ششمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا زیر سایه سنگین انتخابات ریاستجمهوری روز 28 خرداد 1400 برگزار شد و کمتر از 50 درصد مردم در سراسر کشور به پای صندوقهای رأی رفتند تا از بین 199 هزار نامزد حاضر در این انتخابات، افرادی را به کرسیهای پارلمان شهری و شوراهای روستائی گسیل نمایند. قرار بود این انتخابات سرنوشت شوراهای بیش از 1400 نقطه شهری و بیش از 40 هزار نقطه روستائی را مشخص کند درحالیکه نهایتاً انتخابات در 10 شهر باطل شد (رودهن، بومهن، پردیس، قرچک، باقرشهر، کهریزک، گرمدره، ماهدشت، بهارستان اصفهان و کامیاران) و در بسیاری از روستاها نصاب لازم برای تشکیل شورا به دست نیامد.
در این دوره انتخابات بیش از 93 درصد نامزدها مرد بودند و حضور زنان نسبت به دوره قبل پیشرفت نداشته است. علاوه بر این تعداد منتخبین زن در شهرهای بزرگ و مراکز استانها با کاهش نیز روبرو بوده است.
در این انتخابات اصولگرایان با تفکیک عملیات اجرائی خود برای دو انتخابات ریاستجمهوری و شوراها توانستند تمرکز مناسبی را بر انتخابات شوراها داشته باشند و با توجه به اینکه با مشکل رد صلاحیتها نیز روبرو نبودند این امکان برای ایشان به وجود آمد که از مدتها قبل برای این انتخابات برنامهریزی نمایند. در مقابل اصلاحطلبان و اعتدالگرایان هم با مشکل رد صلاحیت نیروهای سرشناس خود در شهرهای بزرگ روبرو شدند و هم تفکیک مناسبی را برای جداسازی بین این دو انتخابات همزمان صورت ندادند. اصلاحطلبان با تشکیل نهاد اجماع ساز تمرکز خود را بر چگونگی انتخاب کاندیدایی اصلاحطلب برای انتخابات ریاستجمهوری گذاشتند و کمتر سخنی از برنامه خود برای انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا به میان میآورند. ازاینرو اگر هم نیروهایی از ایشان از سد رد صلاحیتها گذشت، برنامه و طرح مناسبی برای این انتخابات از سوی مراجع بالادستی این جناح ارائه نشد. افراد مستقل و احزاب استانی نیز حضور کمرنگی در این انتخابات داشتند و عملاً در سایه لیستهای اصولگرایان، قافیه را در اکثر مناطق به حریف واگذار کردند.
بسیاری از نیروهای اصلاحطلب یا از ترس رد صلاحیت در انتخابات شرکت نکردند یا در صورت نامزدی رد صلاحیت شدند و یا اینکه در فرایند تأیید صلاحیت خیلی دیر صلاحیت ایشان مورد تأیید قرار گرفت و زمان مناسب برای برنامهریزی از ایشان سلب شد. مثلاً در تهران از 21 عضو شورای شهر دوره پنجم فقط 12 نفر برای دوره ششم نیز نامزد شدند که از بین ایشان در مرحله اول فقط صلاحیت دو نفر تأیید شد و در روزهای آخر 5 نفر دیگر نیز به جمع تأیید صلاحیت شدهها اضافه شد و دست آخر صلاحیت 5 نفر اصلاً تأیید نشد.
رد صلاحیت نامزدهای اصلی جریانهای اصلاحطلب و اعتدالگرا در انتخابات ریاستجمهوری نیز یاس و ناامیدی زیادی را بر این جریانها تحمیل کرد و استراتژی غلط پیوند زدن این دو انتخابات نیز مزید بر علت شد تا نتوان از فرصتهای محدود موجود نیز استفاده شود و در عمل انتخابات شوراهای شهرهای بزرگ از قبل نتیجه مشخصی داشت.
در مورد انتخابات شوراها در شهرهای متوسط و کوچک هم کلاً جناحهای سیاسی - خصوصاً اصلاحطلبان - ورود نکردند و در نتیجه موفقیتی هم به دست نیاوردند. اینکه چرا جناحهای سیاسی شوراهای شهرهای کوچک و متوسط را در نظر نمیگیرند مسئلهای است که باید بهدقت تحلیل شود و ناشی از گسست بین مردم و سیاسیون تشکیلاتی است.
با توجه به اینکه آمار دقیقی از نحوه گرایش سیاسی نامزدهای این انتخابات به دلایل مختلف وجود ندارد به طور دقیق نمیتوان گفت که از احزاب و جناحهای سیاسی چه تعدادی به این شوراها راه پیدا کردهاند، اما شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی (شانا) با لیست انتخاباتی «ایران سربلند» مدعی است که بیش از 80 درصد اعضا این لیست توانستهاند به شوراهای شهرهای بزرگ و مراکز استان راه یابند. این لیست هر 21 کرسی تهران را تصاحب کرده است و از حمایت محمدباقر قالیباف (شهردار سابق) در تهران برخوردار بود.
از مجموع شواهد و قرائن مشخص است که جناح اصولگرا و نیروهای نزدیک به ایشان توانستهاند دست بالا را در این انتخابات داشته باشند و حال باید منتظر بود و دید که این موفقیت چقدر میتواند هم به تحکیم مبانی شوراها کمک کند و هم به رشد و توسعه کمی و کیفی شهرهای ایران ما بیانجامد.
http://eradehmellat.ir/fa/News/1301/نتایج-انتخابات-شوراهای-شهر-و-روستا-در-سطح-کشور