راهکارهای بازگردان خوش‌بینی و امید به جامعه «امید» اسم رمز عبور از بحران‌های یک جامعه
دوشنبه 2 مهر 1397 - 17:11:59
سرویس اجتماعی- دراین نوع از امید، حاکمیت باید به نحوی عمل کند که مردم به آن اعتماد پیدا کنند سپس امیدوار شوند. اعتماد عمومی به حاکمیت چگونه حاصل می‌شود؟ پاسخ روشن است. بخشی از اعتماد ناشی از کارایی و بخش دیگر از صداقت حاصل می‌شود. این دو رکن اساسی اعتماد است. در کنار برخورد صادقانه، دولت باید نشان دهد کارایی لازم را دارا بوده و می‌تواند از موانع و بحران‌های موجود عبور کند. اما متأسفانه واقعیت آن است که چنین موضوعی اکنون در حکومت وجود خارجی ندارد. دولتی که نزدیک به دو ماه بدون سخنگو است، دولتی که چند وزارتخانه آن با سرپرست اداره می‌شود، دولتی که در شرایط حساس کنونی سفیرش در کشور مهمی، چون چین مشخص نیست، مردم به چه چیزی باید امیدوار باشند؟ اگر دولت وظایف مرتبط با خود را به‌درستی انجام دهد، مردم امیدوار خواهند شد. بنابراین اینکه مدام گفته شود مردم باید امید داشته باشند، کافی نیست.
«امید» چیست؟ بسیاری از ما به‌طور مرتب دیگری را به «امیدواری» تشویق می‌کنیم، اما اگر به مفهوم آن فکر کنیم برای ما کلمه‌ای گنگ به نظر برسد. این کلمه در بین جریانات سیاسی و نام‌هایی که برای خود برمی‌گزینند نیز بسیار استفاده می‌شود. «فراکسیون امید»، «هوای تازه با دولت امید»، «دولت تدبیر و امید» و ... همه سراغ کلمه امید را می‌گیرند. سیاسیون با بهره گرفتن از کلمه امید می‌خواهند به جامعه القای خوش‌بینی کنند. اما جامعه چه زمانی امیدوار می‌شود؟ اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور به‌تازگی به شرایط کشور اشاره کرده و با خطیر عنوان کردن آن گفته: در شرایطی قرار گرفته‌ایم که مدیریتی بر آمریکا به‌عنوان یک قدرت جهانی حاکم شده که فکر می‌کند باید با ما وارد نبردی نه از نوع جنگ نظامی بلکه از نوع نرم شود و می‌خواهد با قدرت نرم خود با کشورمان وارد چالش شود.
آن‌ها فکر می‌کنند که دارای اقتصاد برتر و قدرت رسانه‌ای برتری هستند و می‌توانند با استفاده از این قدرت‌ها ایران را زمین‌گیر کند و افکار عمومی ملت ما را به‌نوعی تحت تأثیر قرار دهد. معاون اول رئیس‌جمهور با بیان اینکه به هر مقدار که بتوانیم اعتماد را در داخل کشور ایجاد و کشور را در وضع خوبی اداره کنیم که آمریکایی‌ها احساس کنند شکست خورده‌اند، زمان دوران سختی که در آن قرار داریم کوتاه خواهد شد، اظهار کرد: اگر درزمینه افزایش امید مردم به آینده به‌خوبی عمل کنیم، شرایط سخت در همین سال 97 پایان می‌یابد. وی گفت: امروز نیز در شرایطی هستیم که نیازمند مقاوم کردن مردم در مقابل طراحی‌های دشمن هستیم تا بتوانیم از این پیچ خطرناک به‌خوبی عبور کنیم. ملتی که تعداد بسیاری دانشمند و نخبه دارد حتماً می‌تواند کاری کند تا امید به جامعه بازگردد و مشکلات برطرف شود.

افزایش امید مثل ریختن آب در حوض نیست
عباس عبدی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب در گفتگو با اعتماد می‌گوید: افزایش امید در جامعه مانند ریختن آب در حوض نیست که به‌راحتی بتوان آن را افزایش داد. امید دو مقوله دارد؛ بخش نخست امید متعلق به مردم عادی است که کار چندانی از آن‌ها ساخته نیست. این قشر باید به انتظار حاکمیت و دولت نشسته و ببیند که حاکمیت چه برنامه‌ای برای آن‌ها دارد. اگر کار مناسبی از سوی حاکمیت یا دولت برای این قشر انجام شود، آن‌ها امیدوار خواهند شد و اگر عکس این اتفاق رخ دهد، منجر به ناامیدی می‌شود. عبدی معتقد است: در این نوع از امید، حاکمیت باید به نحوی عمل کند که مردم به آن اعتماد پیدا کنند سپس امیدوار شوند. اعتماد عمومی به حاکمیت چگونه حاصل می‌شود؟ پاسخ روشن است. بخشی از اعتماد ناشی از کارایی و بخش دیگر از صداقت حاصل می‌شود. این دو رکن اساسی اعتماد است.
 در کنار برخورد صادقانه، دولت باید نشان دهد کارایی لازم را دارا بوده و می‌تواند از موانع و بحران‌های موجود عبور کند. اما متأسفانه واقعیت آن است که چنین موضوعی اکنون در حکومت وجود خارجی ندارد.
 دولتی که نزدیک به دو ماه بدون سخنگو است، دولتی که چند وزارتخانه آن با سرپرست اداره می‌شود، دولتی که در شرایط حساس کنونی سفیرش در کشور مهمی، چون چین مشخص نیست، مردم به چه چیزی باید امیدوار باشند؟ اگر دولت وظایف مرتبط با خود را به‌درستی انجام دهد، مردم امیدوار خواهند شد. بنابراین اینکه مدام گفته شود مردم باید امید داشته باشند، کافی نیست.

