شکاف نسلی پدیده ایست که همواره با ظاهری ناخوشایند در مناسبات اجتماعی و فرهنگی خود را نشان میدهد. وضعیتی که سیستم را با مشکلات متعددی روبرو میسازد و مادامی که بخش عمدهای از مجموعه را نیروی انسانی تشکیل دهد این کنش نامتوازن بین دو نسل سبب بروز مشکلات عدیدهای میگردد. نظام سلامت بهعنوان یکی از دستگاههای عریضوطویلی که دارای گسترههای متعدد آموزشی، پژوهشی، درمانی و بهداشتی است نیز چنین شرایطی را تجربه میکند. این در حالی است که بخش اعظمی از خدمات این نظام توسط نیروی انسانی ارائه میگردد. این روزها که شاهد حضور پرستاران نسل سوم انقلاب یا به عبارتی دهه هفتاد در مناسبات اداری و بخشهای درمانی هستیم موجی نو از رفتار و کنش را در این سیستم شاهدیم. بهگونهای که بعضاً سبب شکل گرفتن گونه متفاوتی از روابط فیمابین پرستار - مافوق و پرستار - بیمار میشود و ازآنجاییکه بخش قابلتوجهی از ارائه خدمات درمان برعهده نسل جوان است این تفاوت رویکرد، وجهه بارزتری دارد.
سوخت انرژی جوانان!
سهمالدینی مسئول بخش دیالیز یکی از بیمارستانها است. وی با 27 سال سابقه در کسوتهای مختلفی نظیر پرستار، سوپروایزر و مسئول بخش این شکاف نسل و ورود جوانان را به بدنه درمان مؤثر ارزیابی نمیکند و معتقد است: شرایط فرهنگی، آموزشی و شیوه اجتماعی شدن فرزندان هر نسل نشانگر مجموعه رفتار آنها در سیستم است و در این مورد متأسفانه آموزشهای غلط خانواده، مدارس، دانشگاه و اجتماع سبب شده که این انرژی جوانی در جهتی غیرمؤثر به کار گرفته شود. از طرفی الگوی سنی مدیران در نگرشهای کلان سیستم بیتأثیر نبوده و سیستم هم در همراه کردن این نیروهای جوان از خود تبحری نشان نداد و نتیجتاً این انرژی مضاعف در نسل جوان که میتوانست موتور محرکی برای مجموعه باشد صرف حل تعارضات شکاف نسلی گردید.
بیمار، قربانی شکاف نسل!
از او میپرسم پس شکاف نسل برای شما مشکلاتی به همراه آورده است. نام میبرید؟
این شکاف نسل فاصله معنایی زیادی را بین نیروهای جوان و نیروهای قدیمی به وجود آورده که این فاصله سبب تعارضات مختلف بین نیروهای سابقه بالا و پایین است. از طرفی تبعات این موضوع دامان بیمار را هم میگیرد و آنها از رابطه توأم با همدلی بیبهره میمانند چون عملاً این نسل همدلی و همدردی را با همکار یا مریض نیاموختهاند. از طرفی باتوجهبه کاهش تعاملات اجتماعی و کوچک شدن خانوادهها، گرایش به زندگی انفرادی، خودمحوری در نسل فعلی و تغییر در ساختار ارزشهای اجتماعی جامعه چنین کنش ابتری اجتنابناپذیر است؛ درصورتیکه نسل پیشین عمدتاً متعلق به خانوادههای گسترده با مناسبات اجتماعی فراوان بودند که این تنوع در ارتباطات سبب میشد وقتی وارد سیستم میشوند در مواجهه با تکثر دیدگاه و رفتار حاکم بر مجموعه برخورد صبورانه و مناسبتری داشته باشند.
هنجارشکنی نسل جدید
از ایشان راجع به تابو یا هنجارشکنی جوانان میپرسم و میگوید: به نظر میآید که چهارچوبها بهمرور و به مدد آگاهی جامعه و تعاریف جدیدی که از حق مشتری در سیستم (چه مشتری داخلی که پرستاران جزئی از آن محسوب میشوند و چه مشتری خارجی که بیمار است) بهمرور تغییر کرده است و ما شاهد این تغییر در سطوح بالینی هستیم.
از ملزومات مهم پیشبرد کار درمان دارابودن روحیه کار تیمی است. فرایندی که روند شکلگیریاش از کودکی آغاز میشود و نتیجهاش را در کار حرفهای میبینیم؛ مقولهای که ضعفش بهشدت در محیط بالینی بیمارستان به چشم میآید و در کنار کاهش رضایت کاری و افزایش فرسودگی شغلی پرسنل، بیمار را نیز متضرر میکند؛ چرا که محصول کار درمان در اثر زنجیرهای از اقدامات بههمپیوسته است که اگر هر کدام از اعضای این زنجیره در تعامل مناسب با قسمتهای دیگر نباشند در نتیجه کار خلل ایجاد میکند.
