت به قرارگاهی برسند که با ایستادن در آن بشود گفت که من و ما به این واقعیت رسیده‌ایم که ایستادن صحیح و قرارگاه درست همان چیزی است که ما بدان رسیده و انتخاب کرده‌ایم 
پس داشتن موضع حاوی دو تاکید و اعلان است: 
- قرارگرفتن در جایگاهی درست و واقع‌بینانه 
- اتخاذ بهترین پوزیشن و مناسب‌ترین روش و عمل
حال سؤال این است که اساساً چرا باید موضع اتخاذ شود؟ و چرا اعلان گردد؟ و چرا باید روی درستی و قابل تکیه بودن آن ابرام شود؟ 
دوستان اگر به سطور بالای این مطلب برگردند ملاحظه خواهند کرد که عرض کردم زندگی انسان اگر حمل بر اسائه ادب نشود همانند سایر جانداران با زندگی جمعی گله‌ای است و ارتباط تعاملی تعالی یابنده‌ای به این زندگی هویت و هدف می‌بخشد و هر عاملی که بتواند هویت و هدف آن را مغشوش کند عامل مزاحمی تلقی می‌شود که راه تعالی را بسته و انسان را زمین‌گیر می‌کند درحالی‌که او در فلسفه خلقت و پیدایشش موجودی مسئول و تکامل یابنده شناخته شده است موجودی که دررابطه‌با نحوه عمل به مسئولیتش از او سؤال خواهد شد سؤال از اینکه هدفش چیست و برای تحققش چه باید بکند؟ و اگر یافت چرا پایمردی و ابرام در دنبال کردن هدف از خود نشان نداد و یا حتی در این راه دیگران را به همکاری و همراهی فرا نخواند؟
بله با تمرکز در این دو سؤال است که مشخص می‌شود رسیدن به موضع و اتخاذ آن و در نهایت ابرام و پافشاری برای اجرایی کردن آن برای انسان چه مقدار مهم است زیرا که با آن ما به دیگران می‌گوییم: یافته‌ایم راه درست زندگی را و پیدا کرده‌ایم روش حمایت و مراقبت از دستاوردهای آن راه را؛ و بر خود وظیفه می‌دانیم که تا پای جان بر اراده‌ای که بکار بسته‌ایم تا تغییر مثبت و رو به تعالی ایجاد شود بایستیم.

بدون تردید با همه دانایی موجود و در اختیار نسل ما انسان تنها موجود در عالم خلقت است که سیاست ورز است و یا به قولی تنها موجودی است که رفتار و سخن خود را باهدف تحت اختیار گرفتن منطق هزینه به فایده تعین می‌کند و این منطق او را با دو الزام عملی و فکری روبرو می‌سازد. باید زندگی گله‌ای توأم با رابطه مستمر و معنادار با دیگران داشته باشد و مراقبت کند که در آن خللی ایجاد نشود
دوم این ارتباط را تعالی بخشد تا با ایجاد نظم و عمل به برنامه، کیفیت زندگی را به حدی بالا برد که از زیستن در متن آن به خود ببالد. پس می‌بینید که هم ورود در متن زندگی گله‌ای و هم تلاش برای ارتقای آن تا جایگاهی که درک و عمل به تناسب دانایی بتواند نوع زندگی انسانی را از نحوه زندگی جانداران پست متفاوت سازد راه بسیاری است که برای تحققش باید فرد و گروه‌های متشکل از افراد بتوانند با تحلیل دقیق شرایط و تفسیر روشن موقعیت و وضعیت به قرارگاهی برسند که با ایستادن در آن بشود گفت که من و ما به این واقعیت رسیده‌ایم که ایستادن صحیح و قرارگاه درست همان چیزی است که ما بدان رسیده و انتخاب کرده‌ایم 
پس داشتن موضع حاوی دو تاکید و اعلان است: 
- قرارگرفتن در جایگاهی درست و واقع‌بینانه 
- اتخاذ بهترین پوزیشن و مناسب‌ترین روش و عمل
حال سؤال این است که اساساً چرا باید موضع اتخاذ شود؟ و چرا اعلان گردد؟ و چرا باید روی درستی و قابل تکیه بودن آن ابرام شود؟ 
دوستان اگر به سطور بالای این مطلب برگردند ملاحظه خواهند کرد که عرض کردم زندگی انسان اگر حمل بر اسائه ادب نشود همانند سایر جانداران با زندگی جمعی گله‌ای است و ارتباط تعاملی تعالی یابنده‌ای به این زندگی هویت و هدف می‌بخشد و هر عاملی که بتواند هویت و هدف آن را مغشوش کند عامل مزاحمی تلقی می‌شود که راه تعالی را بسته و انسان را زمین‌گیر می‌کند درحالی‌که او در فلسفه خلقت و پیدایشش موجودی مسئول و تکامل یابنده شناخته شده است موجودی که دررابطه‌با نحوه عمل به مسئولیتش از او سؤال خواهد شد سؤال از اینکه هدفش چیست و برای تحققش چه باید بکند؟ و اگر یافت چرا پایمردی و ابرام در دنبال کردن هدف از خود نشان نداد و یا حتی در این راه دیگران را به همکاری و همراهی فرا نخواند؟
بله با تمرکز در این دو سؤال است که مشخص می‌شود رسیدن به موضع و اتخاذ آن و در نهایت ابرام و پافشاری برای اجرایی کردن آن برای انسان چه مقدار مهم است زیرا که با آن ما به دیگران می‌گوییم: یافته‌ایم راه درست زندگی را و پیدا کرده‌ایم روش حمایت و مراقبت از دستاوردهای آن راه را؛ و بر خود وظیفه می‌دانیم که تا پای جان بر اراده‌ای که بکار بسته‌ایم تا تغییر مثبت و رو به تعالی ایجاد شود بایستیم.

http://eradehmellat.ir/fa/News/1360/چرا-موضع-می‌گیریم؟
بستن   چاپ