با به حاشیه رفتن کار، آینده‌نگری و خانواده امید به حاشیه می‌رود
 مرتضی منشادی، جامعه‌شناس سیاسی در همین باره به فرارو می‌گوید: زندگی اجتماعی حداقل نیاز به سه پایه اصلی دارد. این سه پایه عبارت است از کار، آینده‌نگری و خانواده. اگر هرکدام از این پایه‌ها تضعیف شود، یا با مشکل مواجه شود امید به حاشیه می‌رود. اینکه ما نسبت به آینده امید نداشته باشیم یا خوش‌بین نباشیم خود یک بازتاب غیر مطلوب دارد. مثلاً اگر ما نسبت به آینده کاری خودمان چشم‌انداز مناسبی نداشته باشیم برای ما ایجاد مشکل می‌شود. در ارتباط با خانواده هم اگر آن‌هایی که خانواده دارند یا آن‌هایی که می‌خواهند تشکیل خانواده دهند دچار مسئله باشند چشم‌انداز مناسبی نسبت به آینده نخواهند داشت؛ بنابراین اگر قرار است که امید ایجاد شود حداقل باید در این سه زمینه برنامه‌ریزی شود. در غیر این صورت کار به‌درستی پیش نمی‌رود. این استاد دانشگاه با بیان آنکه دولت عیان‌ترین بخش زندگی اجتماعی ماست می‌گوید: از دولت به‌عنوان یک نهاد انتظار می‌رود در چارچوب قانون، قانونمندی، روشمندی و ... حرکت کند، یعنی وقتی ما با نهاد دولت مواجه می‌شویم بتوانیم حرکات دولت را پیش‌بینی کنیم. از سوی دیگر بسیاری از روابط اجتماعی بین مردم به هنجارها، ارزش‌ها، باورها و نهادهای غیردولتی وابسته است. ما باید جامعه مدنی را تقویت کنیم که این جامعه مدنی با تجمیع منافع مردم بتواند نقش خود را بازی کند. وقتی جامعه مدنی نیست دولت از کجا خواسته‌های مردم را باید متوجه شود؟ نبود تجمیع منافع خود باعث سردرگمی تصمیم گیران و نهادها می‌شود. منشادی همچنین می‌گوید: جامعه مدنی در ایران نتوانسته در مردم امید ایجاد کند. جامعه مدنی زمانی قدرتمند است که این نهادهای مردمی یا NGO ها بتوانند فعالیت، نقطه نظرات را بیان و منافع را جمع‌بندی کنند. دولت نیز باید بتواند از آن‌ها استفاده کند. جامعه مدنی در کشور ما آن‌قدر قدرتمند و دارای سازمان‌دهی نبوده است. البته من وضعیت را آن‌قدر تاریک نمی‌بینم که بگوییم ناامیدی به‌صورت کامل حاکم است. این‌گونه نیست. اما آن شورونشاط ناشی از امید هم خیلی بالا نیست و در حد متوسط و شاید کمتر از متوسط دیده شود. به‌عنوان‌مثال وقتی ما به بازار می‌رویم از یک خرید ساده گرفته تا پیش‌فروش پراید برای ما قابل پیش‌بینی نیست که چه اتفاقی قرار است بیفتد

برای ایجاد امید، حاکمیت باید تغییر رویه دهد
حسین سراج‌زاده، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران نیز در ارتباط با امید و ناامیدی به فرارو می‌گوید: ناامیدی یعنی مردم احساس کنند آینده بهتر از حال نیست، این اتفاق زمانی می‌افتد که خواسته‌های جامعه برای مدتی طولانی برآورده نشود. انقلاب 57 با آمال اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم به یک انقلاب بزرگ مردمی تبدیل شد. به‌این‌ترتیب بحث امید و ناامیدی می‌تواند ناشی از پاسخ به این سؤال باشد که چقدر از خواسته‌های مردم محقق شده و آن‌ها چقدر امید دارند که در چارچوب شیوه مدیریتی مستقر به این خواسته‌هایشان دست پیدا می‌کنند. به‌هرحال هرکدام از این موارد می‌تواند موضوعاتی باشد که بر مبنای آن‌ها «امید به که» و «امید به چه» مطرح و بررسی شود. این استاد دانشگاه با بیان آنکه سرمایه اجتماعی مجموعه مدیریت جامعه کاهش پیدا کرده است می‌گوید: میزان اعتماد بین مردم و مجموعه حاکمیت و میزان ارتباطات مبتنی بر هنجارهای قانونمند سیاسی و اجتماعی کاهش پیدا کرده است. این خود کاهش امید مردم به حل مسائل از سوی حاکمیت را در پی دارد. اما برای ایجاد امید باید تغییر رویه در دستور کار قرار بگیرد و به مطالبات مردم توجه شود.


http://eradehmellat.ir/fa/News/104/راهکارهای-بازگردان-خوش‌بینی-و-امید-به-جامعه-«امید»-اسم-رمز-عبور-از-بحران‌های-یک-جامعه
بستن   چاپ