خودمحوری در بیمارستانها!
صادقی پرستار شانزده سال سابقه و مسئول اتاق عمل بیمارستان از ضعف کار تیمی در نیروهای کمسابقه شاکی بود و اعتقاد داشت: نیروهای جدید به دلیل نوع تربیتی که در مدرسه و خانواده داشتهاند، نسلی هستند که در هر شرایطی خود را در اولویت قرار میدهند. این مهم سبب شده مادامی که به همکاری و همدلی در محیط کار و بین همکاران نیاز است صرفاً به خود فکر کنند. موضوعی که سبب مسموم شدن فضای همکاری در بیمارستان شده است. این در حالی است که همکاری ضعیف شاید در کمیت ارائه خدمات درمان خللی وارد نسازد اما در کیفیتش قطعاً اثرگذار است و من مسئول برای اینکه چنین چالشهایی را مدیریت کنم لاجرم اصول رفتار حرفهای را به آنها آموزش میدهم! آموزشی که چون در شرایط و زمان نامناسبی رخ میدهد قاعدتاً نتیجه مطلوبی به همراه ندارد و اثربخشی مناسب را ندارد.
این پرستار باسابقه در اتاق عمل به بیمسئولیتی نسل جدید اشاره کرد و این موضوع را برای جامعه هدف بخش درمان بسیار مضر دانست.
ارتباط اصل اعتماد
مسلم خوانی پرستاری که دوران طرح خود را در بخش کرونا میگذراند نگاه متفاوتی به خود و همنسلانش دارد. او معتقد است: ارتباط ما با بیماران به علت شرایط تربیتی و ارتباطی که داشتهایم راحتتر و سادهتر از نسل پیشین است، چرا که تابوهای اجتماعی مرتبط با جنس یا سن افراد در جامعه کنونی ما تا حد زیادی شکسته شده و برقراری ارتباط بین پرستار و بیمار با هر سن و جنسی که باشد امری سهلالوصول و بدیهی است و این موضوع باعث شده که ضمن ارتباط سادهتر با بیمار اعتمادش را راحتتر جلب کنیم.
آییننامهها به یاری میآیند!
این پرستار جوان وجود آییننامههای آموزشی که بهصورت مداوم عملکرد ارتباطی پرستار - بیمار را توسط سوپروایزرها کنترل میکند مثبت دانست و این شیوه را در تغییر شکل رابطه و بهبود ماهیت ارتباط با بیمار مؤثر عنوان کرد و معتقد بود: یکی از دلایلی که باعث شده تصویر عموم جامعه از پرستاران کدر باشد همین امر ارتباط خشک بین بیمار و پرسنل است که با رویه مذکور و تغییرات فرهنگی اجتماعی تا حد قابل مشهودی کاهش یافته است.
عقبنشینی سیستم
مسلم خوانی دررابطهبا ساختار سیستم و انعطافش در قابل نسل جوان اذعان داشت: ساختار قانونی سیستم که تغییری نداشته اما ساختار فرهنگی حاکم بر سیستم ناچار به تغییر است، چرا که نسل جدید در برابر هرچه مخالفش است با رویه بیتوجهی و درنظرنگرفتن روبرو میشود و این شکل از رفتار سبب تغییرات ریز اما مستمری شده است.
جریانسازی به زبان ساده
شبابی از پرستاران کمسابقه بخش ویژه است. پرستاری که در کنار کار تخصصی بخش ویژه با رویکرد رفتاری که اتخاذ کرده سبب جریانسازی در بخش محل کارش شده است. جریانی که در آن همدلی، همراهی، پشتیبانی و کار تیمی به وجود آمده است. از او چگونگی این روند را میپرسم: در ابتدا با تعدادی از همکاران هم رده ارتباط محیط کاریمان را بیشتر کردیم، در کنار این افزایش ارتباط کاری ارتباطات غیرکاری شکل گرفت که به میهمانیهای متعدد و گفتوگو پیرامون محل کار انجامید و در هر بار دورهمی متوجه میشدیم چه انتظاراتی از یک همکاری مناسب داریم، بهتدریج این مفاهیم را که در جریان گفتوگو به آن دست یافته بودیم در محیط کار عملی کردیم و بهتدریج و با تکرارش طی چند سال توسط جمع خودمان به یک شیوه جدید در بخش تبدیل شد و وقتی سایر همکاران باسابقه بالا چنین کنشی را بین ما دیدند ترغیب شدند سطح همکاریشان را ولو در ظاهر بالا ببرند و نیروهای جدیدی هم که بعد از ما آمدند طبق این شیوه رفتار کردند.